آسيب شناسي مهاجرت از منظر جامعه‌شناسي

آسيب شناسي مهاجرت از منظر جامعه‌شناسي

امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس

بروس کوئن جامعه شناسی مهاجرت را چنین تعریف می‌کند: مهاجرت پدیده‌ای است که به دلیل ناکافی بودن عرضه مواد غذایی در یک منطقه خاص، تحت تعقیب قرار گرفتن، برنتافتن عقیده، سیاسی، مذهبی و یا به دلیل وقوع جنگ، نفرت پراکنی و خصومت‌های قومی و ملی صورت می‌گیرد.

تعریف جامعه شناسی از مهاجرت ما را به این درک می‌رساند که تصمیم به مهاجرت در شرایط عادی و مطلوب صورت نمی‌گیرد. جامعه وقتی عرصه برایشان تنگ شود و یا به قول شون پیتر: آب و هوای اجتماعی خوب نباشد، تصمیم به مهاجرت می‌گیرند.

زمانی مهاجرت فردی و ارادی بود ولی ما امروز با نوعی از مهاجرت سر و کار داریم که گروهی شده است. برای نمونه در دوره‌ای گروهی از پزشکان مهاجرت می‌کنند یا نوعی مهاجرت اجباری دیده می‌شود مثلاً افرادی که زاویه‌ای با نگاه‌های سیاسی حاکم دارند و در داخل کشور پذیرفته نمی‌شوند یا احساس تهدید دارند، مهاجرت می‌کنند.

البته مهاجرت نخبگان برای کشور با خسارت بیشتر همراه است و اهمیت ویژه‌ دارد. نخبگان معمولاً به دلیل محدودیت‌های علمی و نبود امکانات پژوهشی و رفاهی و یا به علت ناتوانی جامعه در استفاده از تخصص آنها تصمیم به مهاجرت می‌گیرند.

این نوع مهاجرت یک کوچ برای کسب منزلت اجتماعی و رفاه است. این گروه وقتی در کشورهای دیگر جذب می‌شوند، مزایای اقتصادی و رفاهی بیشتری کسب می‌کنند.

وقتی یک انسان نخبه و علمی که عمری دود چراغ خورده است نظام آموزشی کشور را فاقد اثر بخشــی لازم ببیند و احساس کند که نمی‌تواند دانش و یا مهارت خود را توسعه بدهد، به دنبال فضای مناسب‌تری می‌گردد تا از ظرفیت‌های او استفاده درست صورت بگیرد.

اما در مورد جوانان و نوجوانان مساله کمی متفاوت‌ است. امروز سن مهاجرت به دانش آموزان نیز رسیده است، زیرا تمایل در این گروه به مهاجرت دیده می‌شود که هم عامل درونی دارد و هم عامل بیرونی. جاذبه‌های فرهنگی­ و اجتماعی که رسانه‌ها از کشورهای غربی نمایش می‌دهند در ذهنیت این نسل تأثیر می‌گذارد و تصمیم به مهاجرت می‌گیرند.

اما باید به یک نکته توجه کرد، تمام کسانی که مهاجرت می‌کنند، تمایل و برنامه ریزی لازم برای مهاجرت را داشته‌اند که موفق شده‌اند، درحالیکه عده‌ای تمایل به مهاجرت دارند ولی به هر دلیلی موفق نشده‌اند. این تمایل بالا و وجود موانع مهاجرت در زندگی اجتماعی سطح انگیزه و اشتیاق این افراد را می‌گیرد. آن‌ها نمی‌توانند ابتکار و خلاقیتی از خود بروز دهند موفق به مهاجرت شوند.

تکلیف کسانی که مهاجرت می‌کنند مشخص است ولی افرادی که تمایل به مهاجرت دارند و موفق نمی‌شوند، نسبت به زندگی و شغل خود بی علاقه و بی انگیزه خواهند شد. دچار افسردگی می‌شوند و سطح انرژی آنها کاهش پیدا می‌کند و بر کار و زندگی شخصی و اجتماعیشان و در ادامه بر جامعه تأثیر منفی می‌گذارد. به هر حال از دست دادن افراد نخبه و متخصص حتی افراد عادی که کشور برای آن‌ها سرمایه گذاری کرده خسارت بار و غیرقابل جبران است.

