یادی از استاد شهریار

بگو منزل کجا داری

بگو منزل کجا داری

سی‌وپنج سال از کوچ ابدی شهریار می‌گذرد، شاعری که به زبان فارسی و ترکی شعر می‌سرود. یست‌وهفتم شهریورماه، سی‌وپنجمین سال‌روز درگذشت سیدمحمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار و روز بزرگداشت این شاعر بود که در تقویم به نام روز شعر و ادب فارسی نام‌گذاری شده است. شهریار از چهره‌های شاخص ادبیات و شاعر منظومه معروف «حیدر بابایه سلام» است که در سال ۱۲۸۵ در تبریز متولد شد. تحصیلات مقدماتی را با خواندن گلستان و نصاب در مکتب نزد پدر دانشمند خویش شروع کرد و در همان زمان با دیوان خواجه الفتی سخت یافت.
ذوق شاعری سیدمحمدحسین از اوان کودکی نمایان شد. او در ۱۳ سالگی شعرهایش را با تخلص «بهجت» در مجله «ادب» به چاپ می‌رساند  و  بعدها با تفأل به دیوان حافظ شیرازی، تخلص «شهریار» را برگزید و درنهایت نامش با همین تخلص در تاریخ ادبیات ثبت شد. 
 البته خود می‌گوید: «ذوق  و حساسیت ادبی‌ام را بیشتر مدیون مادرم هستم. مادرم سواد خواندن و نوشتن نداشت ولی اشعار بسیار لطیف ترکی و فارسی را به خاطر داشت و وقتی که شعر لطیفی می‌خواند می‌لرزید و اشک می‌ریخت. این بود که علاوه بر وراثت حال و هوای مادرم از کودکی در روح من منعکس شد. در چهار پنج‌سالگی اولین شعری را که من حس کردم و به ذائقه سپردم  مادرم خواند که این دو بیت ترکی بود که هنوز در مغز من صدا می‌کند و به نظر من از لطیف‌ترین اشعار دنیاست: «گئتمه ترسا بالاسی منده سنه  سایه گلیم/ دامنیندن یاپوشوم منده کلیسا یه گلیم»...
شهریار پس از تحصیلات مقدماتی خود، دوره متوسطه را در مدرسه‌های متحده و فیوضات به پایان برد و در سال ۱۳۰۰ به تهران آمد و دنباله تحصیلات خود را در دارالفنون ادامه داد، تا این‌که بالاخره در سال ۱۳۰۳ وارد مدرسه طب آن زمان شد، و پس از پنج سال تحصیل در رشته پزشکی یعنی یک سال قبل از دریافت درجه دکترای خویش، دست از ادامه تحصیل کشید و به خراسان رفت.  
 او در سال ۱۳۱۳ که شهریار در خراسان بود، پدرش حاج میرآقا خشگنابی که وکیل بود، درگذشت. در سال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد.
شهریار در سرودن اشعار فارسی و ترکی تبحر داشت. از جمله غزل‌های معروف او می‌توان به «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا» و «علی ای همای رحمت» اشاره کرد. شهریار نسبت به علی بن ابیطالب (ع) ارادت ویژه‌ای داشت. شعرهایش به قدری ساده و گیراست که کمتر کسی‌ است که شهریار و چند بیتی از اشعار او را در خاطر نداشته باشد.
مهم‌ترین اثر شهریار منظومه‌ «حیدر بابایه سلام» است که از معروف‌ترین آثار ادبیات ترکی آذربایجانی به‌شمار می‌رود و شاعر در آن از اصالت و زیبایی‌های روستا یاد کرده ‌است. او این شعرها را طی  ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ سروده است. 
شهریار در مصاحبه با اطلاعات ماهانه، در بهمن ۱۳۳۳، شماره ۸۳ در  پاسخ به این که کدام شعر خود را دوست دارد، می‌گوید: «من نمی‌دانم کدام را بیشتر دوست دارم. ولی چون می‌دانم که این جواب  کسی را قانع و محلی را اشغال نمی‌کند، توضیح زیرین را بر آن می‌افزایم:
من از اشعار خود یک قطعه هست که آن را  بیش از همه دوست دارم؛ اما این قطعه هنوز روی کاغذ نیامده و آن «شعر ایده‌آل» من است.
شاید به مناسبت نزدیکی به شعر ایده‌آلم باشد که از ساخته‌هایم نیز آخرین اثرم را دوست دارم؛ زیرا گذشته از این‌که مدتی با اندیشه‌های آن انس گرفته و بالأخره در حال استغراق آن را نوشته‌ام، هنوز هم انعکاس آن در اعصاب من باقی است. اکنون شعری که خودم بیشتر در مغزم منعکس است، قطعه «پیام بر اینشتین» است که آخرین اثرم است.
مثلاً وقتی به یاد مادرم می‌افتم قطعه «ای وای مادرم» تقریباً احساساتم را قانع می‌کند و برای این قطعه در ادبیات جدید فارسی شانی قایل می‌شوم. وقتی از خاطره‌های کودکی یاد می‌کنم منظومۀ «حیدر بابا»، متاسفانه هنوز به فارسی ترجمه نشده، برایم عزیزتر می‌نماید. گاهی که از جوانی و عشق‌های آن به یاد می‌آورم چندین  غزل خاطره‌آمیز که اتفاقاً همیشه به خاطرم هست در حالی که از موسیقی کمک می‌گیرم با خود زمزمه می‌کنم:
«کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی»/ «نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت»/  « نالدم پای که چند از پی یارم بدوانی»/ «ای غنچه خندان چرا خون در دل ما می‌کنی» / «تو ای بالا بلا دلبر بگو منزل کجا داری»
شهریار در روزهای آخر عمر به‌دلیل بیماری در بیمارستان مهر تهران بستری شد و پس از درگذشت در ۲۷ شهریور ۱۳۶۷، بنا به وصیت خود در مقبرة‌الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.

