خلیفه بن زاید آل نهیان، رئیس دولت امارات عربی متحده و حاکم ابوظبی روز جمعه ۲۳ اردیبهشت پس از هشت سال بیماری درگذشت. مرگ او میتواند سیاستهای امارات متحده عربی را دستخوش تغییرات قرار دهد. اگرچه اقدامات متهورانه ولیعهد در جای خود برای مردم و این کشور سازنده و مفید بوده و سبب توسعه اقتصادی این کشور شده است، اما بعضی اقداماتش همچون ورود به جنگ یمن که اگر نظام عادلانه بینالمللی حاکم بود باید او را همراه محمد بن سلمان بهعنوان جنایت علیه بشریت محاکمه میکردند، زیرا اقدامات او روند توسعه امارات را تحت تأثیر قرار داده است. محمد بن زاید که باتجربهتر، با ارتباطات وسیعتر با روسا و مجامع عربی و زیرکتر از محمد بن سلمان بوده و حتی در بعضی موارد او را نیز مدیریت و کنترل میکرد، ولی تا حدی مانند او قوانین رقابت سیاسی را زیر پا گذاشته، مرزها و خطوط قرمز ایران را درنوردیده و رقابت را با درجه کمتری نسبت به سعودیها تبدیل به دشمنی کرده است؛ لذا نمیتوان از اقدامات تخریبی وی چشمپوشی کرد و از جاهطلبیهای خصمانه وی نسبت به ایران که بعضاً باعث ایجاد مشکل در حوزه امنیت ملی ایران است بیتوجه عبور کنیم. نویسنده در این یادداشت به آینده روابط ایران و امارات پس از درگذشت حاکم امارات میپردازد.
* آنچه در آینده روابط ایران و امارات تعیینکننده است نه دخالت در امور داخلی یمن و نسلکشی در این کشور، بلکه سایر اقدامات و بلندپروازیهای وی مخصوصاً در مقابل ایران است؛ همانند پنهان شدن پشت حضور رژیم صهیونیستی برای رویارویی و توازن قدرت با ایران چالشهای جدی برای این کشور به وجود آورده است و در آینده نیز عامل تشدیدکننده برای تخریب اوضاع منطقهای و بینالمللی است.
محمد بن زاید در میان فرزندان شیخ زاید از همان زمان حکومت پدر که رئیس ستاد مشترک امارات بود برخلاف سایر برادران و حکام امارات مواضع تند و خصمانهای علیه ایران داشت. در کمپین اول مبارزاتی ترامپ هزینه کرد، در دوران ریاست جمهوری او سرمایه گزاری فراوانی برای رویارویی ترامپ با ایران کرد، در دقایق آخر عمر دولت او و برای برنده شدن وی در انتخابات درروند عادیسازی با رژیم صهیونیستی و امضای قرارداد ابراهیم تسریع و تعجیل کرد که فایدهای برای مبارزه انتخاباتی دوم ترامپ نداشت. همچنین تا توانست علیه ایران و برجام اقدامات تخریبی انجام داد و در این راستا در ضدیت با ایران از چیزی فروگذار نکرد! تا آنجا که با اتفاقی در ابهای فجیره به وخامت اوضاع و آسیبپذیری امارات و جدی بودن ایران در رویارویی با فشردن گلوگاه اقتصادی کشور آگاه و در ظاهر چند اقدام دلخوشکنک انجام داد! و اینگونه شایع شد که پرونده ایران از وی به شیخ محمد حاکم دبی که مواضع معقولتری نسبت به ایران دارد منتقل شد!
* درست است که همه نگرانیهای ایرانی از اقدامات محمد بن زاید را نمیتوان با چگونگی و میزان و کم و کیف رعایت امور تشریفاتی مرگ حاکم این کشور برطرف کرد؛ یک تشریفات عمومی همچون مرگ و تولد در میان انسانها بین کشورها نیز مانند ابراز تسلیت مرگ رهبران و شادباش روز ملی هم حاکم است. در این زمینه پیام تسلیت وزیر امور خارجه ایران به همتای اماراتیاش که برادر شیخ خلیفه نیز است صادرشده؛ اما نباید با اقدامات دیگر پیام اشتباه ناشی از اینکه ایرانیها احساساتی هستند، بدهیم؛ دراینارتباط باید بهگونهای قابلفهم و نه در خفا از روشهای فرزندان زائد و مخصوصاً شیخ محمد ناراحتی و نگرانی خود را از سیاستها و روشهایشان نسبت به همسایه شمالی نشان داده، از هرگونه عملی که باعث برداشت غلط شود پرهیز نموده و با نوع عمل دوراندیشانه و بزرگمنشانه خود پیام واضحی درزمینه بلندپروازیهای مخرب محمد بن زائد در برابر ایران به اماراتیها درزمینه روشهای پیشگرفتهاش بدهیم.
همه حکام نگاه واحد و یکسانی نسبت به ایران و تعامل با ایران ندارند و نحوه اقدام ما میتواند باعث دست برتر آنانی شود که اعتقاد بیشتری به کار درون منطقهای و توازن سازنده با همسایه شمالی دارند. شاید این فصل نوین و بهتری در تنظیم روابط دو کشور و تثبیت قدرت و جایگاه کسانی شود که مانع ترکتازیهای وی در آینده شوند و منطقه زودتر به ثبات و امنیت برسد.