ستاره صبح-
روز گذشته روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود در مطلبی با عنوان «این گرفتاریها را شما سر زندگی مردم آوردید» نوشت: «مرحوم هاشمی و همطیفانش، مسئول بخش عمدهای از مشکلات پدید آمده از سال ۹۲ و ۹۶ به بعد در کشور هستند. بلکه اگر دقیقتر بگوییم، بخشی از این مشکلات ریشه در فتنهانگیزی سال ۸۸ (با دروغ تقلب) دارد.» متأسفانه اینیکی از عادتهای ناصواب است که عدهای از ابتدای انقلاب، ناکارآمدیها و دخالتهای بیجای خود را به دیگران نسبت میدهند. شاید بتوان گفت بیشترین هجمهها در سالهای ابتدایی بعد از انقلاب به دکتر بهشتی از سوی گروههای مختلف وارد میشد. آقای هاشمی در خاطرهای نقل میکرد «روزی در جمع یاران به بهشتی گفتم این تهمتهای تلخ آزارت نمیدهد؟ نگاهم کرد و گفت این آسیاب بهنوبت است، نوبت تو هم خواهد رسید.» اینکه روزنامه کیهان چنین مطلبی را عنوان میکند و مسئول مشکلات کشور را مرحوم هاشمی و طرفدارانش عنوان میکند، مطلبی خلاف واقع است. اینکه عدهای بگویند آمدن روحانی در سال 92 باعث مشکلات بوده، باید به آنان گفت شورای نگهبان باعث این مشکلات بوده است؛ زیرا اگر شورای نگهبان بیدلیل هاشمی رفسنجانی را که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و بیش از سیزده بار توسط همین شورا تأییدشده بود، رد صلاحیت نمیکرد، آقای هاشمی دوباره با حمایت اکثریت مردم رئیسجمهور میشد و هر حرف ناصوابی درباره او و هم طیفانش نمیگفتند. رئیسجمهور دومین شخص بعد از رهبری در کشور است، اما برابر اصل 110 قانون اساسی همه امور کلان مملکت با نظر مقام رهبری اداره میشود. کسانی که خود را ذوب در ولایت میدانند و این هجمهها را به رئیسجمهور وارد میکنند، باکمال تأسف باید پرسید آیا انتقاداتشان مغایر نظر رهبری نیست؟ برای مثال روزنامه کیهان در طول این سالها همه مشکلات را به برجام ارتباط میدهد و به این موضوع اشاره نمیکند که وقتی موشکی پرتاب شد و روی آن شعار نوشتند، باعث تحریک طرفهای برجام شدند؛ درواقع پرسش این است که چرا نویسنده کیهان در نظر نمیگیرد که برجام زیر نظر مستقیم نظام و مقام معظم رهبری بوده و اقدام مهمی مستقلاً توسط دولت صورت نگرفته است. رهبری هم تیم مذاکرهکننده را تأیید کردند و حتی در شبپایانی مذاکرات، محمدجواد ظریف به تهران آمد و تأییدیه نهایی را گرفت و برگشت. بنابراین اگر قرار باشد ناکامیهای سال 92 به بعد را در نظر بگیریم، میتوان گفت که روحانی نقش مستقیم در آن نداشته، بلکه ناکامیها بر عهده گروهی بوده که از روز اول بر طبل مخالفت کوبیدهاند و حاضر نیستند پاسخگوی اقدامات دولتی که در سالهای 84 تا 92 برسرکار آوردند باشند. مرحوم هاشمی یکی از افراد معتدلی بوده که در این نظام مسئولیت داشته و سالها در مسئولیتهای مختلف بهنظام خدمت کرده است. بنیانگذار جمهوری اسلامی یک جمله تاریخی درباره هاشمی دارند که گفتند «بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است.» درواقع ایشان انقلاب و هاشمی را دو ستون کشور دانستند و تأثیر و تأثر هر یکبر دیگری را یادآوری کردند. این بیانصافی است نسبت به فردی که رهبر انقلاب درباره او گفتند «هیچکس برای من آقای هاشمی نمیشود». اگر این افراد خود را ذوب در ولایت میدانند، همین دو جمله برایشان کافی است. اما متأسفانه در طول سالیان پس از انقلاب همه جناحها وقتی میخواستند هجمه به اصل نظام ببرند، به هاشمی حمله میکردند. به نظر میرسد اکنون هم که او در قید حیات نیست، بازهم او را هدف قرار میدهند. این موضوع نشان میدهد که هدف آنان حمله به اصل نظام و رهبری است. (به نظر میرسد مخالفان هاشمی کماکان از مشی او در داخل که مدارا با همه سلایق و در خارج که ارتباط سازنده با دنیا و همچنین ایجاد رابطه دوستانه بین ایران و عربستان که در وضعیت خوبی بود هراس دارند.)
لینک کوتاه:
http://www.setaresobh.ir/fa/news/detail/103372