 

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/103614/

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه

آسيب شناسي مهاجرت از منظر جامعه‌شناسي

آسيب شناسي مهاجرت از منظر جامعه‌شناسي

امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس

بروس کوئن جامعه شناسی مهاجرت را چنین تعریف می‌کند: مهاجرت پدیده‌ای است که به دلیل ناکافی بودن عرضه مواد غذایی در یک منطقه خاص، تحت تعقیب قرار گرفتن، برنتافتن عقیده، سیاسی، مذهبی و یا به دلیل وقوع جنگ، نفرت پراکنی و خصومت‌های قومی و ملی صورت می‌گیرد.

تعریف جامعه شناسی از مهاجرت ما را به این درک می‌رساند که تصمیم به مهاجرت در شرایط عادی و مطلوب صورت نمی‌گیرد. جامعه وقتی عرصه برایشان تنگ شود و یا به قول شون پیتر: آب و هوای اجتماعی خوب نباشد، تصمیم به مهاجرت می‌گیرند.

زمانی مهاجرت فردی و ارادی بود ولی ما امروز با نوعی از مهاجرت سر و کار داریم که گروهی شده است. برای نمونه در دوره‌ای گروهی از پزشکان مهاجرت می‌کنند یا نوعی مهاجرت اجباری دیده می‌شود مثلاً افرادی که زاویه‌ای با نگاه‌های سیاسی حاکم دارند و در داخل کشور پذیرفته نمی‌شوند یا احساس تهدید دارند، مهاجرت می‌کنند.

البته مهاجرت نخبگان برای کشور با خسارت بیشتر همراه است و اهمیت ویژه‌ دارد. نخبگان معمولاً به دلیل محدودیت‌های علمی و نبود امکانات پژوهشی و رفاهی و یا به علت ناتوانی جامعه در استفاده از تخصص آنها تصمیم به مهاجرت می‌گیرند.

این نوع مهاجرت یک کوچ برای کسب منزلت اجتماعی و رفاه است. این گروه وقتی در کشورهای دیگر جذب می‌شوند، مزایای اقتصادی و رفاهی بیشتری کسب می‌کنند.

وقتی یک انسان نخبه و علمی که عمری دود چراغ خورده است نظام آموزشی کشور را فاقد اثر بخشــی لازم ببیند و احساس کند که نمی‌تواند دانش و یا مهارت خود را توسعه بدهد، به دنبال فضای مناسب‌تری می‌گردد تا از ظرفیت‌های او استفاده درست صورت بگیرد.

اما در مورد جوانان و نوجوانان مساله کمی متفاوت‌ است. امروز سن مهاجرت به دانش آموزان نیز رسیده است، زیرا تمایل در این گروه به مهاجرت دیده می‌شود که هم عامل درونی دارد و هم عامل بیرونی. جاذبه‌های فرهنگی­ و اجتماعی که رسانه‌ها از کشورهای غربی نمایش می‌دهند در ذهنیت این نسل تأثیر می‌گذارد و تصمیم به مهاجرت می‌گیرند.

اما باید به یک نکته توجه کرد، تمام کسانی که مهاجرت می‌کنند، تمایل و برنامه ریزی لازم برای مهاجرت را داشته‌اند که موفق شده‌اند، درحالیکه عده‌ای تمایل به مهاجرت دارند ولی به هر دلیلی موفق نشده‌اند. این تمایل بالا و وجود موانع مهاجرت در زندگی اجتماعی سطح انگیزه و اشتیاق این افراد را می‌گیرد. آن‌ها نمی‌توانند ابتکار و خلاقیتی از خود بروز دهند موفق به مهاجرت شوند.

تکلیف کسانی که مهاجرت می‌کنند مشخص است ولی افرادی که تمایل به مهاجرت دارند و موفق نمی‌شوند، نسبت به زندگی و شغل خود بی علاقه و بی انگیزه خواهند شد. دچار افسردگی می‌شوند و سطح انرژی آنها کاهش پیدا می‌کند و بر کار و زندگی شخصی و اجتماعیشان و در ادامه بر جامعه تأثیر منفی می‌گذارد. به هر حال از دست دادن افراد نخبه و متخصص حتی افراد عادی که کشور برای آن‌ها سرمایه گذاری کرده خسارت بار و غیرقابل جبران است.

 

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/103614/

ارسال دیدگاه شما