دکتر ابراهیمبای سلامی- نماینده ادوار پنجم و ششم مجلس
سيدعلي اكبر محتشميپور عضو مجمع روحانيون مبارز، از نزدیکترین ياران امام خميني و از پیشکسوتان انقلاب اسلامي در نجف و پاریس و مؤثر در جريان سازیهای بعد از پيروزي و طراحان طيف خط امام در مقابل روحانیت محافظهکار در داخل و از مبارزان با اسرائيل و آمریکا و ساماندهی گروههای اسلامي در منطقه بهویژه در لبنان و فلسطین بود. محتشميپور را مربي و استاد سيد عباس موسوي، سيدحسن نصرالله و بنیانگذار «حزبالله لبنان» و «جهاد اسلامي» و هدايتگر «حماس» در کنار سازمان آزادیبخش فلسطين (ساف)، الفتح، امل و ديگر گروههای فلسطيني و لبناني مینامند.
او فراتر از یک سفیر در سوریه عمل کرد و اطلاع موساد (سازمان جاسوسي اسرائيل) از تدوين راهبرد مبارزات و نقشههای محتشميپور در دمشق براي سازماندهی مردم و جوانان لبنان، فلسطین و توانمندسازی آنها از علل اصلي ترور وي در سوريه بود. این اقدام تروريستي منجر به قطع بخشهایی از دو دست و جراحات شديد ايشان گردید و تا پايان از اثرات مشهود آن رنج میبرد.
محتشميپور همانند سيدمصطفي خميني كه استاد وي بود، بيشتر رويكرد سنتي در معارف ديني و سیاسی داشت و در ميان ياران نزديك امام خميني كمتر از سيداحمد خميني و سيد محمود دعايي با محافل روشنفكري و دانشگاهي مؤانست و همكاري داشت، اما شخصيت متواضع، مهربان و ساده زيستي بیآلایش او موجب شده بود كه بسياري از دانشگاهيان با او مراوده و دوستی نزديك داشته باشند و در دو دهه اخیر این مراوده گسترشیافته بود. او در دولت مهندس ميرحسين موسوي وزير كشور شد و بارها در مقابل شوراي نگهبان بهویژه در جریان انتخابات مجلس سوم ايستاد و فقط برای شورای نگهبان حق نظارت قائل بود و بهشدت از دخالت شورا در امور اجرایی جلوگیری کرد و موفق شد نظر موافق امام خميني را در این خصوص همراه و پشتيبان كار خود كند.
محتشميپور در سياست خارجي يك ضدآمریکایی تمامعیار بود، بهگونهای كه ابراز خوشحالي او از حمله صدام حسين به نيروهاي آمریکایی و پرتاب اولين موشکها به اسرائيل منجر به چالش و جنجالي معروف در سیاستهای منطقهای ايران شد. در مبارزه با اسرائيل علاوه بر ساماندهي گروهاي اسلامی خارج از كشور اقدام به تأسیس «دبيرخانه حمايت از مردم فلسطين» كرد و در دوران نمايندگی مردم تهران در مجلس سوم و ششم در این خصوص فعال بود.
محتشمیپور به دليل همان رويكرد سنتي بعد از اقدامات مسلحانه سازمان مجاهدین خلق و حوادثی که در دهه 1360 پیش آمد، فعاليت «نهضت آزادي» و تلاشهای «مهندس بازرگان» را برنتافت و نامهای از امام براي ايجاد محدودیت و حتي انسداد فعاليت سياسي اين گروه گرفت كه برخي از صاحبنظران اين امر را تندروی و دارای پيامدهاي منفی براي تداوم جمهوريت نظام دانستهاند.
پس از پيروزي آقاي خاتمي در دوم خرداد ١٣٧٦تعدادي از گروهها ايشان را براي تصدی وزارت كشور معرفي كردند، اما به دليل نظرات مخالف ايشان در خصوص رويكردهاي آیتالله هاشمي رفسنجاني، باور به عدم فعاليت نهضت آزادي و برخي نظرات دیگر در خصوص سياست خارجي با مخالفت گروهاي ديگر و برخی از ياران نزديك سيدمحمد خاتمي مواجه گرديد.
در پی حمله گروه القاعده و حادثه تروریستی 11 سپتامبر سال 2001 میلادی به برجهای مرکز تجاری نیویورک، محتشمیپور در مجلس ششم به عضویت «کمیسیون ویژه بررسی تحولات اخیر منطقه» انتخاب شد. این کمیسون با توجه به فضای حاکم بر افغانستان و عراق و احتمال حمله به ایران درنهایت «پیشنهاد مذاکره با امریکا» را مطرح کرد. او در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 در ستاد مهدی کروبی فعال شد و در انتخابات 1388 ریاست کمیته صیانت از آرای ستاد مهندس میرحسین موسوی را بر عهده داشت و به نتیجه آن انتخابات معترض بود.
وی بعد از سال 1388 موسسه دارالزهرا را بنیان نهاد و محفلی برای برگزاری مراسم مذهبی و سخنرانیهای سیاسی همفکران خود ایجاد کرد که در این خصوص نیز با محدودیتهای متعدد مواجه شد.
محتشمیپور از اول دهه 1390 قصد اقامت در نجف اشرف و احیاء بیت و مدرسه امام خمینی در آن شهر را به همان سبک و سیاق قبل از پیروزی انقلاب در دستور کار خود قرار داد و در مشاوره با دوستان خود ازجمله راقم این سطور با مخالفت مواجه گردید، اما او بر این امر اصرار داشت و با امکاناتی اندک کارهای بزرگی را برای آینده ایران، عراق و منطقه غرب آسیا در سر میپروراند که درنهایت در 17 خرداد 1400 براثر بیماری توطئه آمیز چینی کرونا به دیدار معبود خویش شتافت.
روحش شادباد