ستاره صبح-سياست خارجي همچنان مهمترین مسئله يا از مهمترین مشکلات موجود در نظام سياسي و اجتماعي ايران است و تحليل رويکردهاي رابطه ايران و امريکا با اولويت بالا در دستور کار نخبگان و دستاندرکاران نظام جمهوري اسلامي ايران است. انتخابات امريکا به اوج خود رسيده است و گزارش و نظرسنجیها حاکي از آن است که جوزف بايدن بيش از دونالد ترامپ رئیسجمهور کنوني مورد استقبال مردم امريکا قرارگرفته است. هرچند در نظام بینالملل هر دو حزب جمهوریخواه و دمکرات امريکا همواره در تعقيب منافع ملي و استيلاي امپرياليسي خود بر مناطق مختلف جهان هستند و براي کشورهاي ديگر تاکنون انتخاب بين جمهوريخواهان و دموکراتها مثل انتخابات بين کوکاکولا و پپسيکولا بوده است اما تجربه تاريخي نشان میدهد که با حاکميت جمهوري خواهان مثل ريگان، بوش پدر و پسر و دونالد ترامپ جنگها و آشوبهای داخلي منطقهای بيشتري در کشورهاي خاورميانه و غرب آسيا مستولي شده است. بمباران افغانستان، جنگهای عراق و سوريه، لبنان و يمن در حاکميت جمهوري خواهان رویداده است يا به اوج خودرسيده است. بعد از انتخابات دونالد ترامپ علاوه بر روزگار پرآشوب غرب آسيا تنشهای بینالمللی حتي در رابطه امريکا با اروپا و چين نيز به اوج رسيد و در رابطه با ايران خروج از برجام حتي به قيمت فروپاشي اعتبار امريکا در تعهدات بینالمللی و به شهادت رساندن «سردار قاسم سليماني» بيش از گذشته آتش دشمني و عداوت را بین دو کشور برافروخت. تا آنجا که به حمله موشکي ايران به پايگاه امريکاي العين عراق منجر گرديد. رهبري انقلاب ايران بهصراحت اعلام کردند که «ايران اگر بخواهد مذاکره کند هم با دولت کنوني (دولت ترامپ) مذاکره نمیکند» (22/05/1397) و در جاي ديگر میفرمایند «اگر امريکا حرف خودش را پس گرفت به آن معاهده هستهای که نقض کرده بود برگشت و توبه کرد آنوقت در جمع کشورهاي معاهده کننده شرکت میکنند و با ايران صحبت میکنند» (26/06/1398) ازاینرو رفتن ترامپ از کاخ سفيد تغييرات مهمي در معادلات سياست خارجي به وجود خواهد آورد و مسئله اين خواهد بود که با فرض تشکيل دموکراتها توسط جوزف بايدن ايران چه موضعي اتخاذ خواهد کرد. واقعيت آن است که در صورت پيروزي بايدن و آنچنانکه خود اذعان کرده است بازگشت وي به معاهده «برجام» فرصت مناسبي براي ايران به وجود خواهد آمد تا در راستاي منافع ملي، منطقهای و بینالمللی خود حداکثر استفاده را نمايد و از موجبات شکست دسترسي به اهداف کشورهاي متخاصم مانند اسرائيل، عربستان صعودي و ديگر کشورهاي عربي منطقه را فراهم آورد. جوزف بايدن در سابقه سياسي خود پيشنهاد مذاکره با ايران را دارد. درزمانی که او رئيس کميته سياست خارجي مجلس سناي امريکا بود چند سناتور آمریکایی ازجمله «آران اسپکتر» و «باب ني» در ملاقات با آقاي «هادي نژاد حسينيان» نماينده وقت جمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل در ضيافت شامي که از سوي کنگره امريکا ترتيب يافته بود پيشنهاد کرده بودند که با همتايان خود در ايران يا يک کشور بیطرف ديدار و مذاکراتي داشته باشند. نگارنده اين سطور که در آن زمان سخنگوي کميسيون ويژه تحولات منطقه در مجلس ششم بود با جمعبندی از مطالب کارشناسي و نظارت آن کميسيون داشت اعلام کرد که اگر ضرورت ايجاب