انتخابات هیئترئیسه از چه جنبههایی در مجلس شورای اسلامی مهم ارزیابی میشود؟
جایگاه هیئترئیسه، رئیس و نواب رئیس از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا هیئترئیسه، مرکز قانونگذاری کشور را به هر سویی که بخواهد هدایت میکند. اگر هیئت رئیسه درباره موضوعی نظر واحد داشته باشد میتواند مجلس را به سمت آن نظر هدایت کند. اما انتخاب رئیس مجلس اهمیت بیشتری نسبت به سایر ارکان هیئت رئیسه دارد. زیرا رئیس مجلس سومین شخصیت نظام است، بعد از رهبری و رئیسجمهور نفر سوم رئیس مجلس است. از سوی دیگر رئیس مجلس می تواند بر دولت و رئیسجمهور نظارت کند. بنابراین از این جنبه عنصر مؤثری در خوب اداره شدن کشور شناخته میشود.
به نظر شما ملاک نمایندگان مجلس برای انتخاب اعضای هیئترئیسه چیست؟
نمایندگان برای انتخاب اعضای هیئترئیسه به نظر جناحی و فراکسیونی از یکسو و به کارکردهای تخصصی افراد از سوی دیگر توجه دارند. اما نکته حائز اهمیت این است که عموماً رئیس مجلس از بیرون از مجلس انتخاب میشود. بزرگان کشور نسبت به انتخاب رئیس مجلس نظر دارند و انتخابات طوری هدایت میشود که نظر آنها در صحن علنی غالب شود. البته توانمندیهای شخصی و پایگاه اجتماعی فرد نیز برای ریاست مجلس مؤثر است.
نامزدهای ریاست مجلس باید طوری رفتار کنند که نمایندگان احساس این را داشته باشند در مواقع ضروری رئیس از آنها حمایت میکند. تاکنون اتفاق نیفتاده که نظر بزرگان کشور برای رئیس مجلس فردی باشد و فرد دیگری از صندوق بیرون بیاید. رأی نمایندگان برای انتخاب رئیس بیشتر با مصلحتاندیشی است تا شایستهسالاری.
با توجه به اینکه شما 4 دوره در مجلس بودید، فارغ از رویکردهای سیاسی ارزیابی شما از عملکرد دوساله قالیباف در رأس مجلس یازدهم چیست؟
محمدباقر قالیباف مانند سایر افراد نقاط ضعف و قدرتی دارد.
اینکه امام فرمودند مجلس در رأس امور است مطلب درستی است. مجلس «صلاحا» و «فسادا» باید در رأس امور باشد. یعنی هم ازنظر اصلاح امور و هم ازنظر مبارزه با افساد در رأس است. اگر نمایندگان مجلس به معنی واقعی قصد اصلاح امور کشور را داشته باشند میتوانند و اگر بیتوجه باشند به گسترش فساد در کشور کمک خواهند کرد.
قالیباف سوابق جبههای، فرماندهی پلیس و شهرداری تهران را در کارنامه دارد. اما در مدیریت مجلس این سوابق نمیتواند به کارکردهای فرد کمک بکند. رئیس مجلس از روحیه بالای مردمداری و پختگی لازم باید برخوردار باشد.
به نظر شما دوره ریاست آقای لاریجانی با آقای قالیباف قابلمقایسه است؟
خیر قابلمقایسه نیست. ریاست قالیباف با دوران کروبی، هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری نیز قابل قیاس نیست. ریاست قالیباف بر مجلس باعث شده تا سطح مدیران نزول پیدا کند. باوجوداینکه بنده و لاریجانی از دو رویکرد سیاسی متفاوت برخورداریم، یعنی ایشان اصولگرای سنتی است و من اصلاحطلب اما رفتار آقای لاریجانی از یک پختگی، وزانت و متانت خاصی برخوردار بود. ریاست آقای قالیباف درایت هیچکدام از روسای قبلی مجلس را ندارد. بهنوعی قالیباف ضعیفترین رئیس مجلس پس از انقلاب است.
تحلیل شما از انتخابات هیئترئیسه مجلس چیست؟
قالیباف مجدد بهعنوان رئیس مجلس انتخاب میشود.
باوجوداینکه شانس آقای قالیباف بالاست چرا نادران و آقا تهرانی میخواهند با وی رقابت کنند؟
نامزدی نادران و آقا تهرانی معانی مختلفی میتواند داشته باشد. اول اینکه برخی شرایط را وارونه برای ایشان تشریح میکنند. متأسفانه گاهی اوقات آدمی چشم دارد اما نمیبیند افرادی دور یک فرد را میگیرند و واقعیتها را از برابر چشمان او پنهان میکنند. در وهله دوم اهداف رسانهای مدنظر است زیرا نامزدی برای ریاست مجلس میتواند مدتی نام فرد را در رسانهها مطرح کند. اما گاهی اوقات نامزدی برخیها یک جنگ زرگری است. افراد که برای رقابت حاضر میشوند توسط گزینه اصلی ترغیب به این کار میشوند. فرد موردنظر میآید تا بهنوعی ادای انتخابات دموکراتیک شکل بگیرد.
بعد از ماجرای سیسمونی گیت قالیباف ضربه زیادی خورد. زیرا او معمولاً رفتار حزباللهی به خود میگیرد. قالیباف پسازاین ماجرا حتی عذرخواهی هم نکرد.
قالیباف برای نمایندگان مجلس یازدهم خیر الموجودین است. نمایندگان چارهای جز قالیباف ندارند. نظارت استصوابی باعث شده تا شایستگان از مجلس محروم شوند. اگر امروز آنها بودند کسی در بهارستان اسم آقای قالیباف را نمیبرد. چینش مجلس طوری طراحی شد که مجلس خالی از افراد توانمند شد. یقینان نظارت استصوابی و یکپارچهسازی قدرت باعث کاهش شانیت مجلس شده است.
جبهه پایداری در کشور از محبوبیت پایینی برخوردار است. این جریان سیاسی در دوران آقای مصباح یزدی از حمایتها برخوردار بود. جبهههایی که پایگاه مردمی ندارند با از دست دادن پدر معنوی خود را به اضمحلال میروند.
امروز 1200 نماینده ادوار مجلس در کشور داریم که میتوانند در اداره امور کشور نقش ایفا کنند و ارائه راهکار بدهند. اما چه تعداد از این افراد امروز نسبت به مسائل کشور اظهارنظر میکنند؟ تعداد آنها به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد.
زیرا هزینه حرف زدن بالا رفته است. کشور پرشده است از مبلغان نابالغ برای تعریف از امور. کشور از سکوت افراد متخصص و دلسوز ضرر میکند. متأسفانه رجل سیاسی در چنین شرایطی به یک رجل خنثی تبدیل میشوند.