قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه در گفتوگو با ستاره صبح با اشاره به فایل صوتی منتشرشده از مصاحبه ظریف گفت: «تا وقتیکه ما نفهمیم چه افرادی یا چه جریانی پشت انتشار این فایل بوده است، دقیقاً نمیتوانیم پی ببریم که هدف انتشار این فایل در این برهه نامناسب، در شرایطی که دیپلماسی و مذاکره زندهای بین طرفهای مطرح در این فایل وجود دارد، چه بوده است. به عقیده من انتشار این فایل میتواند خسارت قابلتوجهی به روند دیپلماسی موجود و مذاکرات ایران با طرفهای ذیربط وارد کند و اعتماد را از بین ببرد. بههرحال موضوعاتی که در این فایل مطرحشده، عمدتاً موضوعات جدیدی نیستند، اما اینکه از زبان وزیر خارجه مطرح شود، موضوعی است که باید به آن دقت کرد. یکی از این نکاتی که میشد از این فایل برداشت کرد این بود که دولت و وزیر خارجه کارگزار نظام هستند و برنامهریزی سیاست خارجی بهطور مستقیم در اختیار آنان نیست. موضوعاتی هم در خصوص مناسبات با برخی دول خارجی در این فایل مطرح شد که نه عرف است، و نه به مصلحت وزیر خارجه کنونی. درواقع اصلاً رایج نیست که یک وزیر خارجه حاضر راجع به طرفی که با او در حال گفتوگو است، مواردی را مطرح کند، زیرا میتواند به روابط دو کشور صدمه بزند. از سوی دیگر انتشار این فایل میتواند به برخی از گفتههای قبلی خود ایشان خدشه وارد کند؛ ازجمله اینکه روسیه را شریک راهبردی ایران توصیف میکردند، درحالیکه در این مصاحبه گفته میشود که روسها وقتی دیدند از موانع گذشتیم شروع به ایجاد مانع کردند و روسیه تا روز آخر تمامقد به میدان آمد. بههرحال همانطور که گفته شد، انتشار این فایل یک خسارت برای سیاست خارجی ایران است و باید روشن شود که چه کسانی یا چه جریانی پشتصحنه آن بوده است و اینکه لو رفتن این فایل از طریق جاسوسی بوده است یا خیر. از سوی دیگر مقامات رسمی کشور باید معالجهای برای این قضیه کنند تا آثارش کمتر شود.»
دلایل مانع سازی روسها
این تحلیلگر برجسته سیاست خارجی در ادامه در خصوص دلایل آنچه مانعسازی روسیه در مسیر برجام از سوی ظریف عنوانشده است، خاطرنشان کرد: «ازنظر تحلیلی این موضوع از گذشته همواره مطرح بود. روسها هیچ علاقهای ندارند که مناسبات ایران با آمریکا و اروپا عادی شود، چراکه این موضوع میتواند موقعیت آنها در منطقه خاورمیانه، قفقاز، آسیای میانه و... به خطر بیندازد و موقعیتهای یکطرفهای که برای آنها در ارتباط با ایران به وجود آمده را از بین خواهد برد. مثلاً اگر ایران مناسبات بهتری در سطح بینالملل داشت، حتماً در کنوانسیون دریای خزر از موضع بالاتری با روسیه و طرفهای دیگر وارد گفتوگو میشد. موضوع دیگر بعد ژئوپلیتیک است که روسها علاقهمند نیستند که رابطه ایران و کشورهای همسایهاش با اروپا و آمریکا بهبود پیدا کند. نکته دیگر این است که روسها علاقهمند نیستند رقیبی مثل ایران وارد بازار گاز اروپا شود و درنتیجه مایل نیستند روابط ایران و اروپا عادی شود و اروپاییها در نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کنند و رقیبی برای صادرات گاز روسیه ایجاد شود و درنتیجه ابزار مهمی که بهعنوان اهرم فشار و پیشبرد سیاستهایش در قبال اروپا دارد، از بین برود.»
