ستاره صبح/پیام فیض:یکی از موضوعات مهم در کشورهای توسعه‌یافته و کشورهای در حال توسعه، نحوه به کارگیری نیروهای متخصص در مدیریت است. بر اساس یک رویکردعقلانی، کشورها مبتنی بر یک سلسله مراتب تخصصی تلاش می‌کنند، نیروهای مورد نظر را از دل ساختارهای حرفه‌ای موجود انتخاب کنند. بر اساس این الگوی ، یک فرد فعال در یک سازمان، اداره، شرکت،فردی انتخاب می شود که بتواند سلسله مراتب رشد و پیشرفت را بر اساس شایستگی‌هایی که به دست آورده،از پایین به بالا طی کرده باشد. اساسا در کشورهای پیشرفته کمتر مشاهده می‌شود که روند انتخاب مدیران دستگاه‌ها، ارگان‌ها، سازمان‌ها و... بر اساس رویکردهای سیاسی، طبقاتی ، جناحی و فامیلی صورت پذیرد.بر این اساس نظر متفکرانی مانند ماکس وبر (اندیشمند آلمانی) که به نارسایی‌های سازمانی می پردازد معتقد است «انتخاب افراد در سازمان‌ها باید بر اساس قابلیت‌ها و تخصص آنها صورت پذیرد تا بهره وری در سازمان ها بالا رود نه بر اساس امتیازات طبقاتی یا نزدیکی به قدرت.» این روند اما در اتمسفر مدیریتی کشورمان، آن‌گونه که باید و شاید جدی گرفته نشده است.گفتنی است که بکارگیری بستگان در ایالات متحده توسط مدیران جرم است.اصولگرایان با وعده شایسته سالاری سرکار آمدند ولی شورای ششم شهر تهران یک پزشک هسته ای را به عنوان شهردار تهران انتخاب کرد.دولت سید ابراهیم رئیسی نیز بسیاری از مدیرانی را که در دولت احمدی نژاد مسئولیت داشتند و کارنامه شان ناموفق بود را در صف وزیر،معاون وزیر و رده های پایین تر برگزید.پرسش این است که اگر این افراد کاربلد و شایسته بودند تورم در دولت های احمدی نژاد با وجود درآمدهای افسانه ای نفت به 40درصد نمی رسید.از منظر جامعه شناسی انتصابات فامیلی،جناحی و سپردن کارها به افرادی که تخصص آن را ندارند مثل اینکه یک نظامی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی یک استان شود و ... آثار منفی بر جامعه دارد که لازم است دولت و شوراها تا دیر نشده عزمشان را جزم کنند.انتصاب های فامیلی را لغو و همچنین بجای افرادی که تخصص لازم در پست ها ندارند بجای آنها افراد کاربلد،باتجربه و متخصص گمارده شود.اگرچنین اتفاقی رخ دهد شاهد بهبود امور کشور خواهیم بود.