مرزهای تجاری ایران با افغانستان باید باز شود
دولت طالبان به تازگی مستقرشده است و در حال حاضر مقامات طالبان با ایران و چین و ترکیه و پاکستان نشستهایی را برگزار کردهاند. اما هنوز برنامههای دقیق آنها مشخص نیست. ارتباطات ایران با مردم افغانستان برقرار بوده و هست و در آینده هم اینچنین خواهد بود. افغانستان کشوری هممرز با ایران است که مواد خوراکی و مصالح ساختمانی خود را عمدتاً از ایران تهیه میکند.
هیچ کشور دیگری از امکانات جغرافیایی و ژئوپلتیکی ایران برای ارتباط با افغانستان برخوردار نیست و بر همین اساس هم معمولاً ۳۰ تا ۴۰ درصد از کالاهای وارداتی افغانستان از ایران تأمین میشود. وابستگیها و تمایلات فرهنگی، طبع غذایی و همزبان بودن برگ خریدهای مهمی هستند که در روابط میان دو کشور تأثیرگذارند. مردم افغانستان همانهایی هستند که درگذشته بودند. همانهایی که غذای ما را میخریدند، از مواد خوراکی ایرانی استفاده میکردند و خانههایشان را با مصالح ساختمانی تولیدشده کشور ما میساختند. بنابراین علیرغم حضور هر دسته و جریان و گروهی در این کشور ارتباط مردم افغانستان با ایران همچنان پابرجا خواهد بود. اما اینکه ارتباطات تجاری ما چه زمانی به روال گذشته بازمیگردد هم نیازمند بازگشایی تمامی مرزهای مشترک میان دو کشور است. الآن ما علاوه بر مرز دوغان، از سیستان و بلوچستان و هرات هممرزهایی با افغانستان داریم و برای بازگشت به تجارت ۳ میلیارد دلاری باید تمامی این مرزها باز شوند که اینچنین هم خواهد شد. چراکه نیازهای غذایی مردم افغانستان موضوعی نیست که بتوان از کنار آن به راحتی عبور کرد. این مردم هم طبع غذاییشان با مایکی است و هم استفاده از کالاهای ایرانی را میپسندند. به نسبت کشورهای دیگر هم ما کالاها را با هزینه حملونقل کمتری در اختیار طرف افغانی قرار میدهیم و به همین جهت هم برخی از کالاها تنها در انحصار ایران قرار دارند. هزینه حملونقل حدود ۳۰ درصد از قیمت تمامشده کالاها را تعیین میکند و این ۳۰ درصد برای ایران ۱۰ درصد است یعنی ما کالای تمامشده را با هزینه حملونقل ۲۰ درصد کمتر از کشورهای دیگر به افغانستان می رسانیم. بنابراین معتقدم تلاطمی که اخیراً در افغانستان به وجود آمده است تغییری در میزان نیازهای مردم افغانستان ایجاد نمیکند که موجبات نگرانی ما را فراهم آورد. البته همانطور که پیش از این هم گفتم باید منتظر ماند تا تلاطمهای ناشی از روی کار آمدن دولت جدید آرام شود و اتاق تجارت طالبان شکل بگیرد تا پسازآن اظهارنظر کنیم. افغانها حتی پپسی و کوکاکولا را هم از ایران وارد میکنند. هیچ کشوری نمیتواند بهیکباره جایگزین ایران شود مگر اینکه بخواهد کالاهای خود را به صورت رایگان در اختیار افغانها قرار دهد.
مراودات بینالمللی طالبان
آمریکا توافقات بسیار زیادی با طالبان داشته است که دو مورد آنها به سرانجام رسید؛ یکی از آنها اجازه خروج نیروهای آمریکایی و همکارانشان از افغانستان بود. این امر بدان معناست که طالبان به درخواست کشورها و سازمانهای بینالمللی پاسخ مثبت میدهد و حالا این امر تا چه اندازه ادامه داشته باشد هنوز مشخص نیست. البته اعضای گروه طالبان فعلی، متفاوت با پدران خود هستند که با ارتباطات بینالمللی سازگاری نداشتند. عمده این افراد در قطر زندگی کردهاند و ارتباطات بینالمللیشان تنگاتنگ است. قطر هم کشور شناختهشدهای است و حتماً توصیههای موردنظر را در اختیار این افراد قرار میدهد. جالب است بدانید که با وجود تمامی دگرگونیهای موجود در افغانستان پول این کشور هنوز افت چندانی نداشته است اما در عوض در ایران طی چند ماه، دلار هفت هزارتومانی به نزدیک سی هزار تومان رسید. اوضاع فعلی این کشور نشان میدهد که اوضاع اقتصادی افغانستان هنوز تغییر چندانی نداشته است.
