گيلان به دست مغولها افتاد
هشت و پنج سال پس آغاز حمله چنگیز خان مغول به ايران، گيلان هم هشتم دسامبر سال 1306 ميلادي به دست ايلخان وقت (حکمران مغول بر ايران) افتاد و آسيب فراوان ديد. مغولان هم بمانند عرب قادر به عبور از کوههای البرز و حمله به گيلان و مازندران پوشيده از جنگل نبودند كه مردمي عمیقاً میهندوست و وفادار به ايران داشتهاند. گيلان در زمان سلطان محمد خدابنده كه سلطانيه زنجان پايتخت او فاصله زيادي از گيلان نداشت تصرف و غارت شد. مغولان در چند منطقه گيلان نيز دست به كشتار مردم زدند
مرگ شاه طهماسب اول و جلوس شاه اسماعيل دوم به سلطنت صفوي
شاه طهماسب صفوي از یازدهسالگی به پادشاهي ايران رسيده بود. او پس از تحمل چند سال بيماري و بعد از 54 سال سلطنت در 65 سالگي وفات يافت. شاه طهماسب، اگرچه از جهت كفايت و مملکتداری و فتوحات، قابل قياس با شاه اسماعيل و يا شاهعباس، نيست ليكن به هر حال در عصر او از خاك ايران چيزي كاسته نشده و از تعارضات دشمنان خارجي جلوگيري كرده است. شاه طهماسب در ابتداي سلطنت خود به عيش و عشرت ميپرداخت ولي در اواسط عمر از عياشي و لهو و لعب توبه كرد و به عبادت مشغول گشت و فرمانهايي مبني بر حفظ شعائر اسلام صادر نمود.
شورش نان در تهران
تورم پول ناشي از چاپ بیرویه اسكناس، ارسال غله محصول ايران به شوروي جنگزده و سودجويي چند معاملهگر با احتكار خواربار موردنیاز مردم و افزودن موادي ديگر به آرد و نامرغوب شدن نان مصرفي، 17 آذر 1321 و 15 ماه پس از اشغال نظامي ايران به دست متفقين، تهران گرفتار يك شورش بزرگ شد. از بامداد اين روز گروهي از مردم و عمدتاً جوانان و دانشجویان در ميدان بهارستان جمع شده بودند تا با نمایندگان مجلس ملاقات و درد جامعه را با آنان در ميان بگذارند. اين گروه که هرلحظه هم برشمار آنان افزوده میشد پس از ورود به ساختمان مجلس، ضمن گفتگو با نمايندگان چون به حرفهای آنان قانع نشدند به مشاجره پرداختند و تني چند از نمایندگان را كتك زدند و سرگرم خراب کردن وسایل مجلس شدند و .... همزنان با این وضعیت، گروهي ديگر به خانه احمد قوام نخستوزیر وقت واقع در خيابان قوامالسلطنه حمله بردند و آنجا را غارت و تخريب كردند و ديگران هم به غارت مغازهها پرداختند و به بازار حمله بردند و .... پليس تهران نخواست و يا نتوانست از ادامه عصيان جلوگيري كند. قوام كه چنين ديد امیر احمدی (سپهبد) را كه به سختگيري شهرت داشت فرماندار نظامي تهران كرد و همه روزنامههای پايتخت را بست تا از انتشار اين واقعه كه باعث تحريك ديگران مخصوصاً در ساير شهرهاي کشور میشد جلوگيري کرده باشد. امیر احمدی ظرف دو روز با خشونت تمام عصيان تهرانیها را سركوب كرد كه ضمن آن شماري هم كشته، زخمي و دستگير شدند. قوام پس از پايان يافتن آشوب نيز روزنامهها را به بهانه درد است تنظيم بودن لايحه تازه قانون مطبوعات باز نكرد و به جاي آنها يك روزنامه دولتي به نام «اخبار روز» را منتشر ساخت. لايحه مطبوعات كه توسط احمد قوام به مجلس داده شد پايه قوانين مطبوعات بعدي در ايران شده است كه تا به همين امروز ايرادات فراوان به آنها وارد آمده است. بسياري از مسائل ايران از همين قوانين مطبوعات ناشي شده است كه در كشورهاي ديگر نظير اين قوانين وجود ندارد. به اظهار برخي از اصحاب نظر، اين قوانين غرض آلود در انظار بینالمللی به تمدن ايراني لطمه زده است.