ستاره صبح-انتخابات آمریکا برجهان مؤثر است. این انتخابات بازنده داشته و برندگان آن نیز هنوز کامل مشخص نیستند. بازندههای انتخابات جریانهای افراطی و تندرو و متحدان ترامپ در منطقه هستند که نتانیاهو و عربستان جزو بازندگان اصلی آن هستند. امارات و ترکیه نیز تا حدی جزو بازماندگان هستند. در ایران هم عدهای علاقهمند به پیروزی ترامپ بودند و به نظر میرسد از شکست او ناراحت باشند و انگار خود را بازنده فرض میکنند. کاری که بازندهها تا قبل از بر سرکار آمدن بایدن انجام داده و میدهند این است که بازی را به هم بزنند. به قول قدیمیها به دنبال به هم زدن کافه هستند. در منطقه رفتار اسرائیل تحریکآمیز است تا ایران را بهنوعی وادار به واکنش کند. البته ایران سیاست خویشتنداری را پیشگرفته که قابل تأمل است. متأسفانه در داخل هم عدهای به تندروی مشغول هستند. سیاست ایران باید مستقل باشد. اصل سیاست خارجی استقلال است. البته آمریکا قدرت بزرگ اقتصادی، سیاسی و نظامی است به همین دلیل این کشور در روابط سیاسی جهان تأثیرگذار است. آنچه در آمریکا اتفاق افتاده جابجایی رویکرد سیاسی قدرت سخت به قدرت نرم است. باید قبول کنیم با جابجایی قدرت منافع استراتژیک آمریکا جابجا نمیشود ولی سیاستها متفاوت خواهد بود. ایران در دوره ترامپ در آستانه جنگ قرار گرفت. این اتفاق نهفقط برای ایران، بلکه برای چین، آمریکا، اروپا و جهان وجود داشت. نباید تصور کرد که بایدن طرفدار منافع کشورها ازجمله ایران است، بلکه باید دانست که زبان قدرت در دوره بایدن نرم خواهد بود. البته فرجههایی فراهم میشود که فضا برای ایران باز شود. رسالت سیاستمدار این است که چگونه از فرصتها استفاده و آنها را به شانس نه تهدید تبدیل کند. سیاستگذار از این توانایی برخوردار نیست که معادله قدرت در جهان را به هم بزند و بگوید من معادله قدرت را در جهان به هم میزنم، ولی میتواند با کنش خود از فرصتها استفاده کند. چون از روز اول بهمن منطق قدرت نرم در آمریکا بر سرکار میآید در شرایط پیش رو ما مانور بیشتر خواهیم داشت. ایران عضو سازمان ملل است و در کنوانسیونهای جهانی نیز عضویت دارد چون بعضاً از زبان درست دیپلماسی استفاده نمیکند که موجب شده در عین همراهی نتوانیم از منافع آن استفاده کنیم. برای نمونه برجام، اف ای تی اف و دبلیو تی موضوعات پذیرفته بینالمللی هستند. اگر ما بازی نظام بینالملل را رعایت کنیم، میتوانیم برای اقتصاد ایران فرصت ایجاد کنیم که مردم از مواهب آن بهرهمند شوند. سیاست اعلامشده سال تولید است تولید بدون تجارت امکانپذیر نیست و برای تهیه ماشینآلات و تجارت به بازار احتیاج است، این مهم بدون مبادله مالی امکانپذیر نیست. بنابراین با تغییر قدرت در آمریکا فرصتی ایجاد میشود تا از ظرفیتهای تجاری و مالی استفاده کنیم. تصور این است که فرصت برای ما فراهمشده است. پس لازم است به سمت تعریف موافقتنامههای منطقهای پیش برویم. ایران بهتر است به سمت سیاستهای منطقهای مثبت و منفعتگرا برگردد؛ زیرا شرایط جهان بهگونهای است که ایران با پدیدههای فراملی روبرو است. اگر از جهت اقتصاد مقیاس به موضوع نگاه کنید، تولید خودرو و گوشی موبایل و ... را در نظر بگیرید. آیا میتوان گفت ما میخواهیم گوشی موبایل ملی داشته باشیم؟ گوشیهای موبایل، خودروها و کامپیوترها اکنون برای جهان تولید میشوند. تلویزیون برای جهان تولید میشود امروزه ما با پدیدههایی روبرو هستیم که سیاست، اقتصاد و تبادل پولی و مالی بینالمللی شده است. در چنین جهانی نمیتوان گفت ما نظام بانکی 100% ملی باید داشته باشیم و از سیستم سوییفت و سیستم گشایش اعتبار و... استفاده نکنیم و بگوییم ملی هستیم و نظام بانکداری مخصوص به خود راداریم و کاری به نظام پولی بینالمللی نداریم.
لینک کوتاه:
http://www.setaresobh.ir/fa/news/detail/103388