رقیبان جدی ایران در بازار افغانستان
رقیبان جدی ایران چینیها و البته بیشتر ترکها هستند. چینیها از مرزهای شرقی افغانستان و استانهای مسلماننشین این کشور با افغانستان هممرز هستند. اما در این میان، ما بیشترین چالش را با ترکها به جهت قیمت و عرضه کالا داریم. ترکها امکانات بسیار زیادی را در اختیار کشورهای دیگر قرار میدهند. آنها پیش از روی کار آمدن طالبان قرارداد تجهیز فرودگاه کابل را با دولت پیشین افغانستان منعقد کرده بودند. این کشور تجهیز فرودگاههای کشورهای تاجیکستان و ترکمنستان را هم برعهدهگرفته بود و از تخصص فرودگاه سازی زیادی برخوردار شده است. سیاستمداران ترک تنها به کشورهایی تسهیلات میدهند که کالاهایشان را هم از کشور ترکیه تهیه کنند. متأسفانه ما در این زمینه همواره کوتاهی کردهایم یعنی وام را به کشوری میدهیم اما آن کشور میرود و از کشور دیگری خرید میکند. اما ترکها اینطور نیستند و به هر کشوری که تسهیلات دادند آن را در جهت منافع بخش خصوصیشان به راه انداختهاند. دولت ایران هم میتواند به همین شکل عمل کند. بخش خصوصی ایران کار خود را بلد است اما ببینید ما در حال حاضر مشکل نقل و انتقال پول هم داریم این در حالی است که تجار ترک مجبور نیستند با این مشکلات دست و پنجه نرم کنند. بانکهایشان دستگاه FATF را قبول کردهاند. چینیها و پاکستانیها هم همین طور. اما ما در ارتباطاتمان با همین کشور افغانستان هم مشکلداریم. یعنی باید از طریق صرافی نقل و انتقالات مالیمان را انجام دهیم و ۱۰ تا ۱۵ درصد تجارت انجامشده را به صرافیها بپردازیم. اجازه بدهید این موضوع را با ذکر مثالی برایتان توضیح دهم. بیشتر افغانیها با ریال خرید میکنند اما بانک مرکزی میگوید باید تعهد برگشت ارزی بدهید. این یکی از مشکلات ما است. دولت با بخش خصوصی کنار نمیآید. آنها باید هموار کننده امور بخش خصوصی باشند. مثلاً در همین موضوع FATF من کار خود را در امر صادرات به سرانجام میرسانم اما امکان بازگشت پول را ندارم، به بانک مرکزی هم تعهد ارزی دادهام، حال چه کاری باید انجام دهم؟ میگویم که از طریق صرافی اقدام میکنیم اما میگویند صرافی مورد تأیید ما نیست حتماً باید از طریق بانک باشد. شما ببینید همین کشور افغانستان FATF را پذیرفته و نقل و انتقال بانکی را با همین دستگاه انجاممی هد اما ما هنوز از این امکان برخوردار نیستیم.
خلاصه کلام اینکه ما با ابزارهای کمی میخواهیم اقتصاد بزرگی را اداره کنیم. اما نمیشود. تا وقتی همه ابزارها را وارد عمل نکنیم، راهی از پیش نمیبریم. این امر در تجارت با تمامی کشورها ازجمله پاکستان، افغانستان و ترکمنستان هم صادق است. هیچ از خود پرسیدهایم چرا صادرات ما به ترکمنستان که درگذشته در بالاترین سطح قرار داشت الآن به صفر رسیده است. من به شما میگویم برای اینکه سیاستهایمان در جهت رشد بخش خصوصی نیست.