 

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/103762/

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه

یادی از استاد شهریار

بگو منزل کجا داری

بگو منزل کجا داری

سی‌وپنج سال از کوچ ابدی شهریار می‌گذرد، شاعری که به زبان فارسی و ترکی شعر می‌سرود. یست‌وهفتم شهریورماه، سی‌وپنجمین سال‌روز درگذشت سیدمحمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار و روز بزرگداشت این شاعر بود که در تقویم به نام روز شعر و ادب فارسی نام‌گذاری شده است. شهریار از چهره‌های شاخص ادبیات و شاعر منظومه معروف «حیدر بابایه سلام» است که در سال ۱۲۸۵ در تبریز متولد شد. تحصیلات مقدماتی را با خواندن گلستان و نصاب در مکتب نزد پدر دانشمند خویش شروع کرد و در همان زمان با دیوان خواجه الفتی سخت یافت.
ذوق شاعری سیدمحمدحسین از اوان کودکی نمایان شد. او در ۱۳ سالگی شعرهایش را با تخلص «بهجت» در مجله «ادب» به چاپ می‌رساند  و  بعدها با تفأل به دیوان حافظ شیرازی، تخلص «شهریار» را برگزید و درنهایت نامش با همین تخلص در تاریخ ادبیات ثبت شد. 
 البته خود می‌گوید: «ذوق  و حساسیت ادبی‌ام را بیشتر مدیون مادرم هستم. مادرم سواد خواندن و نوشتن نداشت ولی اشعار بسیار لطیف ترکی و فارسی را به خاطر داشت و وقتی که شعر لطیفی می‌خواند می‌لرزید و اشک می‌ریخت. این بود که علاوه بر وراثت حال و هوای مادرم از کودکی در روح من منعکس شد. در چهار پنج‌سالگی اولین شعری را که من حس کردم و به ذائقه سپردم  مادرم خواند که این دو بیت ترکی بود که هنوز در مغز من صدا می‌کند و به نظر من از لطیف‌ترین اشعار دنیاست: «گئتمه ترسا بالاسی منده سنه  سایه گلیم/ دامنیندن یاپوشوم منده کلیسا یه گلیم»...
شهریار پس از تحصیلات مقدماتی خود، دوره متوسطه را در مدرسه‌های متحده و فیوضات به پایان برد و در سال ۱۳۰۰ به تهران آمد و دنباله تحصیلات خود را در دارالفنون ادامه داد، تا این‌که بالاخره در سال ۱۳۰۳ وارد مدرسه طب آن زمان شد، و پس از پنج سال تحصیل در رشته پزشکی یعنی یک سال قبل از دریافت درجه دکترای خویش، دست از ادامه تحصیل کشید و به خراسان رفت.  
 او در سال ۱۳۱۳ که شهریار در خراسان بود، پدرش حاج میرآقا خشگنابی که وکیل بود، درگذشت. در سال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد.
