کد خبر : 750134 تاریخ : 1404/6/18 - 04:12
پنج سد خالی از آب شد! درحالی‌که دریاچه ارومیه خشکیده 5 سد کشور هم آبشان تمام‌شد.

گروه اقتصاد: روز گذشته ستاره صبح گزارش تحلیلی درباره خشکیدن دریاچه ارومیه منتشر کرد که بازتاب فراوانی داشت. پس از دریاچه ارومیه نوبت خشکیدن سدهاست. بر اساس آمار رسمی 5 سد کاملاً خشکیده و 19 سد دیگر، فقط 15 درصد آب‌دارند. استان‌های کرمان، تهران، البرز، اصفهان و ... با نرخ سالانه بیش از ۲۵ سانتیمتر فرونشست زمین در معرض فاجعه زیست‌محیطی قرار دارند. استاندار تهران، هشدار داد و گفت: «فرونشست به معنی خداحافظی با امکان زیست در یک منطقه است.» این در حالی است که نرخ فرونشست در تهران 10 برابر استاندارد جهانی است. شریان‌های حیاتی شهر مانند مترو و بزرگراه‌ها در معرض خطر فرونشست قرار دارند. خسارت فرونشست می‌تواند به‌اندازه یک زلزله بزرگ باشد. «فرونشست زمین» را کارشناسان «زلزله خاموش» می‌دانند. راهکار جلوگیری از این زلزله توقف برداشت آب از آب‌های زیرزمینی است. درحالی‌که دریاچه ارومیه خشکیده و 5 سد کشور هم آبشان تمام‌شده، نمایندگان مجلس به دنبال نابودی امریکا و اسرائیل و خروج از ان پی تی و مسائل حاشیه‌ای دیگر هستند! نمایندگان مردم باید به فکر تأمین نان، آب‌وهوا برای مردم باشند نه اینکه نسبت به جهنم خشک‌سالی و فرونشست زمین بی تفاوت باشند. انگار نمایندگان نمی‌دانند زیرپوست جامعه چه می‌گذرد! نبود آب، برق، انرژی و ... از یک‌سو و گرانی کالاها فشار بر زندگی فرودستان جامعه را بیشتر کرده است. شما چرا به این مسائل ورود نمی‌کنید و به مسائلی می‌پردازید که مطالبه اکثر مردم نیست.

آب ۵ سد تمام شد
حجم آب سدهای وشمگیر، گلستان و بوستان در استان گلستان و سد رودبال داراب فارس و سد شمیل و نیان در استان هرمزگان به صفر درصد رسیده‌اند. وضعیت سدهای مهم و بزرگ کشور در هفته‌های پایانی سال آبی جاری نشان از آن دارد که ۱۹ سد با پرشدگی کمتر از ۱۵ درصد انتظار ورود به سال آبی جدید را می‌کشند. بر اساس تازه‌ترین آمار شرکت مدیریت منابع آب ایران از ابتدای این سال آبی یعنی مهر ۱۴۰۳ تا ۱۵ شهریور از مجموع سدهای بزرگ کشور ۱۹ سد شامل سدهای لار در استان تهران با ۳ درصد پرشدگی، سدهای لتیان و ماملو با ۱۴ درصد پرشدگی و سدهای دوستی و طرق در استان خراسان رضوی هرکدام با ۵ درصد پرشدگی دچار خشک‌سالی شده‌اند. همچنین سدهای پانزده خرداد در حوضه آبریز قمرود ۸ درصد پرشدگی و سد بوکان در آذربایجان غربی ۱۴ درصد پرشدگی دارد؛ سدهای استقلال، سرنی به ترتیب ۳ درصد و ۱۲ درصد پرشدگی دارند. سدهای سفیدرود گیلان ۳ درصد، سد تهم زنجان ۹ درصد، سد تنگوئیه سیرجان ۷ درصد و سد نسا کرمان با ۷ درصد پرشدگی در شرایط آبی بغرنج به سر می‌برند. چاه نیمه‌های سیستان و بلوچستان ۱۳ درصد، سد نهریم در خراسان جنوبی ۱۲ درصد، سدهای ساوه ۷ درصد و سد کمال صالح با ۱۵ درصد پرشدگی آخرین روزهای سال آبی جاری را سپری می‌کنند. درمجموع از ابتدای سال آبی جاری تا پانزدهم شهریور ۲۴ میلیارد و ۳۳۰ میلیون مترمکعب آب وارد سدهای کشور شده که در مقایسه با ۴۱ میلیارد و ۸۳۰ میلیون مترمکعب ورودی سال گذشته ۴۲ درصد کاهش‌یافته است. (ایرنا)

بالاترین نرخ‌های فرونشست جهان در تهران
بر اساس داده‌های مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرداری ایران، دشت جنوب و جنوب غربی تهران با نرخ متوسط سالانه ۲۵ تا ۲۷ سانتیمتر، یکی از بالاترین نرخ‌های فرونشست در جهان را تجربه می‌کند، این رقم در برخی مناطق خاص، مانند دشت ورامین، حتی به ۳۶ سانتیمتر در سال نیز می‌رسد، که شش برابر میانگین جهانی محسوب می‌شود.

