مهندس فریدون محمودیان، فارغالتحصیل مهندسی برق از دانشکده پلیتکنیک تهران و استاد پیشین دانشگاه صنعتی امیرکبیر، از دهه چهل شمسی تاکنون نقش مهمی در توسعه صنعت برق کشور ایفا کرده است. او بدون اتکا به منابع دولتی، با تکیه بر توان فنی و علمی، اقدام به طراحی و راهاندازی شرکتهایی کرد که در تولید تجهیزات و سیستمهای برق نقشآفرین بودهاند. تلاشهای او در سالهای پس از انقلاب، مثالزدنی و نمونهای از کارآفرینی مسئولانه در بخش خصوصی است.
اشتباه راهبردی دولتها و نهادهای خصولتی
محمودیان با انتقاد از عملکرد شرکتهای خصولتی و رانتهای مدیریتی، بیان میکند که بسیاری از مشکلات امروز صنعت برق نتیجه سیاستگذاریهای اشتباه و هدایتهای غلط بوده است. به باور او، مسئولان با دادن «آدرس غلط»، ناکارآمدیهای ساختاری را زیر نام «ناترازی» پنهان میکنند. وی میگوید: «اگر ما اشتباه نداشتیم، کدخدای جهان هم با همه تحریمهایش نمیتوانست چنین ناترازیهایی برای ما ایجاد کند.»
ظرفیت تولید بیش از مصرف؛ آیا کمبود برق واقعیت دارد؟
یکی از دیدگاههای جنجالی مهندس محمودیان این است که «ظرفیت تولید برق در ایران بیش از مصرف» است. به باور او، کمبود برق و خاموشیها، نه بهدلیل فقدان ظرفیت تولید بلکه به علت تلفات بالا، مدیریت ضعیف و سوءاستفادههایی نظیر برقدزدی در ایران بهوجود آمدهاند. او تأکید دارد که باید علتها شناسایی و صادقانه با مردم در میان گذاشته شوند.
برقدزدی در ایران
یکی از محورهای کلیدی تحلیل مهندس محمودیان، اشاره به رشد پدیده برقدزدی در ایران است. وی اشاره میکند که قاچاقچیان انرژی با استفاده از ماینرها و تجهیزات استخراج ارز دیجیتال، بخش قابلتوجهی از برق کشور را مصرف میکنند، بدون آنکه مالیاتی پرداخت کنند یا پاسخگوی عواقب مصرف بیرویه خود باشند. این پدیده در حالی رخ میدهد که دولت مردم را به کاهش مصرف تشویق میکند، اما هیچ راهکاری برای مقابله با برقخواران ندارد.
پیامدهای سیاستگذاری اشتباه در دهههای گذشته
به گفته محمودیان، پایههای ناترازی در صنعت برق ایران از دهه چهل شمسی و با تأسیس وزارت نیرو و ساختارهای دولتی شکل گرفت. او تأکید میکند که قبل از این دوره، شرکتهای خصوصی بدون تحمیل هزینهای به دولت، نیاز برق مصرفکنندگان را تأمین میکردند و حتی مالیات نیز میپرداختند. با شکلگیری ساختار دولتی، بهرهوری کاهش یافت و روند رانتخواری و ناکارآمدی افزایش یافت.
تجربه فرانسه؛ الگویی مغفولمانده
محمودیان با اشاره به تجربه فرانسه و شرکت EDF، پیشنهاد میدهد که ساختار صنعت برق ایران باید بازتعریف شود. به باور او، حضور نمایندگان دولت، کارکنان و مصرفکنندگان در هیئتمدیره شرکت برق میتواند به شفافیت و پاسخگویی بیشتر منجر شود. او میگوید: «ژنرال دوگل نیز بر لزوم مشارکت غیردولتیها در تصمیمگیریهای کلان اقتصادی تأکید داشت. ما چرا نداشته باشیم؟»
آسیبشناسی بحران خاموشیها و تلفات برق
مهمترین چالشهایی که در مقاله مهندس محمودیان مورد اشاره قرار گرفتهاند، شامل موارد زیر است:
-
طراحی و احداث نیروگاهها در مکانهای نامناسب و پرهزینه
-
تلفات بالای برق در شبکههای فوق توزیع و توزیع
-
عدم برقرسانی به روستاهای محروم و مناطق کمبرخوردار
-
حضور برقربایان و عدم نظارت مؤثر
-
عدم شفافیت تعرفهها و توزیع ناعادلانه یارانههای انرژی
راهکارهای پیشنهادی برای خروج از بحران برق
محمودیان با نگاهی آیندهنگر، راهکارهایی عملی برای کاهش بحران خاموشیها و کمبود برق ارائه میدهد:
-
تغییر نظام تعرفهگذاری: حفظ تعرفه پایین برای حداقل نیاز خانوار و افزایش پلکانی قیمت برای مصرف غیرضروری
-
مبارزه با برقدزدی: شناسایی و برخورد با استخراجکنندگان غیرقانونی رمزارزها
-
افزایش بهرهوری: کاهش تلفات شبکه با مشارکت بخش خصوصی در تشخیص و بهینهسازی
-
بازنگری در داراییهای صنعت برق: فروش املاک و داراییهای غیرضروری برای تأمین منابع جدید
-
توسعه انرژیهای تجدیدپذیر: تشویق صنایع به تولید برق خورشیدی و خرید برق مازاد تولیدی آنها توسط دولت
-
تفکیک مدیریت آب و برق: واگذاری مدیریت آب به وزارت جهاد کشاورزی و تمرکز وزارت نیرو بر برق
-
تشکیل شرکت ملی برق ایران: زیر نظر وزارت صنعت و انحلال وزارت نیرو
نگاهی به آینده؛ تمرکز دولت بر سیاستگذاری، نه تصدیگری
در پایان این نوشتار، مهندس فریدون محمودیان از آرزوی خود برای آیندگان میگوید: «تمرکز دولت بر سیاستگذاری و سپردن مسئولیت تولید و کارآفرینی به مردم، راهی روشن برای نجات صنعت برق ایران است. اما این مسیر، نیازمند شفافیت، نظارت واقعی و مطالبهگری از پایین به بالاست."