ستاره صبح-
تنها چهار روز پسازآنکه وزارت دفاع آمریکا به «یواساس نیمیتز»، تنها ناو هواپیمابر ایالاتمتحده در خاورمیانه دستور داده بود تا به خانه برگردد، كریستوفر میلر وزیر دفاع موقت این کشور این دستور را لغو كرد و به فرمانده نیمیتز دستور داد که به دلیل آنچه او درباره تهدیدهای ایران علیه ترامپ و سایر مقامات دولت آمریكا مدعی شده، در خلیجفارس باقی بماند. او یکشنبهشب در بیانیهای اعلام کرد که به نیمیتز دستور داده فعالیت روزانهاش را از سر بگیرد. او گفت: «این ناو در حوزۀ عملیات فرماندهی مرکزی ایالاتمتحده (سنتکام) باقی خواهد ماند». كریستوفر میلر که از متحدان نزدیک دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالاتمتحده آمریکا محسوب میشود، هفته گذشته باوجود فشارها برای تمدید مأموریت این ناو هواپیمابر در خلیجفارس، همچنین باوجود افزایش تنشها در منطقه خاورمیانه میان تهران و واشنگتن در آستانه سالگرد ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران، دستور بازگشت این ناو را داد. هفته گذشته همچنین بمبافکنهای «بی۵۲» ایالاتمتحده بر فراز خاورمیانه به پرواز درآمدند.
توقف ماجراجوییها
اقدامات اخیر آمریکا باعث شد ایران از شورای امنیت سازمان ملل بخواهد تا «ماجراجوییهای نظامی» آمریکا در خلیجفارس و دریای عمان ازجمله اعزام بمبافکنهایی با توانایی هستهای به منطقه را متوقف کند. ایران هشدار داد اگرچه به دنبال درگیری نیست، اما در صورت لزوم از خود دفاع خواهد کرد. تنش میان ایران و آمریکا از زمان شهادت سردار قاسم سلیمانی در جریان حمله تروریستی پهپادهای آمریکا به خودروی او در نزدیکی فرودگاه بغداد، بار دیگر بهطور قابلتوجهی افزایشیافته است. اکنون با پایان دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، برخی تحلیلگران بر این باورند که او به دنبال آغاز درگیری با ایران است تا توجهها را از شکست خود در انتخابات و جنجالهای به وجود آمده در پی ادعاهایش مبنی بر تقلب در انتخابات منحرف، و برنامه کار در منطقه خاورمیانه را نیز برای جانشین خود پیچیده کند. ازنظر تحلیلگران احتمال اجرای چنین سناریویی بهویژه ازآنرو قوی است که جو بایدن، رئیسجمهور منتخب ایالاتمتحده قصد کاستن از سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران همچنین مذاکره با این کشور و احتمالاً بازگشت به توافق هستهای را دارد.
مانور قدرت در منطقه
دکتر علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با ستاره صبح درخصوص تنشهای اخیر منطقه گفت: «حمله نظامی به ایران چیزی را عاید ایالاتمتحده آمریکا نخواهد کرد؛ ضمن اینکه باید در نظر داشت که تصمیمگیرنده تنها ترامپ نیست و منافع آمریکا بسیار مهمتر به شمار میآید. بههرحال تنش نظامی اگر آغاز شود، میراث بدی است که ترامپ از خود بهجای میگذارد. تحرکات اخیر در منطقه را میتوان در راستای مانور قدرت آمریکا و اسرائیل در منطقه بهمنظور خطونشان کشیدن برای ایران و دلگرمی برای کشورهای شیخنشین ارزیابی کرد. این اقدامات سبب خواهد شد تا سطح انتظارات بایدن برای مذاکرات با ایران بالاتر رود و با دست پرتر پشت میز مذاکرات حاضر شود تا درنهایت حداکثر امتیازات را از ایران دریافت کنند. در حال حاضر آمریکا مشغول بررسی درخواستهای کشورهای منطقه برای ورود به مذاکرات هستهای احتمالی در دولت بایدن شده است. کشورهایی مانند ترکیه، مصر و عربستان سعودی همه مطالبه گر شدهاند و خواستار این هستند تا مذاکرات با ایران مانند سالهای قبل تنها بر سر موضوع هستهای نباشد و طیف دیگری از مسائل را دربر بگیرد. هدف این فشارها قرار دادن ایران در یک تنگنای سیاسی، نظامی و امنیتی است تا درنهایت حضور ایران در منطقه محدود شود.»
