شما علت اظهارات جو بایدن مبنی بر دخالت نظامی در تنش بین چین و تایوان را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت آمریکا نگران است که بعد از حمله روسیه به اوکراین،چین نیز از این شرایط سوء استفاده کند و در شرق دور اقداماتی را انجام دهد. لذا اینگونه اظهارات هشداری به پکن است تا از اتفاقات آینده جلوگیری کند.
من تصور نمیکنم در این شرایط چین قصد حمله به تایوان را داشته باشد. برای پکن اولویت اول مسائل اقتصادی و حفظ تجارت 700 میلیارد دلاری با ایلات متحده است، ضمن اینکه پکن به صورت جدی تأکید دارد که تایوان باید به سرزمینهای اصلی چین بازگردد. بنابراین علیرغم نگرانی غرب چین به نظر نمیآید که دست به چنین اقدامی بزند.
به نظر شما تایوان عضوی از چین واحد است؟ آیا میتوان تنش در منطقه تایوان را مسئله داخلی چین قلمداد کرد یا خیر؟
وقتی در چین انقلاب شد رهبران شکست خورده به این جزیره چینی (تایوان) فرار کردند و در آن جا حکومت تشکیل دادند. آن جزیره متعلق به چین بود و از آن زمان تاکنون مدت زیادی نگذشته است.
ادعای غرب مبنی بر جدایی تایوان از چین سخنی ناروا و از باب زور است. مسئله تایوان با اوکراین متفاوت است. اوکراین جزو آن 15 جمهوری بود که از اتحاد جماهیر شوروی مستقل شد و روسیه نه تنها اوکراین، بلکه همه آن 15 کشور را از ابتدا به رسمیت شناخت.
اما «چین واحد» سرزمینی متعلق به چین است. غرب بهخوبی میداند که تایوان مانند هنگ کنک دارای یک اقتصاد قوی است لذا اگر تایوان به چین ملحق بشود در واقع اقتصاد چین قویتر خواهد شد و از ایالاتمتحده پیشی خواهد گرفت. در حقیقت رقابتهای اقتصادی باعث شده آمریکا خواهان جدایی تایوان از چین باشد.
از جنبه دیگر تنش بین تایوان و چین بهانهای برای امریکاست که در این منطقه حضور داشته باشد. در واقع اگر این تنش از بین روند آمریکا دیگر دلیلی ندارد که در مقابله با چین مسئلهای را مطرح کند. در حقیقت به دلیل منافعی که برای واشنگتن وجود دارد آمریکا آتش بیار معرکه چین و تایوان شده است.
در تایوان دو حزب وجود دارد که هر دو حزب مخالف الحاق به چین هستند اما یک حزب معتقد است باید با دولت مرکزی چین وارد مذاکره شد و به نحوی در کنار این دولت کار را ادامه داد. ممکن است در اهدافشان خودمختاری را از دولت چین طلب کنند مانند آنچه هنگکنگ انجام داد. اما ایالاتمتحده بر روی هر دو حزب در تایوان تأثیرگذار است و اجازه نمیدهد که آن حزب ها با چینیها وارد گفتگو شود.
نخستوزیر ژاپن مدعی شده که توکیو و واشنگتن باید رهبری جهان را بر عهده بگیرند. نظر شما در ارتباط با این اظهارنظر چیست؟
جای تأمل و تعجب دارد. رویکرد ژاپن در سیاست خارجی همیشه محافظهکارانه بوده است. اظهارات آنها در قبال روسیه، چین و کره شمالی حفظ صلح و اعتدال بوده است. حتی بعد از حمله روسیه به اوکراین با اینکه توکیو سعی داشت خودش را با مواضع غرب تطبیق دهد اما بازهم احتیاط در مواضعش را لحاظ میکرد. این سخن ناپختهای است که رهبر جهان ژاپن و آمریکا در جهان چند قطبی باشند.
در غرب، اروپا و ایالاتمتحده همه اذعان دارند که دنیا به سمت چند قطبی شدن میرود و دیگر غرب توان رهبری جهان را مثل گذشته ندارد. باوجود قدرتهای نوظهوری مانند چین، هند و ... چگونه نخستوزیر ژاپن به دنبال رهبری و برتری بر دنیاست؟ این سخن نخستوزیر چین از روی ناپختگی بیان شده است.