تجربه چند دهه نشان میدهد تداوم تنش سیاسی میان ایران با اروپا، اسرائیل، همسایگان و آمریکا بیشتر بوده. این اتفاق قیمت دلار را تحت تأثیر قرار داده و قیمت بالا و پایین شده است. برعکس هرگاه سطح تنش پایین آمده و بحث مذاکره و توافق با طرف اصلی یعنی ایالاتمتحده به میان آمده قیمت دلار و بهتبع آن طلا، سکه و دیگر کالاها روند نزولی پیدا کرده و یا رشد قیمتها متوقف شده است. البته بازی موش و گربه در روابط ایران با غرب همواره وجود داشته و درگذر زمان به دلیل شعار مرگ بر آمریکا، آتش زدن پرچم، آتش زدن برجام درصحنه علنی مجلس سطح تنش را افزوده است که نتیجهاش تحریم، ایجاد «انتظارات تورمی» و فشار بر مردم و کوچک شدن سفرهها بوده است. هر بار که تلاش شد روابط با غرب بهبود یابد اقداماتی صورت گرفت تا تلاشها ناکام شود. جنگ حماس و حزبالله با اسرائیل به دلیل حمایت تهران از این دو گروه آثار منفی بر بازار، اقتصاد، تجارت داشت، مهمتر اینکه حمله حماس به اسرائیل مذاکره پنهان یا آشکار ایران با آمریکا را که قرار بود 9 اکتبر 2023 انجام شود را منقضی کرد زیرا پس از حمله حماس مذاکره متوقف شد و تنش بین تهران و واشنگتن بالا گرفت. این موضوع (این مطلب را مرحوم امیر عبداللهیان وزیر خارجه پیشین در دیدار با رسانهها بیان کرد). اسرائیل بامداد جمعه 23 خرداد به ایران حمله کرد و خسارات جانی و مالی فراوانی به بار آورد. جنگ انتظارات تورمی ایجاد کرد و قیمت دلار را تا مرز 92 هزار تومان برد. روز چهارم تیر آتش بس بین ایران و اسرائیل برقرار شد. پس از آن قیمت دلار به صورت قطره چکانی پایین آمد؛ اما به دلیل اینکه برداشت بازار این است که آتش بس شکننده است بازار میپندارد که احتمال درگیری دوباره بین ایران و اسرائیل یا ایران و آمریکا وجود دارد به همین دلیل بازار بلاتکلیف و سردرگم است. در روزهای گذشته که بحث مذاکره بین ایران و سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان مطرح بود و قرار است روز جمعه در ترکیه انجام شود دلار به مرز 82 هزار تومان عقب نشینی کرد و قیمت سکه هم که در روزهای جنگ 78 میلیون تومان بود روز گذشته به مرز 70 میلیون تومان رسید. بازار در انتظار است تا ببیند ایران با اروپا و آمریکا توافق میکند یا خیر؟ اگر توافق شود قیمت دلار، سکه و قیمت دیگر کالاها پایین خواهد آمد و اگر توافق نشود مکانیزم ماشه فعال خواهد شد و آثار مخرب تحریمهای سازمان ملل که در قالب قطعنامه 2231 لغو شده بودند به طور خودکار باز خواهد گشت و بازار را دچار التهاب و آشوب خواهد کرد. آثار فعال شدن مکانیزم ماشه زیان بارتر از جنگ و تحریمهای کنونی است، پس دولت باید از طریق دیپلماسی و سازش با اروپا و آمریکا جلوی فعال شدن مکانیزم ماشه را بگیرد. مشکل این است که تندروها که درک درستی از سیاست ندارند و اقتصاد را در گرو سیاست میدانند و سازش و مصالحه را تسلیم میدانند. این درحالی است که سازش یعنی عبور از مخمصه و گرفتاریهاست که اصولگرایان بانی و عامل آن بوده و هستند. رفتار تندروها به گونهای بوده که امروز مردم نان، آب، هوا، برق، گاز و ... ندارند و تالابها خشکیدهاند و دریاچه ارومیه هم در حال خشک شدن است. اگر دست سیاست از دست بازار برداشته شود و تحریمها برداشته شوند آینده بهتر از امروز و دیروز خواهد شد. پس توپ در زمین دیپلماسی است نه جنگ.