موقعیت ایران در عراق
وی در ادامه به محوریت عراق در منطقه و برخی تحولات صورت گرفته در این کشور اشاره کرد و افزود: «اگر مثلثی را ترسیم کنیم که ایران، آمریکا و عربستان سعودی در عراق تشکیل دهند، در این مثلث ضلع مربوط به ایران در حال کوچکتر شدن است. بههرحال عراق دیر یا زود به دنیای عرب بازخواهد گشت، زیرا منافع این کشور در درازمدت در این است که با عربستان سعودی و شیخنشینهای حاشیه خلیجفارس روابط خود را تعمیق و بهبود بخشد. از طرفی این کشور نیاز به سرمایهگذاریهای خارجی دارد و به همین دلیل لازم است روابط خود را با کشورهای عربی حفظ کند. آمریکا نیز با این موضوع متمایل است که عراق با عربستان روابط نزدیکتری داشته باشد. مسئله دیگر این است که به نظر میرسد ایران بهتدریج توان و نفوذ خود در عراق را از دست میدهد و به نظر میرسد آقای الکاظمی، نخستوزیر عراق هم فعلاً میخواهد کجدار و مریز با ایران رفتار کند تا رفتهرفته از قدرت و نفوذ گروههای عراقی نزدیک به جمهوری اسلامی در کشورش بکاهد. باید این نکته را در نظر گرفت که مصطفی الکاظمی رئیس پیشین سازمان امنیت عراق بوده است، بنابراین روابط خوب و نزدیکی با آمریکاییها و بهخصوص سازمان سیا داشته و دارد. بنابراین ایران باید تلاش کند موقعیت خود را در عراق حفظ کند.»
تغییر آرایش ژئوپلیتیکی
بیگدلی همچنین به تحولات اخیر منطقه نیز اشاره کرد و گفت: «یکی از اتفاقاتی که میتواند آرایش ژئوپلیتیکی منطقه را تغییر دهد و برای ایران حائز اهمیت باشد، موضوع عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل است که حوزههای سیاسی و امنیتی ایران را احتمالاً دچار محدودیتهایی خواهد کرد و حتی ممکن است برای ایران زیانهایی به همراه داشته باشد. در این زمینه لازم است مقامات ارشد سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران به این موضوع توجه داشته باشند و با دقت این حوادث و اتفاقات را زیر نظر داشته باشند. زیرا اسرائیل که چند هزار کیلومتر با خاک ایران فاصله داشت و دشمن شماره یک ایران بوده است، اکنون در فاصله 50 کیلومتری ایران قرارگرفته است. این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک، اسرائیل در کشورهایی مثل امارات و بحرین که با آنها روابط عادی خود را آغاز کرده و احتمالاً آن را به برخی شیخنشینهای منطقه تسری خواهد داد، دست به تأسیس پایگاههای نظامی در این کشورها بزند. بنابراین حوادث اخیر برای ایران بسیار پراهمیت است و حلقه امنیتی ایران را تنگتر خواهد کرد.»
ضرورت تغییر استراتژی
این استاد روابط بینالملل همچنین در پایان خاطرنشان کرد: «من بیش از یک سال است که در یادداشتها و گفتوگوهای خود در روزنامه ستاره صبح و سایر رسانهها تأکید میکنم که راهی کمهزینهتر از مذاکره با آمریکا وجود ندارد؛ زیرا انباشت مشکلات داخلی کشور، راهی جز استفاده از ابزار دیپلماسی مذاکره باقی نگذاشته است و تا زمانی که این مشکل با آمریکا حل نشود، ایران نمیتواند با کمک سایر کشورها از زیر بار مشکلات و محدودیتهای تجارت با دنیا خلاصی یابد. بهعبارتدیگر مذاکره میتواند از بار مشکلات بکاهد. بنابراین این تنشهای اخیر موضوع تازهای نیست و ایران در این شرایط پیچیده و بحرانی، باید تکلیف خود را با جهان مشخص کند. درواقع لازم است استراتژیهای سنتی که در طول چهار دهه گذشته موفقیتآمیز نبوده، در سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی تغییر کند و بهروز شود. این استراتژیها باید از خصومت و دشمنی با نظام بینالملل، به سمت خوشبینی و همزیستی چندجانبه حرکت کند و راهی جز این برای کمک به منافع ملی و مردم وجود ندارد.»