کند، هيئتي از مجلس شوراي اسلامي براي مذاکره به امريکا خواهد رفت. چهار ماه بعد «ژوزف بايدن» طي سخناني در کنفرانس واشنگتن که از سوي سازمان ايرانيان- آمریکاییان تشکیلشده بود اعلام کرد که آماده مذاکره با نمايندگان مجلس ايران است. بايدن گفت: «اجازه بدهيد بهعنوان رئيس کميته سياست خارجي، دعوتي به عملآورم، من آمادگي دارم که با اعضاي مجلس ايران در هرجايي که بخواهند ملاقات کنم.» او در آن سخنراني تأکید کرد که در خصوص رابطه ايران با امريکا دو گزينه اصلي متصور است، جنگ يا صلح و من صلح را ترجيح میدهم. براي رسيدن به صلح بايد مذاکره کرد و من (بايدن) آماده مذاکره با نمايندگان مجلس ايران هستم. ما (امريکا) بايد رابطه بهتري با ايران داشته باشيم. نگارنده اين سطور در مصاحبهای که در رسانههای داخلي و بینالمللی منتشر شد در پاسخ بايدن اظهار کرد: «فکر میکنم، اکثريت مجلس (ششم) از اين پيشنهاد استقبال کنند، به خاطر اينکه «بايدن» جسارت به خرج داد در مقابل بوش که ايران را محور شرارت میداند، پيشنهاد گفتگو داده است، من شخصاً استقبال میکنم». تعدادي از نمايندگان مجلس ازجمله بهزاد نبوي، رضا خاتمي، محسن ميردامادي هم بودند که از مذاکره با امريکا استقبال کردند البته افرادي مثل علیاکبر محتشمي و قدرت الله عليخاني در مصاحبهها مخالفت خود را در اين خصوص اعلام کردند. علاوه بر کميسيون ويژه، کميسيون امنيت ملي در مجلس ششم که رياست آن را محسن ميردامادي بر عهده داشت در خصوص مذاکره با امريکا نظر مثبت اعلام کرد. سخنگوي دولت در آن زمان عبدالله رمضاني زاده بود که اعلام کرد «مذاکره نمايندگان ايران و امريکا معني ندارد» و برخي ديگر از اصلاحطلبان مانند مصطفي تاجزاده و حميدرضا جلائي پور نيز در خصوص مذاکره با امريکا نظر مثبت داشتند. اصلاحطلبان هزينه اين نظارت را پرداخت کردند براي نمونه شوراي نگهبان در فرايند محاکمات پیدرپی مطبوعاتي نگارنده در نامهای که به شماره 1357/3/85 در تاريخ 12/09/1385 رسماً صادر کرده است در ادامه اشاره به درج نظرسنجی که به نقل از خبرگزاري ايرنا در روزنامه همبستگي در آن زمان نگارنده مدیرمسئول آن بود مبني بر تمايل بيش از 74 درصد مردم ايران به برقراري رابطه بين ايران و امريکا و ارائه چنين دلايلي براي رد صلاحيت من براي نامزدي مجلس «استقبال از طرح سناتورباي (بايدن) رئيس کميته سياست خارجي مجلس سناي امريکا مبني بر گفتگوي نمايندگان مجالس ايران و امريکا» را بهصراحت آورده است. با عنايت به اين رویدادها که گزارش مستند آنها موجود است بهصورت مفصل آن در کتاب «وسوسههای شيطان بزرگ» به همت «محمدتقی کرامتي» تدوين و تألیف شده است و همچنين تحليل رويدادهايي که در جريان تصويب موافقتنامه برجام و سپس از آن گذشت. اگر با انتخاب مردم امريکا ژوزف بايدن اراده مذاکره با ايران را داشته باشد تنها از طريق اصولگرایان چنين امري ممکن و ميسر است و حتي در دولت روحاني بخصوص وزارت خارجه افرادي میتوانند به ذوب کردن یخهای قطور بين دو کشور کمک کنند که به جناح اصولگرا نزدیکترند و در اين خصوص که مذاکره توسط اصولگرایان انجام پذيرد تاکنون اصلاحطلبان و ديگر گروههای ايراني تاکنون هیچگونه مخالفتي ابراز نکردهاند.
لینک کوتاه:
http://www.setaresobh.ir/fa/news/detail/82918