مقصد مهاجران در دوران پساکرونا کجاست؟
جهان همزمان با سه بحران دستوپنجه نرم میکند: همهگیری کووید ۱۹، تغییرات اقلیمی و توقف رشد جمعیت؛ اما با پایان یافتن همهگیری کووید ۱۹، مهاجرت بار دیگر افزایش خواهد یافت، زیرا کشورها برای جبران کمبود نیروی کار در پی جذب نیروهای تازه خواهند بود و مردم از مناطق تحتفشار اقلیمی برای یافتن زیستگاههای پایدارتر خواهند گریخت. به گزارش شفقنا به نقل از فارینپالیسی، هرچند در هنگامه محدودیتهای مرزی کووید و گفتمان سیاسی مسموم کنونی افزایش مهاجرت بعید به نظر میرسد، اما پوپولیسم بیگانه هراسی بهزودی به نفع یک رقابت همهجانبه برای جذب استعدادهای جوان کنار گذاشته میشود. مسئله این است که کدام کشورها زودتر این واقعیت را درک خواهند کرد؟
برندگان این دوره از «جنگ جهانی برای جذب استعدادها» فقط گزینههای همیشگی یعنی آمریکا و انگلیس نخواهند بود؛ هرچند بهرغم واکنش ناخوشایند آمریکا و انگلیس به بحرانهایی مانند افزایش پناهجویان هائیتی و آفریقایی، خوشبختانه این دو مقصد قدیمی مهاجران در حال بازگشت به سیاستهای توسعهطلبانه مهاجرت پیش از دوران ریاست جمهوری ترامپ و برگزیت هستند. کشورهای مختلف وارد رقابت جهانی جذب بهترین و درخشانترین استعدادها خواهند شد.
کشورهای معتبری مانند کانادا و ژاپن زودتر از سایر کشورها وارد لیگ بزرگ مهاجرتپذیری خواهند شد. همزمان، کشورهایی با موفقیت کمتر مانند قزاقستان، نشانههای تبدیل شدن به کشورهای اصلی جذب مهاجر را بروز دادهاند.
کانادا با داشتن یک دهم جمعیت آمریکا، سالانه تقریباً به همان میزان ایالاتمتحده مهاجر جذب میکند که این رقم برای سال ۲۰۲۱ حدود ۴۰۱ هزار نفر هدفگذاری شده است. در سال ۲۰۱۹ میلادی، کانادا به مهاجران دارای ملیت هندی اقامت دائمی داد.
سهم کانادا از دانشجویان خارجی (بیش از ۵۳۰ هزار نفر) تقریباً نصف دانشجویان خارجی ایالاتمتحده است که بیانگر تمایل بیشتر کانادا برای جذب جوانان است. برخلاف آمریکا، کانادا حق شهروندی دانشجویان را بهمحض ورود آنها به کشور برقرار میکند. این کشور اخیراً برنامه ویزای استارتاپ برای بنیانگذاران شرکتهای فناوری را هم به اجرا درآورده است. کانادا باور دارد که سیاست مهاجرت همان سیاست اقتصادی است و احزاب سیاسی مهم کشور روی این مسئله توافق دارند. گسترش سیاستهای جذب مهاجر در این کشور همزمان با افول مرکزیت نفت در اقتصاد جهان شکل گرفته و این کشور روی متنوع سازی اقتصاد بر پایه تولید و خدمات تمرکز کرده است.
کانادا بیش از هر کشور دیگری موقعیتهای تمام وقتی را ایجاد کرده که مهاجران مختلف خواهان آن هستند: پرستاران، متخصصان پشتیبانی فناوری اطلاعات، کارگران انبارها، رانندگان تحویل کالا و مدیران زنجیره عرضه. به همین دلیل است که حتی تعداد چشمگیری از مردم آمریکا (یکمیلیون نفر) و مردم کشورهای شرق اروپا به کانادا مهاجرت کردهاند. سیاستگذاران کانادایی آنچه را که جوانان میخواهند برایشان فراهم میکنند: شغل معنادار.
ژاپن از دیرباز با بحران کاهش جمعیت مواجه بوده و در فهرست کشورهای دارای کمترین نرخ باروری قرار داشته است. بیش از ۱۳ درصد از خانههای ژاپن متروکه هستند و با مرگ سالمندان و مهاجرت جوانان به شهرهای بزرگتر، نرخ خانههای خالی در حال افزایش است. قرنطینه ناشی از همهگیری کووید ۱۹، بحران هیکیکوموری (انزوای اجتماعی مزمن) را افزایش داده و باعث انزوا و کنارهگیری بیش از یک میلیون نفر بهویژه جوانان از تعاملات اجتماعی، کار و تحصیل شده است. از اینترنت چیزها گرفته تا هوش مصنوعی و انرژی هیدروژنی، نشان میدهد که ژاپن روی یک رنسانس فناوری برتر سرمایهگذاری میکند و برای همین نیاز به جذب استعداد دارد.
شمار دانشجویان خارجی ژاپن امروزه به ۳ میلیون نفر میرسد که ۸۰۰ هزار نفر از آنها چینی هستند. شمار چشمگیری از تحصیلکردگان چینی در بخش فناوری، استارتاپها، فناوری مالی بانکهای مهم، نرمافزار و برنامهنویسی فول استاک ژاپن مشغول به کار هستند. با توجه به کمبود شدید نیروی کار ماهر در بسیاری از بخشهای اقتصادی ژاپن، کارکنان خارجی ۴۰ درصد از نیروی کار ژاپن را به خود اختصاص دادهاند و این استعدادهای خارجی در ژاپن از موقعیتهای شغلی تماموقت برخوردار هستند. با توقف رشد جمعیت در جهان، هنوز روشن نیست که کدام کشور پیروز این دوره از جنگ برای جذب استعدادهای جوان خواهد بود، چراکه عوامل مختلفی مانند هزینههای زندگی، گرایشهای سیاسی، گزینههای شهروندی و تابآوری اقلیمی در این روند تأثیرگذار است. کشورهایی با نگرش سیاسی و موقعیت جغرافیایی مناسب در حال تبدیل شدن به مقصد مهاجران هستند. رقابت برای جذب استعدادها به همان اندازهی ضرورت ایجاد موازنه جمعیتی میتواند سیاستهای مهاجرتی را تغییر دهد. برخی از کشورها پیروز و برخی دیگر بازنده خواهند بود اما اقتصاد جهان و میراث بشریت غنیتر خواهد شد.