ستاره صبح-
سقوط رژیم پادشاهی حاصل اجماع جهانی بود
سردار محسن رشید، رئیس اسبق مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتوگو با جماران با ذکر خاطرهای از دوران پهلوی دوم و اشاره به این موضوع که سقوط سلطنت در ایران احتمالاً رخدادی از پیش برنامهریزی شده توسط قدرتهای جهانی بوده است، گفت: «به یاد دارم در زمان شاه وقتی در زندان بودم مصاحبهای از شاه در تلویزیون پخش شد که فرد مصاحبه کننده به شاه گفت، یک پیشگوی معروف گفته است که شاه در سال 1979 سقوط میکند، این سخن تعجب شاه را برانگیخت. او راست میگفت، اما این یک پیشگویی نبود، بلکه برنامهای بود که برای شاه تدارک دیده بودند... به عبارتی میتوان نتیجه گرفت که نتایج حاصل از کنفرانس گوادلوپ در حوادث سال 56 و 57 مؤثر بوده است. دنیای غرب و حقوق بشر کارتری بر اساس یک استراتژی مشخصی به دنبال آن بود که تغییراتی در حاکمیت ایران صورت دهد، اما نه به این شکل که آمریکا و غرب از دامنه نفوذشان کاسته شود و این خلاف برنامه آنها بود؛ آنها میخواستند با ایجاد تغییر در ایران ظرفیتهای جدیدی برای خود ایجاد کنند».
دیپلماسی پنهان ایران و آمریکا
سردار رشید در بخش دیگری از صحبتهای خود در ارتباط با دیپلماسی پنهان میان ایران و آمریکا گفت: «انفجار مراکز نظامی فرانسویها و آمریکاییها در بیروت، مشخص کرد که پشتوانه ایران برای چانهزنی دیپلماتیک، فقط قدرت مردمی و نظامی در صحنه نبرد با عراق نیست... حوادث لبنان وقتی اتفاق افتاد که ایران در جبهههای جنوب در جنگ تحمیلی بعد از عملیات رمضان به بنبست رسیده بود و تا عملیات خیبر این بنبست ادامه داشت... با این حال بنبست شکنی ایرانیها در خیبر، نتایج استراتژیک و منطقهای مؤثری داشت و بعد از آن بود که زمینه گفتگوی مستقیم، اما پنهانی ایران و اردوگاه غرب فراهم شد». رئیس اسبق مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران چگونگی آغاز دیپلماسی پنهان ایران و اردوگاه غرب را اینگونه روایت میکند: «ابتدا تورگوت اوزال، نخستوزیر وقت ترکیه به ایران آمد و پیشنهاد پنهانی قابل توجهی ارائه داد از جمله اینکه غرب در قبال سازش ایران، برای ترور صدام آمادگی دارد... از قضا حضرت امام هم در همان ایام در دیدار با سفرای ایران در سخنرانیهایش تأکید کرد که ایران تنها با اسرائیل و رژیم آفریقای جنوبی که نظام آپارتاید در آن حاکم بود روابط برقرار نمیکند... درواقع حضرت امام رابطه با آمریکا را عادی، اما مشروط دانست». در ادامه سردار رشید با اشاره به اینکه هرچند ورود اسرائیل به ماجرای مک فارلین موجب شکست مقطعی دیپلماسی پنهان میان ایران و آمریکا شد، اما در سالهای بعد از جنگ نیز رابطه پنهانی میان و آمریکا همچنان تداوم یافت. او گفت: «بعد از جنگ و در سالهای بعد نیز آمریکاییها تعاملاتی با ایران داشتند، هرچند که به صورت رسمی رابطهای وجود نداشت. آنها طی دو جنگ بزرگ دو دشمن عمده ایران یعنی طالبان در افغانستان و صدام در عراق را از سر راه ایران برداشتند. ما در هر دو جنگ تعاملاتی با آمریکاییها داشتیم و آنها از حمایت و کمکهای ایران بهره بردند...».
ایران و افول قدرت آمریکا
رئیس اسبق مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران بیان داشت: «انقلاب ما بیشترین هزینه را برای افول قدرت و شکست هیمنه آمریکا کرده، هر چند شاید سود متناسب با این هزینهها را برداشت نکردهایم... زمانی مردم در جنگ مایحتاج خود را برای رزمندگان و پشتیبانی جنگ میفرستادند، اما زمانی هم وقتی دولت درخواست کرد افراد غیر نیازمند از گرفتن یارانه انصراف دهند، افراد کمی از یارانه خود دست کشیدند... هزینه این تقابل را مردم داده و میدهند. آنها زمانی برای تسخیر سفارت آمریکا هورا کشیدند، اما امروز دیگر آنطور فکر نمیکنند. علی ایّحال از یک نظام مردمسالار جز این توقع نمیرود که تابع افکار عمومی باشد».
متهمان ردیف اول برجام
سردار رشید همچنین با اشاره به چرایی پدید آمدن برجام گفت: «ما برجام را زمانی پذیرفتیم که زیر بند هفت منشور ملل متحد بودیم آنهایی که به برجام انتقاد میکنند، عموماً خودشان متهم اصلی هستند؛ آنان که احمدینژاد را بر این کشور حاکم کردند و با رفتارهای او زمینه رفتن ایران در زیر بند 7 منشور سازمان ملل را ایجاد کردند، آنان مقصر اصلی میباشند. اگر ما زیر بند 7 منشور سازمان ملل قرار نگرفته بودیم، چه نیازی به امضای برجام داشتیم؟!».
ضرورت تبعیت از افکار عمومی
وی در پایان و با اشاره به ضرورت تبعیت از افکار عمومی در اداره امور کشور اظهار داشت: «نظام مردمسالار، اگر تابع افکار عمومی مردمش نباشد، تابلوی مردمسالاری را باید پایین بیاورد، اما اگر مردمسالار هستیم باید تابع افکار عمومی باشیم؛ یعنی شاخص در تمام امور کشورداری، در یک نظام مردمسالار، تبعیت از افکار عمومی و یا متقاعد ساختن مردم است».