سرمقاله
دکتر حسین علایی
تحلیلگر سیاسی
هدف ایران از رفتن بهسوی برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) را میتوان نتیجه سیاستی دانست که منجر به پایان تحریمهای بینالمللی علیه کشور شود. ایالاتمتحده نیز با توافق برجام تلاش داشته و دارد تا قابلیتهای ایران در حوزه هستهای را کنترل و محدود سازد. مخالفان برجام معتقدند که چنین فرآیندی به این دلیل مطلوبیت لازم را برای ایران به وجود نیاورد که نشانهای از توازن در چگونگی اعطای امتیازات موردنظر وجود نداشت. به این معنی که درباره لغو کامل تحریمها تعیین تکلیف نشده بود و محدودسازی تحریمها نیز همراه با اماواگرهای بسیاری بود. با توجه به این نکات لازم است تا در شرایط موجود از دو تجربه مذاکرات استفاده کرد. تجربه نخست مذاکراتی است که در دولت دوم خاتمی از سال 82 با تروئیکای اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) آغاز شد و تا سال 1392 ادامه داشت. تجربه دوم با روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال 1392 آغاز شد و با 23 ماه مذاکره نفسگیر درنهایت در روز 23 تیر 1394 توافق حاصل شد. این توافق از 26 دی همان سال اجرایی شد. لازم است از سازوکارهای زیر در راستای بهینهسازی موقعیت ایران در فضای مذاکرات جاری استفاده شود تا دوباره منجر به گسترش بحران نشود. مردم انتظار دارند تا در مذاکرات هستهای برای بازگشت به برجام، تمام ایراداتی که به قرارداد و دولت قبلی گرفته میشد، برطرف شود و آنچه بر سر آن توافق و امضاء میشود به سرنوشت برجام 1394 دچار نشود که آمریکا بتواند از آن خارج شود.
نویسنده به تیم مذاکرهکننده توصیه میکند تا واسطهگری کشورهای اروپایی و روسیه را با توجه به تجربه تلخ شیوه روسیه و فرانسه در مذاکرات برجام سال 1394 قطع یا کمرنگ کند. مهمتر اینکه تیم مذاکرهکننده نگذارد پای عربستان به مسائل مذاکرات جاری وین توسط روسیه باز شود. این اقدام مهمی خواهد بود، زیرا به عقیده نویسنده میتواند به توافق بهتر که نفع ایران در آن نهفته باشد، منجر شود. در مذاکرات جاری در وین لازم است به نکات زیر که بسیار برای ایران و پایداری برجام حائز اهمیت هستند، تأکید و اصرار شود:
1-لغو نیاز به تأیید هر شش ماه یکبار امضاء رئیسجمهور آمریکا برای تعلیق تحریمها
2-حذف مجوز اوفک (OFAC) برای خریدهای خارجی ایران بهویژه در حوزه هوایی و هوانوردی
3-کنار گذاشتن سازوکار ماشه برای بازگشت احتمالی شش قطعنامه شورای امنیت که در قالب قطعنامه 2231 به حالت تعلیق درآمدند
صاحب این قلم بر این باور است که به نتیجه رسیدن مذاکرات در وین میتواند در گام نخست حدود 100 میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده کشور را آزاد و در گام دوم امکان فروش نفت ایران را فراهم کند. این دو اتفاق دستاورد بزرگی بهحساب میآید، زیرا میتواند درحرکت کشور بهسوی رشد، پیشرفت و توسعه نقش مثبت داشته باشد و راه را برای تعامل سازنده با کشورهای جهان باز کند. دراینارتباط دادوستد و امکان تبادل پول بین ایران و دیگر کشورها به حالت عادی درمیآید و از سطح مخاصمات بین ایران و غرب بهویژه امریکا نیز کاسته میشود.