چرایی حمله به ظریف
محبعلی همچنین در بخش دیگری از این گفتوگو، در پاسخ به سؤال خبرنگار ستاره صبح درباره چرایی حملات به ظریف و تیم دیپلماسی از سوی صداوسیما و مجلس و... آنهم در روزهای مذاکرات وین و ماههای پایانی فعالیت دولت، تصریح کرد: «برای این موضوع چند دلیل میتوان عنوان کرد؛ نخست اینکه عدهای از وضعیت تحریمی ایران سود میبرند، و منافع آنها در این است که تحریمها رفع نشود. دومین موضوع این است که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، طرفهای مخالف دولت نگراناند که توفیقی برای دولت درزمینه سیاست خارجی حاصل شود و درنتیجه به سبد رأی موافقان دولت و اصلاحطلبان افزوده شود. البته این جای تأسف دارد که مخالفان برجام منافع خود را بر منافع کل ملت ترجیح میدهند و به این موضوع نگاه نمیکنند که در پیشبرد مذاکرات برجام و احیای آن، منافع کل مردم ایران قرار دارد و به نفع آنهاست. اما گروههایی هستند که صاحب نفوذند و منافع آنها برنمیتابد که روابط خارجی ایران عادی شود و تجارت خارجی ایران از حالت غیر شفاف و بازار سیاه و قاچاق بهصورت قانونی و شفاف جریان پیدا کند.»
اظهارنظرهای غیرمسئولانه
این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل با اشاره به اظهارنظرهای غیرمسئولانه برخی از شخصیتهای سیاسی در آستانه انتخابات در خارج از چارچوب دستگاه دیپلماسی و تبعات آن گفت: «متأسفانه در جمهوری اسلامی ایران، شاید با یک مشکل ساختاری یا فرهنگی روبرو هستیم که بر اساس آن، بسیاری از کسانی که مسئولیتی پیرامون یک مسئله ندارند در خصوص آن اظهارنظر میکنند. درحالیکه وقتی، کسی نه، تخصص و نه مسئولیت کاری را داشته، نباید در رابطه با آن اظهارنظر کند. بخصوص، موضوع حساس سیاست خارجی که طبعاً، هرگونه اظهارنظر غیرمسئولانهای، پیرامون مسائل آن، میتواند هزینههای سنگینی برای منافع ملی کشور به دنبال داشته باشد. حال، یکزمانی مثلاً، یک استاد دانشگاه یا کارشناسی، نسبت به یک مسئله اظهارنظر یا بحث میکند، بحث دیگری بوده و در چارچوب اظهار موضع نظری تعریف میشود. اما در خصوص مسئله حساس مسائل پیرامون مذاکره ایران و آمریکا که جنبه اجرایی داشته و هر موضعی، میتواند تبعات سیاسی برای کشور به دنبال داشته باشد، طبعاً و تنها باید رئیسجمهور و وزیر امورخارجه باید در رابطه با آن اعلام موضع داشته باشند. طبعاً وقتی هم که افراد دراینباره، نظری دارند، باید آن را در چارچوب گردونههایی بهمانند، شورای عالی امنیت ملی، مجلس، هیئت دولت و سایر ارکان مطرح کنند تا در صورت تصویب بازهم از سوی رئیسجمهور یا وزیر خارجه مورد اعلام قرار بگیرد. به نظر میرسد که افرادی بهمانند مقام مسئول در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، اقدام به طرح موضوعاتی در رسانههای خارجی کردهاند که چهبسا هنوز در چرخه تصمیمگیری قرار داشته و اجماع نظری در رابطه با آن صورت نگرفته باشد. ما در حوزه سیاست خارجی دو موضع سیاست اعلامی و سیاست اعمالی داریم. سیاستهای اعلامی دربرگیرنده حداکثر مطالبات بوده و سیاستهای اعمالی در میز مذاکرات پیگیری خواهد شد. وقتی سیاستهای اعمالی از سوی برخی از آقایان اعلام شود، امکان چانهزنی در چارچوب مذاکرات برای تحقق مطالبات کاهش پیدا میکند. معمولاً در عرصه سیاست خارجی، قراری بر اعلام سیاستهای اعمالی از سوی دولتها وجود ندارد. اگر هر یک از طرفین مذاکره، چه تهران و چه واشنگتن در چارچوب مذاکرات، دست خود را از پیش باز کنند، منافع ملی آنها تحتالشعاع قرار خواهد گرفت. اینکه کسی در این فاصله، اقدام به اعلام سیاستهای اعلامی کند که یا هنوز به سیاست رسمی تبدیل نشده و یا در صورت تبدیل، بنایی بر اعلام آن تا پیش از مذاکره وجود ندارد، منافع کشور را تضعیف کرده است.»