لوگو
1404 شنبه 20 ارديبهشت
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • سخن‌گاه
  • اقتصاد
  • شهروند
  • بین الملل
  • فرهنگ و هنر
  • سلامت
  • علم و فناوری
  • ورزش
  • خواندنی‌ها
  • آرشیو روزنامه
1403/12/08 - شماره 2463
نسخه چاپی

مومیایی حرف می‌زند

طه رادمنش: نسبت «امر گذشته» و «امر تاریخی» چیست؟ آیا «گذشته» واقعا گذشته؟ آیا می‌توان و می‌باید «امر مُرده» را مترادف تاریخ دانست؟ تباین و تناظرِ «تاریخ» و «گذشته» چیست و در کجاست؟
اسفندماهِ سالِ پیش، آیدین باقری در نمایشگاهِ «بازآراییِ گورستان» در امتداد پروژه‌های مستندنگاریِ اجتماعیِ خودش، سراغ جهان زیرین رفت و سوژه‌های مُرده را احضار و امر مُرده را احیا، و به‌میانجی دوربین به سخن وادارِشان کرد. نمایشگاهِ تازه‌اش را «مُرده‌ریگ» نام نهاده. نقل است برای جایابیِ بهترِ موضوع و واسازیِ دقیق‌ترِ مسئله، به «زبان» و «معنی» گذر بزنیم. «مرده‌ریگ» را ارث، ماتَرَک، میراث، و آنچه از مُرده باقی مانده ترجمه کرده‌اند. اسمِ بامسمایی است. نمایشگاه قبلیِ او به جهان زیرین پرداخته بود، و به رأی و نظر هنرمند، زمان مرگش دو هفته بعد از آغازِ نمایش، فرا رسید. اما آیا «مرگ» و محاقِ سوژه، به معنیِ انهدام سوژه است؟ بعید می‌دانم. از قضا باید رخدادی را مُرده انگاشت، یا گاه کُشت، تا بتوان واکاوی تاریخی و موشکافی دقیق از آن ارائه داد. مگر غیر از این است که امورِ تاریخی باید «بایگانی» شوند تا «تاریخی» انگاشته شوند و رنگِ ارزشِ زمان بر رخسار آن‌ها بیفتد؟! 
دقیقا در کُنهِ همین سوال است که شکافِ «گذشته» و «تاریخ» نمایان می‌شود. گذشته یعنی امری که زمان و دوره‌اش به سر آمده و هر لحظه آمادگی دارد تا خود، به شتابِ نسیانش بیفزاید. ولی تاریخ، به‌رغم شباهتِ ظاهری‌ای که با امرِ گذشتگانی دارد، از قضا در نقطۀ مقابلِ «گذشته» قرار می‌گیرد. تاریخ شالوده‌شناسیِ حیات اجتماعی انسان است، که به‌مدد «اسناد» دست به مرقوم‌کردنِ امرِ مرحوم می‌زند. در نتیجه، باید امری را کُشت تا بذرِ احیایش را کِشت و تاریخش را نوشت. اعلامِ «مرگِ گذشته» دقیقا همین‌جا معنی پیدا می‌کند. گذشته‌ای که زنده باشد، وجاهت تاریخی ندارد و تا مقامِ «زامبی» سقوط می‌کند: امری بی‌مصرف، مخرب، دهشتناک، هار و آسیب‌زننده. ولی «تاریخ» بر فراز قله‌ای ایستاده که فقط و فقط از چشمِ «مینِروا»، الهۀ دانش و جغدِ تاریخ‌خوان می‌توان آن را دید و خواند و نوشت. 
«گذشته» فراموش می‌شود، ولی «تاریخ» در یاد می‌مانَد؛ گذشته مُعلق است و پا در هوا، و تاریخ راسخ است؛ گذشته رفته‌رفته از حافظه پَر می‌کِشد و به‌زحمت در خاطر می‌مانَد و کمینه «خاطره»‌ای می‌شود کمرنگ، که روز به روز از اصلِ خود دور می‌شود و تحریف می‌گردد و دستکاری می‌شود و محو می‌گردد و دود می‌شود و به هوا می‌رود؛ نه به‌جهتِ سختی و استواری‌اش، که بخاطر سستی و کژی‌اش.
 به‌جهتِ تمایز «گذشته» و «تاریخ»، و از حیثِ یادمانیِ امر پیشینی، «مومیایی» کارکردی امروزی پیدا می‌کند. فارغ از کارکردهای احیای قدرت و زنده‌نگه‌داشتن یاد و خاطر و خاطرۀ افراد تاریخی به‌میانجیِ مومیایی، مومیایی کارکردی توده‌ای و غیرقدرت‌مدارانه نیز دارد. «مومیایی» رخداد دیروز را چونان امری امروزی، حی‌و‌حاضر زنده نگاه می‌دارد تا همواره پیش چشم باشد. مومیایی کارکردِ ضبط دیروز جهت ثبتِ امروز دارد و، علیه «زامبی‌سازیِ رخداد» قد عَلَم می‌کند. مومیایی همیشه با ماست و از دیروز به امروز رسیده، و از اکنون به فردا می‌رسد. ویلیام فاکنر در جایی گفته بود: «گذشته هرگز تمام نشده؛ گذشته حتی «نگذشته».» مومیایی دقیقا به همین ساحت از امرِ گذشتگانی دلالت دارد: همین میراثِ زنده از امری به‌ظاهر مُرده. مومیایی همان بایگانی است، همان آرشیو است، همان ضدحافظه‌ای است که علیه حافظۀ دستکاری‌شده پروار می‌شود تا محاکاتِ سوژه را انجام دهد. مومیایی همان «مُرده‌ریگ» است، که تمام‌و‌کمال دارِ فانی را وداع نگفته، و هنوز چشمانش در گور بازمانده تا همچنان سخن بگوید، چراکه حرف‌هایش هنوز تمام نشده، چون «تاریخ» تمامی ندارد. مومیایی حرف می‌زند، همچون ماتَرَکی که به ما رسیده، همچون میراثی که حیات دارد، همچون «مُرده‌ریگ».

 

Facebook Twitter Linkedin Whatsapp Pinterest Email

دیدگاه شما

دیدگاه شما پس از بررسی منتشر خواهد شد. نظراتی که حاوی توهین یا الفاظ نامناسب باشند، حذف می‌شوند.

تیتر خبرهای این صفحه

  • تجلیل از غلامرضا اعوانی در جایزه کتاب سال
  • هادی مرزبان: باید کفش آهنی بپوشیم و دنبال کار را بگیریم!
  • مومیایی حرف می‌زند
  • خودروسازی و ژانرهای مختلف سینمایی!
  • لیلی رشیدی به صحنه بازمی‌گردد
لوگو
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • همکاری با ما
  • تعرفه آگهی
  • نمایندگی‌ها
  • شناسنامه
  • مرامنامه
  • آرشیو
  • RSS

1401© :: کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به روزنامه ستاره صبح بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.