ناآرامی های اخیر چه نقشی در تصمیم گیری های بین المللی درباره ایران داشت؟ آیا می توان فضاسازی بین المللی علیه ایران را نتیجه اعتراضات داخلی دانست یا خیر؟
افکار عمومی نقشی مهم در سیاست خارجی و داخلی کشورها دارد. در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله کشورهایی غربی که انتخابات آزاد دارند و حقوق بشری در این کشور ها رعایت می شود؛ دولت ها با نظر مستقیم مردم عوض می شوند. دولت ها در این کشور ها تلاش دارند تا با تامین نظر مردم روندی را طی کنند که در دوره های بعدی انتخابات از مردم رای بگیرند و شهروندان همچنان حزب و گروه آنها را در بازی قدرت بپذیرند. حوادثی که طی بیش از دو ماه گذشته در ایران تجربه شد بیرون از مرزها انعکاس گسترده ای داشت و بر افکار عمومی مردم دنیا تاثیر گذاشته است. دولت های جهان از مردم خود رای می خواهند. حتی از ایرانیان خارج از کشور رای و تایید می خواهند. لذا دولت های غربی خود را با افکار عمومی هماهنگ خواهند کرد. این مساله در داخل کشور درک نمی شود. افکار عمومی در ایران کمتر مورد توجه قرار می گیرد. این نگاه بر مشکلات می افزاید. وقتی در کشور مشکل ایجاد می شود به فکر آرام سازی هستیم و تلاش می شود به سرعت به سمت عادی سازی فضا برویم.
مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، نقطه شروع اعتراضات و ناآرامی ها بود. با توجه به این نکته چه نسبتی می توان بین یک تصمیم غلط داخلی و واکنش های بین المللی برقرار کرد؟
یکی از مسائل دردسرساز اخیر موضوع گشت ارشاد بود که در یک سال گذشته حواشی زیادی به دنبال داشت و در نهایت با ماجرای فوت خانم امینی کشور را برای بیش از 70 روز با بحرانی داخلی روبرو کرد. در طی 70 روز گذشته شاهد توقف فعالیت های گشت ارشاد بودیم اما هیچ اطمینان خاطری در این مدت به نسل جوان، معترضان و افکار عمومی داده نشد و اعلام نشده که این توقف دائمی است یا خیر؟! در این مدت در رابطه با گشت ارشاد جملاتی متناقض و متفاوت از مسئولین کشور شنیده شده است. دادستان کل کشور اعلام کرد که گشت ارشاد مربوط به قوه قضاییه نبود و از همان نهادی که شروع شده بود تمام شد. ولی به فاصله یک روز صدا و سیما به این اظهارات پاسخ می دهد و اعلام می کند گشت ارشاد تمام نشده است!
این سیگنال ها است که مردم را متحیر کرده است. با این سیگنال ها چه چیزی جز سردرگمی و عصبیت در سر جوان باقی می ماند؟! نااطمینانی و ابهام در بین مردم بر افکار عمومی خارج و بر سیاست های دولت های خارجی تاثیر می گذارد.
باید هر چه زودتر تکلیف گشت ارشاد مشخص شود. انعکاس وضعیت داخلی در خارج از کشور مورد استفاده قرار می گیرد و با این خوراکی که برایشان فراهم می کنیم مبالغه می کنند و دولت های مخالف جمهوری اسلامی از این فرصت ها سوء استفاده می کنند.
بعد از ماجرای فوت خانم امینی، بر اثر انعکاس نارضایتی ها به خارج از کشور فشار هایی از طرف غرب به ایران وارد شده است.
در ادامه اشتباهاتی که در خصوص گشت ارشاد در داخل داشتیم، شورای حقوق بشر مصوبه ای برایمان داشت و ماجرای کمیته حقیقت یاب که دردسری برای کشور است بوجود آمد. فشار افکار عمومی به آژانس بین المللی هسته ای منعکس شد و به مصوبه اخیر منتهی شد که انتهای آن با تهدیدی همراه بود و ممکن است پای شورای امنیت را به میان بکشد.
رفتار آمریکا امروز در برجام تندتر شده است. سیاست های اتحادیه اروپا تندتر شده است. امروز رابرت مالی اعلام می کند که دیگر روی برجام تمرکز نداریم و بر مسائل داخلی ایران متمرکز شده ایم. چرا به یکباره جو جهانی اینچنین درباره ایران تغییر کرد؟! آیا این تغییر نتیجه اشتباه داخلی و متشنج کردن افکار عمومی نیست؟!
در مورد درست نبودن حرکت گشت ارشاد تذکر و اخطار از جامعه به مسئولین داده می شد ولی توجه نشد و حال غرب احساس می کند فرصتی برای بهره برداری به دست آورده تا از این شرایط به عنوان ابزار فشاری علیه ایران استفاده کند.
راه بیرون رفت از بحران این است که ایران مثل غرب به خواسته افکار عمومی داخل توجه کند و مطالباتشان را در اولویت تصمیم گیری ها قرار دهد. برخورد با مردم راه حل عبور از بحران نیست. گفت و گو راه حل و فصل مشکلات است.
مساله توقف یا ادامه دار بودن فعالیت گشت ارشاد همچنان در ابهام است. با توجه به نتایج اقدامات این مجموعه، شما تصمیم احتمالی مبنی بر ادامه فعالیت گشت ارشاد را چگونه ارزیابی می کنید؟
مسائل فرهنگی با زور و با برخورد هایی نظیر گشت ارشاد قابل حل و فصل نیست. نتیجه سال ها صرف بودجه در برنامه گشت ارشاد را دیدیم. سال ها نارضایتی و در نتیجه به دو ماه ناآرامی و تشنج داخلی، از دست رفتن جان صد ها ایرانی و آن همه هزینه در فضای بین الملل نتیجه گشت ارشاد بود. تصمیم غلطی مثل گشت ارشاد هزینه و خسارات زیادی برای کشور داشته و دارد. درحالی که از ابتدا چاره کار تجهیز یک گشت و تذکر و دستگیر کردن نبود. مسائلی از جنس فرهنگ با زور حل نمی شود. مساله حجاب باید به اهالی بیان و منطق و اصحاب رسانه و فرهنگ و شخصیت هایی نظیر علما و روشنفکران سپرده می شد. گفت و گو و دوستی جو را آرام می کرد و بهتر می شد همزیستی داشت و حدی تعیین کرد و هر دو طرف به رضایت می رسیدند. مساله دستگیری و فوت خانم امینی به مراحل سختی رسید ولی پیش از آن نیز با دستگیر شدن یک زن و دختر اعضای خانواده او نسبت به امر حجاب موضع گیری منفی می کردند و نظر بسیاری از موافقان حجاب هم عوض می شد. گشت ارشاد نتیجه معکوس داشت و حتی عده زیادی از موافقان حجاب، دلزده و منتقد شدند. جامعه قابلیت هم زیستی دارد همانطور که در خیابان های شهر دخترانی با حجابی سبک را می بینیم که در کنار زنانی محجبه در حال قدم زدن هستند. در یک خانواده ممکن است یک خواهر محجبه و دیگری بی حجاب باشد. مردم همدیگر را درک می کنند و با هم کنار می آیند. از این رو است که وقتی یک نفر به جرم بد حجابی توسط گشت ارشاد دستگیر می شد چندین نفر حتی طیفی محجبه واکنش منفی نشان می دادند.