دور جدید مذاکرات ایران و طرفین غربی شروع شده است؛ اما فضای داخل کشور نسبت به مذاکرات چندان خوشبین نیست. به نظر شما این ناامیدی چه مبنایی دارد و آیا جامعه نسبت به تأثیر اقتصادی برجام دچار شک شده است یا به حصول توافق امیدی ندارد؟
روابط بینالمللی در تمام دورهها مورد تأیید مسئولان کشور بود و اینطور نبوده که تمایلی برای برقراری روابط بینالمللی وجود نداشته باشد. اگر بخواهیم بهسرعت مسیر توسعه را طی کنیم و به سمت اهدافی که داریم حرکت کنیم، لازم است از حداکثر ظرفیتهای خارجی ازجمله سرمایه استفاده کنیم. وقتی طرفین در مذاکرات بدون پیششرط و بر اساس منافع متقابل در مقابل هم قرار میگیرند، نتیجه حاصل میشود. ولی وقتی طرفین برای حضور در مذاکرات پیششرطهایی تعیین میکنند، هر چه میزان این پیششرطهای تعیینشده بیشتر باشد احتمال رسیدن به نتیجه کمتر است. وقتی منافع متقابل را در سطح ثانویه گفتگوها قرار بدهید و پیششرطها را در سطح اولیه داشته باشید طبیعتاً این روش مذاکره بهجایی نمیرسد. مردم با توجه به تجربه دورههای گذشته و با توجه به اینکه پیششرطها را میبینند، نسبت به تحقق نتیجه مذاکرات خوشبین نیستند. فارغ از ماهیت برجام، موضوع مذاکره بدون پیششرط یک اصل در روابط بینالملل است، زیرا مذاکره پیششرط ندارد.
ایران با تیم 38 نفره وارد مذاکرات شده است. آیا اطلاعی دارید که از حوزه صنعت و اقتصاد چه کسانی در این تیم حضور دارند؟ این تعداد بالای تیم مذاکرهکننده ایرانی ناشی از چیست؟
هر چه افراد زیادتری در موضوع برجام و نحوه احیای آن اظهارنظر کنند احتمال دستیابی به توافق پختهتر و بهتر، بیشتر میشود. اصل بر این است که مذاکرهکنندگان باید بر تمامی ابعادی که در مذاکرات مطرح میشود، اشراف داشته باشند. این موضوع نیاز به تجربه و تخصص دارد. در مذاکرات قبلی دیده میشد که هیئت ایرانی با تعداد محدودی در گفتگو حضور داشتند، اما در مقابل تیم ایران کسانی مینشستند که چند لایه در پشت سرشان برای پشتیبانی وجود داشت. تعداد بالای تیم مذاکرهکننده نکتهای مثبت است، زیرا افراد زیادی در تصمیمگیری مشارکت میکنند. باید دانست که مسائل بینالمللی بسیار دقیق، حساس و پیچیده است و نمیتوان آن را بر مبنای چند بحث محاورهای و سطحی کار کرد. دراینارتباط یک مثال ساده قراردادهایی است که با فدراسیون فوتبال بسته میشود. مسئله اینطور نیست که آنها نمیدانستند چه میکنند یا عمدی در کار بوده، در حقیقت متخصصینی که باید حرفهای محاورهای را وارد قواعد بینالمللی کنند و آن را روی کاغذ بیاورند و بر اساس آن قواعد بینالمللی طرف مقابل را ملزم به عمل به تعهدات خود کنند، در عقد قراردادها حضور نداشتند. در موارد مذاکره لازم است بر اساس سوابق افراد و نه تعداد آنها قضاوت کرد.
در بین تیم مذاکرهکننده افرادی حضور دارند که در سالهای گذشته در ردیف مخالفین برجام بودند. آیا باوجود این افراد شاهد تأثیرپذیری مذاکرات از عقیده شخصی و جهتگیری سیاسی طیف مذاکرهکننده خواهیم بود؟
آنچه مسئولان توییت میکنند نظر شخصی آنها است، ولی وقتی در مذاکرات قرار میگیرند باید بر مبنای دستور کار حرکت کنند و نباید نظر شخصی خود را اعمال کنند. وقتی تیم مذاکرهکننده راهی وین میشود دستور کار مشخصی دارد که در ردههای مختلف تأیید شده و آنها ملزم به عمل هستند. همانطور که میبینیم افراد قبل از اینکه مسئولیتی بگیرند حرفهایی میزدند، ولی وقتی مسئولیت دارند در چارچوبی که باید و مشخص شده عمل میکنند و ما شاهد تغییر در اظهارنظر این افراد بوده و هستیم. نظر شخصی فرد پشت سیستم کامپیوتری با آنچه در جمع و مذاکره نشان میدهد بسیار متفاوت است، زیرا اینجا سرنوشت 85 میلیون ایرانی در میان است نه منافع یک فرد یا یک جناح سیاسی.
بهعنوان یکی از شخصیتهای فعال در حوزه صنعت کشور چه نگاهی به مذاکرات وین دارید؟
به نظر من ایران باید مسائل خود را با غرب حلوفصل کند. تلاش به این سمت است، اما این مسئله نباید به هر قیمتی اتفاق بیفتد. جمهوری اسلامی برای خود شأن و شئونی دارد و این شأن باید رعایت شود. بحث منافع متقابل مطرح است، ولی مردم میخواهند موضوع خاتمه پیدا کند، زیرا امروز فشار بر اقتصاد و مردم وارد میشود که با حلوفصل موضوع برجام از فشارها کاسته خواهد شد. بحث اصلی این است که ما باید بر مبنای توان خود حساب باز کنیم و توانمندی بینالمللی را بهعنوان مسئلهای مکمل ببینیم. اشتباه این است که توانمندی بینالمللی را اصل میبینیم و توان خود را فرع گرفتهایم. ما از این اشتباه نتیجه نگرفتهایم، بلکه دچار خطا هم شدهایم.