کد خبر : 698355 تاریخ : 1404/2/27 - 03:13
علی صالح‌آبادی- مدیرمسئول پوست اندازی خاورمیانه رؤسای جمهور آمریکا در مبارزات انتخاباتی از شعار «عظمت را به آمریکا برمی‌گردانیم» استفاده می‌کنند و قول می دهند که هژمونی ایالات متحده را تقویت کنند.

این جنبش MAGA ) Make America Great Again) نامیده می‌شود. ترامپ که دیپلمات کلاسیک نیست و به علم سیاست هم آشنا نیست، پا را از این شعار فراتر نهاده و گفته First America یعنی اول آمریکا بعد جاهای دیگر را سیاست خود قرار داده است. این موضوع پس از پیروزی انقلاب بین مهدی بازرگان نخست‌وزیر موقت و رهبران انقلاب درگرفت، او می‌گفت اول ایران بعد جاهای دیگر. بازرگان عقیده داشت ایران باید رابطه‌اش را با آمریکا حفظ کند؛ اما وی در اعتراض به گروگانگیری دیپلمات های امریکایی از سمت خود استعفا کرد. از این نقطه بود که تنش و تخاصم میان ایران و آمریکا بالا گرفت و ملت هزینه آن را پرداخت کرد. اکنون وضع به‌گونه‌ای شده که رئیس‌جمهور آمریکا باسیاست چماق و هویج به مصاف ایران آمده می‌گوید: یا توافق یا تحریم و جنگ! تحریم به دلیل سیاست تهاجمی در روابط خارجی بر مردم تحمیل شد و تداوم آن خطرناک است. واقعیت این است که اوضاع در آمریکا، اروپا، خاورمیانه به ضرر ایران تغییر کرده و کشور در دنیا منزوی، تنها و بدون شریک شده‌است. در چنین شرایطی فردی در آمریکا به قدرت رسیده که برای ایران هم فرصت و هم تهدید است.
*ترامپ توسط لابی یهودی، اسرائیل، تندروهای کنگره تحت‌فشار است تا با ایران توافق و مصالحه نکند.
*درک شرایط و نقش بازیگران در پرونده هسته‌ای و دیگر موضوعات مهم‌ترین مسئله است. مشکل این است که سیاستمداران درک درست، واقعی از ضرب‌آهنگ تحولاتی که در جامعه، کشورهای همسایه، آمریکا، چین، روسیه و... رخ داده ندارند، به همین دلیل دچار خطای محاسباتی شده و فرصت‌ها را از دست می‌دهند. اکنون فرصتی طلایی پیش آمده که همانطور که ترامپ با احمدالشرع توافق کرد و تحریم های سوریه را برداشت این کار در مورد ایران هم می‌تواند انجام شود و تحریم‌ها برداشته شود.
ترامپ گفته حاضریم گذشته را فراموش کنیم و به آینده بنگریم. اگر ایران هم این گونه باشد مشکلات حل می‌شود و جنگ نخواهد شد.
*اراده غرب، اسرائیل و آمریکا این است که ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد. این درخواست همراه با تهدید و اولتیماتوم از سوی آمریکا و اروپا در فعال کردن مکانیزم ماشه همراه شده است. وقتی چنین است موضوع را باید در قالب قاعده هزینه - فایده
(Cost benefit)دید و لج بازی کنار گذاشته شود. اگز در جایی موضوعی به نفع کشور باشد کوتاه آمدن بهتر از کوتاه نیامدن است. تمرکز ترامپ بر تجارت و کسب منفعت و دفع ضرر است. او به دنبال به کرسی نشاندن خواست خود با زور و فشار است، به همین دلیل دست‌یابی به توافق مشکل است مگر این که ایران امتیاز دهد.
*قرارداد 4 تریلیون دلاری دادوستد آمریکا با عربستان، قطر و امارات، مهم و تاریخی است. این قرارداد نسخه امنیتی هم می‌خواهد. پس آن‌ها که می‌پنداشتند آمریکا با توپ و تشر و عملیات تروریستی منطقه را ترک می‌کند با این قرارداد آمریکا در منطقه می‌ماند و اگر ایران توافق نکند دچار دردسر خواهند شد.
*مصر یک سال قبل از پیروزی انقلاب به جمع‌بندی رسید که از پس اسرائیل و عقبه‌اش برنمی‌آید به همین دلیل با اسرائیل صلح کرد و صحرای سینا را پس گرفت. دیگر کشورهای عربی هم به‌مرور به همین جمع‌بندی رسیدند که از پس اسرائیل و عقبه‌اش برنمی‌آیند و به طرح ابراهیم تن دادند و پشت فلسطینی‌ها را خالی کردند.
*توافقاتی که ترامپ با سه کشور عربی انجام داد در آینده نه‌چندان دور این کشورها را متحول خواهد کرد. ایرانی‌ها در عصر ارتباطات می‌دانند که این کشورها و ترکیه قبل از انقلاب و تا سال 84 (پایان دولت خاتمی) از ایران عقب بودند؛ اما اکنون سبقت کرده‌اند و در آینده بیشتر از ما سبقت خواهند گرفت.
بر اساس گزارش سال گذشته میلادی بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، درآمد سرانه قطر 82 هزار دلار، امارات 51 هزار دلار، عربستان 32 هزار دلار و ایران 5 هزار دلار بوده است.
واقعیت این است که گفتمان این سه کشور و دیگر کشورهای عربی و اولویت آنها، توسعه و رفاه است. به همین دلیل درآمد سرانه شان از ایران بیشتر شده است، اما در ایران گفتمان ایدئولوژی بر گفتمان توسعه محور ارجحیت داشته است. اما اکنون که حاکمیت به این جمع بندی رسیده که مذاکره با امریکا را در دستور کار قرار دهد به نظر می‌رسدراه توسعه هموار شده است. واقعیت این است که خاورمیانه در حال پوست اندازی است.