فرونشست زمین، فاجعه ملی
رضا شهبازی، مدیرکل سابق مرکز زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی منطقه شمال شرق کشور، می‌گوید: وضعیت بحرانی است. باید از عبارت «فاجعه ملی» استفاده کنیم. ما در تهران شاهد تخلیه مخازن آب زیرزمینی در مقیاسی وسیع هستیم، وقتی آب این سفره‌ها را بیرون می‌کشید، مانند آن است که اسفنجی را فشار دهید؛ زمین منقبض می‌شود و برای همیشه ظرفیت ذخیره‌سازی خود را از دست می‌دهد. ادامه این روند می‌تواند به ترکیدن لوله‌های اصلی آب و فاضلاب، آسیب به خطوط ریلی و مترو و بی‌ثبات کردن شالوده ساختمان‌ها و برج‌ها منجر شود. برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی برای مصارف کشاورزی، صنعتی و شرب علت این مشکل زیست‌محیطی است.

مصرف 90 درصد آب در بخش کشاورزی
مرحوم پرویز کردوانی، جغرافیدان و پدر علم کویرشناسی ایران نیز گفته بود: حدود ۹۰ درصد آب ایران در بخش کشاورزی مصرف می‌شود. در اطراف تهران، کشاورزی به شکل بی‌مهابایی توسعه‌یافته و برای آبیاری مزارع، چاه‌های عمیق و غیرمجاز زیادی حفرشده است. این چاه‌ها مانند تیغی هستند که رگ‌های زمین را می‌بُرند.

فرونشست زمین در تهران 10 برابر جهان
سید اسکندر صیدایی، رئیس سازمان نقشه‌برداری کشور نیز گفت: فرونشست زمین، یکی از چالش‌های اصلی دو دهه اخیر ایران است که در تهران به مرحله هشدار رسیده است. اطلس فرونشست کشور نشان می‌دهد برخی مناطق تهران تا ۳۰ سانتی‌متر فرونشست سالانه دارند. این نرخ، فراتر از استانداردهای جهانی (۳ سانتی‌متر) است و ناشی از برداشت بی‌رویه آب زیرزمینی است. این پدیده در دشت‌های تهران، مانند مناطق جنوب و جنوب غربی، اثرات مخربی بر زیرساخت‌های شهری، خطوط ریلی و شبکه‌های انتقال نیرو گذاشته است.

بالاترین فرونشست زمین در کرمان
صیدایی گفت: دشت بهرمان در کرمان با ۳۱ سانتی‌متر بالاترین نرخ فرونشست را دارد، تهران با ۳۰ سانتی‌متر در رتبه بعدی است. تهران به دلیل تراکم جمعیت بالا، حساسیت بیشتری دارد.

ضرورت توقف برداشت آب زیرزمینی
صیدایی با تأکید بر لزوم توقف برداشت بی‌رویه آب، گفت: باید برداشت آب زیرزمینی در مناطق پرخطر متوقف شود، ما به دستگاه‌های مسئول هشدار داده‌ایم که هرگونه پروژه عمرانی باید با در نظر گرفتن ریسک‌های فرونشست اجرا شود.

شهرها در معرض خطر
خطوط ریلی، بزرگراه‌ها و به‌ویژه خطوط متروی تهران که شریان حیاتی شهر است، همگی در معرض خطر جدی قرار دارند، کارشناسان می‌گویند: در نگهداری از تونل‌ها و خطوط مترو به‌ویژه در مناطق جنوبی شهر با چالش‌های جدیدی روبه‌رو هستیم که ناشی از جابه‌جایی‌های زمین است.

خداحافظی با امکان زیست
محمدصادق معتمدیان، استاندار تهران هشدار داد و گفت: فرونشست به معنی خداحافظی با امکان زیست در یک منطقه است. زمانی که آبخوان تخلیه شود، زمین به شکل طبیعی نشست می‌کند و دیگر قابل احیا نیست، نرخ فرونشست در تهران به ۳۱ سانتیمتر در سال رسیده است.
وی علل این مشکل را برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی دانست و گفت: هم‌اکنون ۶۰ درصد آب تهران از منابع زیرزمینی تأمین می‌شود، درحالی‌که این رقم ۱۰ سال پیش تنها ۳۰ درصد بود.
به گفته علی بیت‌اللهی، متخصص علوم زمین، استان‌های تهران، اصفهان، البرز و کرمان که ۴۰ درصد جمعیت کشور را در خود جای‌داده‌اند، در کانون فرونشست قرار دارند.

خسارت فرونشست مانند زلزله مهیب
حسن اصیلیان، کارشناس آب و عضو هیئت‌علمی دانشگاه تربیت مدرس، اظهار کرد: ما با یک فاجعه آرام و خزنده روبه‌رو هستیم، تا وقتی‌که مدیریت یکپارچه‌ای بر منابع آب وجود ندارد و سیاست‌های کلان به سمت کاهش وابستگی به آب‌های زیرزمینی نمی‌رود، هر اقدامی مؤثر نمی‌شود. اگر روند برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی متوقف نشود، فرونشست زمین می‌تواند به نقطه «غیرقابل‌بازگشت» برسد، که در آن صورت‌ترمیم سفره‌های آبخوان هزاران سال طول خواهد کشید و خسارت به زیرساخت‌های تهران می‌تواند به‌اندازه یک زلزله بزرگ ویرانگر باشد، با این تفاوت که این زلزله، خاموش و تدریجی است. زمان برای نجات پایتخت در حال اتمام است.