سرانجام پروندههای اف ای تی اف و برجام در دولت رئیسی
دولت آقای رئیسی برای گذران امور و تسهیل اجرای برنامههای خود ناگزیر از مراودات بیش از پیش بینالمللی است. این مراودات مستلزم ایجاد تسهیلات مربوط به خود است. در شرایط فعلی مهمترین موانع در راه مراودات عادی موضوع «اف ای تی اف» و مشکل برجام است. به نظر میرسد مخالفین این دو موضوع در مراکز تصمیمگیری، با حضور آقای رئیسی در مقام ریاستجمهوری، انگیزه مخالفت خود را از دست داده و کمک خواهند کرد تا هر دو مشکل حل شود.
آینده روابط با غرب
آقای رئیسی بارها بر اتکای توانمندی داخلی و همپیمانی با شرق، تأکید داشته، اما آن را به معنی دوری از غرب عنوان نکرده است. ضمن اینکه ارتباط با غرب خلاف سیاستهای کلی نظام تعریفنشده است.
دستگاه دیپلماسی
حلوفصل موضوع هستهای ظاهراً در محدوده سیاستهای کلی نظام تلقی شده و از سطح ریاستجمهوری بالاتر در نظر گرفتهشده است. لذا مسیری را که باید طی کند، از طریق شورای عالی امنیت ملی و تأیید رهبری تعیین میشود. بنابراین افراد خیلی تأثیرگذار نیستند. مگر موقع مذاکرات که فقط میزان توانایی فردی آنها عیان میشود و نقشی در مصوبه نهایی نخواهد داشت. همانطور که رهبری گفته دیپلماسی و سیاست خارجی فقط در وزارت خارجه و دولت نیست. چون موضوع حلوفصل مسئله هستهای در محدوده سیاستهای کلی نظام قرارگرفته و از حدود اختیارات دولت خارجشده، لذا به نظر من موضوع قدرت و اختیارات جدید برای ریاستجمهور در این زمینه موضوعیت ندارد.
توافق نظام است نه دولت
توافق اگر در دولت آقای روحانی انجام شود، درواقع توافق نظام محسوب میشود نه توافق دولت. بنابراین به نظر من فرقی نمیکند که درک دام دولت این کار انجام شود. البته شاید انعکاس تبلیغاتی آن برای این دولتها مهم باشد.
ایران و آمریکا عجلهای ندارند
اکنون ظاهراً هر دو دولت در ایران پیگیر به نتیجه رسیدن موضوع هستهای هستند. اما ظاهراً هم ایران و هم آمریکاییها عجلهای ندارند. ایران به علت اینکه هرچه زمان بگذرد به دلیل پیشرفت در صنعت هستهای میتواند از موضع بالاتر مذاکرات را دنبال کند و آمریکاییها به علت اینکه فکر میکنند روی توافق با دولت جدید، بهتر میتوانند حساب باز کنند. اما درعینحال به نظر میرسد به دلیل اینکه رفتار دولت آقای رئیسی برای آمریکاییها مبهم است، ترجیح میدهند توافق با دولت آقای روحانی صورت گیرد. لذا فعلاً در حالت تردید دادن امتیاز نهایی به سرمی برند.