رسیدهایی که منتشر شد نشان داد که فرزند و عروس وی در این پرونده نقش داشته‌اند که هر دو بازداشت شدند ولی کاظم صدیقی همچنان به عنوان امام جمعه در تهران انجام وظیفه می‌کرد. ستاد ائمه جمعه تهران به اعتراضات و افکار عمومی توجه نمی‌کرد و از صدیقی دعوت به عمل می‌آورد. فشارها نتیجه داد، سرانجام وی از امامت جمعه تهران استعفا داد، مردم در انتظاراند تا به پرونده او رسیدگی شود. پرسش این است چطور فردی دروغ می‌گوید، اما به مردم می‌گوید دروغگو دشمن خداست! این فرد 17 ماه پس از دروغ گفتن در سمت خود باقی ماند. ستاره صبح پس از آخرین باری که صدیقی به نماز جمعه رفت از قول صاحب نظران نوشت: این کار انگشت در چشم مردم کردن است. پذیرش استعفای وی گام مثبت و درستی است که می‌تواند به رضایتمندی مردم کمک کند. مثل پس گرفتن لایه مقابله با اخبار خلاف واقع در فضای مجازی توسط دولت که خوشحالی مردم را در پی داشت. گفتنی است پیش از این دو فرزند محمد مصدق معاون اول قوه قضائیه به جرم فساد دستگیر شدند و مصدق هم از سمت خود استعفا داد.
بررسی‌ها حاکی از آن است که در طول ۱۷ ماه پس از افشای فساد مالی باغ ازگل توسط کاظم صدیقی و فرزندانش، شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه موضعگیری رسمی از خود بروز نداد و در قبال انتقادات عمومی سکوت پیشه کرد. این در حالی است که همین شورا در سال ۱۴۰۰ و پس از جنجال‌های مربوط به لواسانی، امام جمعه پیشین لواسان، سریعاً وارد عمل شد و وی از سمت خود عزل گردانید. افزایش فشار اجتماعی علیه صدیقی در نهایت منجر به استعفای او از امامت نماز جمعه تهران شد. صدیقی از سال ۸۸ به جای هاشمی رفسنجانی خطبه می‌خواند، این بار نه به خاطر سخنان جنجالی، بلکه به دلیل نقش خانواده‌اش در پرونده باغ ازگل زیر ذره‌بین رفت. این انتقادات حتی واکنش ضمنی موحدی کرمانی، رئیس مجلس خبرگان رهبری را نیز در پی داشت.
ماجرای باغ ازگل تا پیش از اسفند ۱۴۰۲، کاظم صدیقی بیشتر به خاطر سبک منحصربه‌فرد و اظهارات احساسی‌اش شناخته می‌شد، تا جایی که به او لقب «شیخ‌البکائین» (بسیار گریه‌کننده) داده بودند. حتی محسن قرائتی با طنز گفته بود: «روزی که من مردم را بگریانم و صدیقی آن‌ها را بخنداند، امام زمان ظهور خواهد کرد.» اما همه چیز با افشای تخلفات مالی در باغ ازگل تغییر کرد. این حوزه علمیه که بخشی از زمین‌های آن متعلق به سازمان اوقاف و شهرداری تهران بود، در سال ۱۴۰۱ به شرکت «پیروان اندیشه‌های قائم» « متعلق به پسران صدیقی » واگذار شد. صدیقی با انکار هرگونه آگاهی از این موضوع، امضای خود را جعلی خواند و حتی در مصاحبه‌ای تلویزیونی با استناد به آیات قرآن، به شکلی نمادین از پسرانش ابراز بی‌اطلاعی کرد.، درحالی که این اظهارات دروغ بود.
بازداشت فرزند و عروس بازداشت پسران و عروس صدیقی در سال ۱۴۰۳، پرونده باغ ازگل را دوباره زنده کرد. بسیاری انتظار داشتند او بلافاصله از سمتش کناره‌گیری کند؛ حتی عزت‌الله ضرغامی در توییتی اشاره کرد که به صدیقی پیشنهاد داده تا زمان روشن شدن وضعیت پرونده فرزندش، امامت جمعه را بر عهده نگیرد. اما برخلاف پیش‌بینی‌ها، صدیقی نه‌تنها استعفا نداد، بلکه در نماز جمعه ۲۴ خرداد، در کنار رئیس قوه قضائیه حاضر شد. این رفتار، موج جدیدی از انتقادات را به همراه داشت، ستاره صبح نوشت آوردن او به نماز جمعه انگشت در چشم مردن کردن است. موحدی کرمانی در واکنش به این موضوع گفت: «بازگشت ایشان به نماز جمعه در حیطه اختیارات من نیست، اما به نظر می‌رسد موقعیت اجتماعی او مانند گذشته نیست.»
سؤالات بی‌پاسخ اگرچه صدیقی پس از ۱۷ سال از امامت نماز جمعه کنار رفت، اما سکوت ۱۷ ماهه شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه در قبال این پرونده، پرسش‌های زیادی را بی‌پاسخ گذاشته است. چرا این شورا مانند مورد امام جمعه لواسانی عمل نکرد؟ چرا صدیقی بلافاصله پس از بازداشت فرزندانش استعفا نداد و چرا به نماز جمعه دعوت شد؟ محمد مهاجری در یادداشتی نوشت: جناب کاظم‌صدیقی از امامت‌جمعه‌تهران استعفا داده و اعلام کرده است که قصد بازگشت به حوزه و تدریس را دارد. حتی با کمترین آشنایی به عالم سیاست می‌توان فهمید که آقای صدیقی استعفا داده شده است. با این‌حال چنین اتفاقی را باید مثبت خواند و آن را پایانی بر غائله‌ای دانست که او ابتدا انکار کرد و انتشار خبرش را کار دشمنان دین خواند. تخلفی که صورت گرفت در همین حوزه علمیه‌ای بود که آقای صدیقی ریاستش را بر عهده‌دارد و بنابراین ادامه ریاست او بر این حوزه شبهه دارد. کناره‌گیری از ریاست این مرکز می‌تواند اولاً فضای ناسالم پدید آمده پیرامون آن را به‌تدریج محو کند و ثانیاً فرصتی پیش‌اید تا کارنامه علمی و مالی حوزه علمیه مورد ارزیابی قرار گیرد.