شهر فروشی حراج شهر است. آسمان شهر به نفع پولدارها فروخته میشود. ترافیک، آلودگی هوا، آسیبهای روانی و بیماری ایجاد میکند. آلودگی هوا که دومین عامل مرگومیر در کشور است. مردم در شهرهای بزرگ به دلیل گرما، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ترافیک و بروز ناهنجاریها در رنج و عذاب هستند و عصبانی و پرخاشگر شدهاند. پروژه ایران مال با مساحت 31.7 هکتار، برج 27 طبقه زرین در شهرک غرب شورای عالی معماری و شهرسازی با دو مصوبه آن را برخلاف رأی داد اما این برج با همکاری شهرداری، وزارت راه و شهرسازی و با مشارکت «مؤسسه مالی اعتباری ملل» و بدون داشتن مجوز کمیسیون ماده 5 ساخته شد. برج در زمین مشاعات ساخته شده و پرونده آن در دادسراست. همه این کارها به نفع پولدارها و به ضرر فرودستان بوده و هست. شهر فروشی سودجویی است. جنگ 12 روز اسرائیل علیه ایران بهانه به دست شهردار تهران داده تا دوباره دست به تراکم فروشی بزند و چوب حراج به شهر بزند و با چراغ سبز دولت برنامه تراکم فروشی را ادامه دهد.
نهادها کجای جنگ هستند؟ جنگ خسارات فراوانی به مراکز نظامی و غیره و همچنین به افراد حقیقی وارد کرده است. پرسش این است که بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی، ستاد اجرائی فرمان امام، بنیاد 15 خرداد و... در جنگ چه کردهاند. چمران رئیس شورای شهر تهران گفته شهرداری به تنهایی نمیتواند بناهای آسیب داده که حدود 8200 واحد است را به تنهایی بسازد. در اینجا این سؤال مطرح میشود که وقتی شهرداری قادر نیست بناها را بسازد وقتی دولت پول ندارد بناها را بسازد آیا نباید این وظیفه بدون اینکه شهر فروخته به بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی، ستاد اجرائی فرمان امام، بنیاد 15 خرداد و... واگذار شود. این نهاد که در اصل متعلق به مردم هستند در کجای جنگ ایستادهاند.
نظر آیتالله محقق داماد دکتر مصطفی محقق داماد، رئیس فرهنگستان علوم انسانی میگوید تراکم فروشی به سبکی که قرار است شهردار تهران بعداز جنگ برای بازسازی و نوسازی واحدهای آسیب دیده اجرا کند مخالف شرع و مخالف قانون است چون فضای شهر متعلق به مردم است و نظر مردم باید منظور شود.
روایت شهردار پیشین تهران از ماجرا پیروز حناچی، شهردار پیشین تهران درباره تراکم فروشی به بهانه جنگ میگوید: «گوشت را دست گربه دادهاند. این در حالی است که میزان بودجه سالانه شهرداری افزایش یافته است، نگرانی درباره تراکمفروشی وجود دارد. اینکه منابع بازسازی را از محل فروش تراکم بهصورت رسمی در رسانهها اعلام کنند، خطرناک است. این دور زدن کمیسیون ماده ۵ و دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری و زیر پا گذاشتن قوانین و مقررات شهری است. دولت به دلیل وظایف حاکمیتیاش نباید با این موضوع موافق باشد.»
روایت زاکانی ازماجرا زاکانی شهردار تهران که نه سابقه در مدیریت شهری دارد و نه رشته تحصیلیاش به مدیریت شهری ارتباط دارد میگوید: «شیوههایی در نظر گرفتهشده و اعلام شد که هر دستگاهی متولی واحدهای مسکونی زیر نظر خودش باشد. ما پیشنهادی را مطرح کردیم که برای ایجاد منابع شفاف، ۴۰ تا ۴۵ درصد تراکم مازاد بر طرح تفصیلی را برای منازل آسیبدیده در نظر بگیریم و از محل ارزشافزوده آن، منازل مسکونی باکیفیت ساخته شوند». زاکانی اعلام کرد، قرار است این افزایش تراکم در شهرهای دیگر نیز اعمال شود. زاکانی و مهدی چمران عقیده دارند که «اگر تراکم به ساختمانهای تخریبشده تعلق نگرفت، مازاد تراکم برای ساختمان دیگری صادر میشود، اما درآمد حاصل از آن برای بازسازی ساختمانهای تخریبشده هزینه میشود.»
این اتفاق یعنی دولت و شهرداری مشترکاً برای بازسازی بناهای آسیبدیده به شهر فروشی روی آوردهاند. اتفاقی که وضعیت شهر را از آنچه هست بدتر خواهد کرد و تهران که اکنون به دلیل ترافیک، آلودگی، آلودگی صوتی و ازدحام جمعیت چند میلیونی زیست در کلان شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، کرج، اراک، قم و... مشکل شده و اگر جمعیت و ترافیک این شهرها از آنچه هست بیشتر شود تأمین آب شرب غیر ممکن میشود و زندگی عملاً در این شهرها دشوار و نشدنی خواهد شد. ذخایر آبی تهران به کمتر از 100 سال قبل که تهران شهر کوچکی بود رسیده است. اگر باز هم تراکم فروخته شود و جمعیت شهر افزایش یابد آب شرب شهر را چگونه باید تأمین کرد. هم اکنون 60 درصد آب پایتخت از طریق چاه تأمین میشود، این درحالی است که در قدیم آب تهران آنقدر گوارا بود که ضرب المثلی وجود داشت که میگفتند هر کس آب تهران را بخورد دیگر از این شهر دل نمیکند و میماند. پس تراکم فروشی و شهر فروشی ممنوع.