شهریار در سرودن اشعار فارسی و ترکی تبحر داشت. از جمله غزل‌های معروف او می‌توان به «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا» و «علی ای همای رحمت» اشاره کرد. شهریار نسبت به علی بن ابیطالب (ع) ارادت ویژه‌ای داشت. شعرهایش به قدری ساده و گیراست که کمتر کسی‌ است که شهریار و چند بیتی از اشعار او را در خاطر نداشته باشد.
مهم‌ترین اثر شهریار منظومه‌ «حیدر بابایه سلام» است که از معروف‌ترین آثار ادبیات ترکی آذربایجانی به‌شمار می‌رود و شاعر در آن از اصالت و زیبایی‌های روستا یاد کرده ‌است. او این شعرها را طی  ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ سروده است. 
شهریار در مصاحبه با اطلاعات ماهانه، در بهمن ۱۳۳۳، شماره ۸۳ در  پاسخ به این که کدام شعر خود را دوست دارد، می‌گوید: «من نمی‌دانم کدام را بیشتر دوست دارم. ولی چون می‌دانم که این جواب  کسی را قانع و محلی را اشغال نمی‌کند، توضیح زیرین را بر آن می‌افزایم:
من از اشعار خود یک قطعه هست که آن را  بیش از همه دوست دارم؛ اما این قطعه هنوز روی کاغذ نیامده و آن «شعر ایده‌آل» من است.
شاید به مناسبت نزدیکی به شعر ایده‌آلم باشد که از ساخته‌هایم نیز آخرین اثرم را دوست دارم؛ زیرا گذشته از این‌که مدتی با اندیشه‌های آن انس گرفته و بالأخره در حال استغراق آن را نوشته‌ام، هنوز هم انعکاس آن در اعصاب من باقی است. اکنون شعری که خودم بیشتر در مغزم منعکس است، قطعه «پیام بر اینشتین» است که آخرین اثرم است.
مثلاً وقتی به یاد مادرم می‌افتم قطعه «ای وای مادرم» تقریباً احساساتم را قانع می‌کند و برای این قطعه در ادبیات جدید فارسی شانی قایل می‌شوم. وقتی از خاطره‌های کودکی یاد می‌کنم منظومۀ «حیدر بابا»، متاسفانه هنوز به فارسی ترجمه نشده، برایم عزیزتر می‌نماید. گاهی که از جوانی و عشق‌های آن به یاد می‌آورم چندین  غزل خاطره‌آمیز که اتفاقاً همیشه به خاطرم هست در حالی که از موسیقی کمک می‌گیرم با خود زمزمه می‌کنم:
«کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی»/ «نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت»/  « نالدم پای که چند از پی یارم بدوانی»/ «ای غنچه خندان چرا خون در دل ما می‌کنی» / «تو ای بالا بلا دلبر بگو منزل کجا داری»
شهریار در روزهای آخر عمر به‌دلیل بیماری در بیمارستان مهر تهران بستری شد و پس از درگذشت در ۲۷ شهریور ۱۳۶۷، بنا به وصیت خود در مقبرة‌الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.

 

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/103762/

ارسال دیدگاه شما