علی صالحآبادی- مدیرمسئول
صندوق رأی، انتخابات، رعایت قانون برای همه بهطور یکسان و ... ازجمله دستاوردهای مهم انقلاب بود. راهحلی که امام برای اداره کشور داد، انتخابات آزاد بود. بنیانگذار جمهوری اسلامی در جریان انتخابات مجلس دوم وقتی مشاهده کردند عدهای در قم، تهران، مشهد و... قصد داشتند برای مردم «وکیل» تعیین کنند، گفتند: «مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند. اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است و لو به خلاف و به ضرر خودشان باشد. شما ولیّ آنها نیستید که بگویید که این به ضرر شماست و ما نمیخواهیم بکنیم. شما وکیل آنها هستید؛ ولیّ آنها نیستید.»
1-آقای رئیسی شما از تریبون سازمان ملل خطاب به مردم جهان گفتید: «ملت ما صدها سال برابر سلطهطلبان از حق خود برای تعیین سرنوشت و آزادی، محافظت کرده و پیشروترین کشور در نظام سیاسی انتخابی در غرب آسیا بوده است… من بهعنوان منتخب ملت بزرگ ایران مفتخرم که به نمایندگی از آنها پیام عقلانیت، عدالت و آزادی را که سه اصل اساسی برای حیات انسان معاصرند، به جهان برسانم…راهحل درگیریها و نزاعها در منطقه ما، بعد از توجه به خداوند متعال، فقط یکچیز است: حاکم نمودن اراده ملتها بر سرنوشت خویش از طریق مراجعه به آراء عمومی آنها… قیممآبی نیز همانند اشغالگری محکومبه شکست است».
پرسش این است که آیا منظورتان از پیشروترین کشور در نظام سیاسی انتخابی در غرب آسیا، بهرهگیری از نظریه استصوابی در انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و خبرگان رهبری است؟ اگر اینگونه است پاسخ دهید چرا تعداد زیادی از افراد شایسته از مجلس چهارم تاکنون و همچنین ریاست جمهوری، بدون اینکه دادگاه صالحه آنها را از حقوق اجتماعی محروم کرده باشد، 12 عضو شورای نگهبان با بهرهگیری از نظریه استصوابی این افراد را رد صلاحیت کردند تا راه برای ورود همفکران شما به ریاست جمهوری و مجلس باز شود؟
آیا نظام انتخاباتی آزاد که شما در سخنرانیتان به آن اشاره کردید اینگونه است که انتخابات دارای فیلتر باشد و افرادی تأیید و افرادی رد صلاحیت شوند؛ مانند آنچه در انتخابات ریاست جمهوری اخیر و مجالس گذشته رخ داده است؟ این یعنی پیشروترین انتخابات در غرب آسیا بهزعم شما. نظام انتخاباتی سالم این است که خود مردم بهصورت آزادانه انتخاب کنند نه اینکه قیم داشته باشند. 12 عضو شورای نگهبان به تشخیص خود افرادی را رد و افرادی را تأیید میکنند؛ برای نمونه اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات رئیسجمهوری سال 1392 و علی لاریجانی در انتخابات سال 1400 رد صلاحیت شدند.
2- شما از عقلانیت، آزادی و عدالت سخن به میان آوردید. عقلانیت این است که دولت دوازدهم و مجلس دهم لوایح FATF را تصویب کردند و علاوه بر آن صاحبنظران و نخبگان اقتصادی و سیاسی میگویند تأیید FATF اقدامی عقلانی و به نفع مردم است. پاسخ شما در رابطه با معطل ماندن تصویب این لوایح در مجمع تشخیص مصلحت نظام چیست؟ آیا منظور شما از عقلانیت، ایستادن در برابر خرد جمعی و نظر اهلفن است؟
3- معنا و مفهوم آزادی در «انتخاب کردن» و «انتخاب شدن»، آزادی کامل رسانهها و احزاب، آزادی بیان و قلم (اصل 24 قانون اساسی)، آزادی تجمعات (اصل 27 قانون اساسی) و... تجلی پیدا میکند. آیا میتوان شکلگیری مجلس حداقلی یازدهم در سال 1398 و دولت حداقلی سیزدهم در سال 1400 را در راستای نظام انتخاباتی آزاد و عدالت ارزیابی کرد؟
4- شما از حاکم شدن اراده ملتها از طریق مراجعه به آرای عمومی سخن گفتید. این سخن زیبایی است، اما پرسش این است که آیا شما حاضرید بر اساس سوگندی که در رابطه با دفاع از حقوق اساسی مردم خوردهاید پا به میدان بگذارید و درباره موضوعات اختلافی مثل «نظریه استصوابی»، مناقشه با غرب، پیوستن یا نپیوستن به «گروه ویژه اقدام مالی» یا FATF، «سیاست نگاه به شرق»، «توازن در روابط»، «سیاست تهاجمی یا تعاملی»، «فعالیتهای هستهای»، برجام و ... مطابق آنچه از تریبون سازمان ملل اعلام کردید، به آراء عمومی مطابق اصل 59 قانون اساسی مراجعه کنید تا اراده مردم درباره هر یک از این موضوعات به کرسی بنشیند؟ آقای رئیسی اراده عمومی به معنی نظر جمهور مردم است. جمهور مردم یعنی آنچه اکثریت مردم در فرآیند یک انتخابات بدون فیلتر و از طریق صندوق رأی تشخیص میدهند، نه اینکه مجلس و دولت حداقلی شکل گیرد و آنگاه به مردم ایران و دنیا بگوییم ما بهترین نظام انتخاباتی غرب آسیا را داریم.
به عقیده نویسنده مردم ایران در چهار دهه گذشته پرسشگر و مطالبه گر شدهاند و آنچه مقامات میگویند، وعده میدهند یا ادعا میکنند را زیر ذرهبین قرار میدهند و با آنچه در عمل مشاهده میکنند، میسنجند و آنگاه به داوری مینشینند. سازمان ملل تریبونی برای بیان سیاستهای کلی اعضای این سازمان است. بهزعم نویسنده و بسیاری از صاحبنظران در صحبتهای شما جای خالی استراتژی، برنامه و طرح برای بهبود روابط خارجی و همچنین سیاستهایی که قرار است ایران در چهار سال آینده اجرا کند، دیده میشد.