شهاب حسینی: 
مرگ حقیقتی بزرگتر از زندگی است

شهاب حسینی: مرگ حقیقتی بزرگتر از زندگی است

«مقیمان ناکجا»، دومین ساخته شهاب حسینی در مقام کارگردان است؛ بازیگر شناخته‌شده سینمای ایران که این روزها با این فیلم، علاقمندی خود به فرم و محتوایی کمتر تجربه‌شده را به اثبات رسانده و نشان داده که مفاهیمی چون مرگ و حیرانی، تا چه اندازه، به عنوان دغدغه ذهنی و درونی برای او مطرح است. شاید تصور غالب بر این بود که وقتی او، جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره کن ۲۰۱۶ را از آن خود کرد، رویه حضور وی در سینمای ایران کمتر شده و شاید تراز جهانی شخصیتش، اجازه حضور در تولیدات داخلی را به‌مانند گذشته ندهد. اما پس از کسب این جایزه بود که روحیه میهن‌دوستی حسینی، بیشتر به چشم آمد؛ پس از تاسیس یک شرکت فیلم‌سازی در ایران، شرکتی در آمریکا تاسیس کرد که مهم‌ترین وظایف آن، تولید فیلم و حمایت از سینماگران مستعد ایرانی در زمینه تولید و اکران بود.بخشی از گفت‌وگوی ایرنا را با شهاب حسینی در پی می‌خوانید:

مقیمان ناکجا را متاثر از تله‌تئاترهای تلویزیونی ساختم
فیلم مقیمان ناکجا برداشت و اقتباسی از اثر جذاب اریک امانوئل اشمیت یعنی مهمانسرای دو دنیا است که این اثر، حاوی وزن، جذابیت و پرداخت خیلی ویژه و خاص خودش است که بر کسی پوشیده نیست. اینکه چرا این کار را برای فیلم دوم خودم در مقام کارگردان انتخاب کردم، به این دلیل بود که علاقمند بودم به نوعی از این دست کارها را بتوانم مجددا زنده کنم چون یکی از علاقمندی‌های خودم، تله‌تئاترهایی بود که در تلویزیون، ابتدا در شبکه ۲ و سپس در شبکه ۴ پخش می‌شد و این تله‌تئاترها، همواره برای من جذابیت‌های بسیاری داشت چون می‌توانستم با شخصیت‌ها از طریق دوربین، به مخاطب نزدیک‌تر شوم و علاقمند بودم با روشی جدیدتر و متفاوت با ضبط تله‌تئاترها که مبتنی بر ۳ دوربین و سوییچ همزمان است، با یک دوربین و با سبک و سیاق زبان دکورپاژ سینمایی، این کار را به تصویر بکشم و به دلیل ویژگی‌های جذاب و خاصی بود که در این کار وجود داشت.

زندگی‌های خودمان را فراموش کرده‌ایم 
احساس می‌کنم ریشه بسیاری از مشکلاتی که در فضای اطراف ما وجود دارد، به دلیل فراموش شدن اصل و اصالتی است که ما برای آن به وجود آمده‌ایم و شاید به این دلیل است که نمی‌توانیم نقش خودمان را در زندگی درست تعریف کنیم و بپذیریم و بنابراین نمی‌توانیم آن را با نهایت دلسوزی، جذابیت و دقت در زندگی به اجرا درآوریم. وقتی چنین رویه‌ای حاکم شد، طبیعتا مشکلاتی برای خودمان به وجود می‌آوریم چون بیشتر، زندگی‌های خودمان را فراموش کرده‌ایم و چشم بر زندگی دیگران دوخته‌ایم و به جای تجزیه و تحلیل زندگی خودمان، به تجزیه و تحلیل زندگی دیگران روی آورده‌ایم.

در یک لحظه دیدم مالک 
هیچ چیزی نیستم
من همیشه به مرگ می‌اندیشم برای اینکه حقیقتی بزرگ‌تر از زندگی است؛ برای اینکه سایه مرگ همیشه سرتاسر زندگی را تحت سیطره خود دارد و برای اینکه فکر مرگ مهم‌ترین دغدغه‌ها، نگرانی‌ها، ترس‌ها و آرزوها است و همه چیز ما را تشکیل می‌دهد
من همیشه به مرگ می‌اندیشم برای اینکه حقیقتی بزرگ‌تر از زندگی است؛ برای اینکه سایه مرگ همیشه سرتاسر زندگی را تحت سیطره خود دارد و برای اینکه فکر مرگ مهم‌ترین دغدغه‌ها، نگرانی‌ها، ترس‌ها و آرزوها است و همه چیز ما را تشکیل می‌دهد و همه ما در تلاش هستیم که تا فرصت هست، به امیدها و آرزوهایمان برسیم. این جمله تا فرصت هست درواقع نشان می‌دهد که اگر زندگی واقعیت است، مرگ حقیقت است و گذر می‌کنیم. چیزی قابل فراموش شدن نیست و اتفاقا در اوج موفقیت‌ها و خوشی‌ها و در اوج غم‌ها، ناراحتی‌ها و شکست‌ها، فکر مرگ باعث می‌شود که گذران آن لحظات برای ما آسان‌تر شود.

در کارگردانی، کاملا نوآموز هستم
هر آنچه که در رزومه و زندگی کاری آدم در یک لحظه رقم خورده، کمتر به نظر می‌آید که به عنوان ابزاری برای باز کردن راه آینده بتوان استفاده کرد چون آن موقعیت، متعلق به آن زمان و مکان و دلیل موضوعی خود بوده. آدم برای هر پروژه‌ای باید طوری باشد که انگار بار اول است و انگار همه چیز از ابتدا شروع شده و نقطه سر خط. افتخاراتی که تاکنون برای بنده رقم خورده، تماما در کارنامه بازیگری من بوده درحالی‌که من در کارگردانی، کاملا نوآموز بوده و در حال تجربه کردن هستم و تصور نمی‌کنم آثاری که الان کار می‌کنم برای اینکه در جشنواره‌ها حضور پیدا کند، قابلیت خاصی داشته باشد. 

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/103782/

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه

شهاب حسینی: 
مرگ حقیقتی بزرگتر از زندگی است

شهاب حسینی: مرگ حقیقتی بزرگتر از زندگی است

«مقیمان ناکجا»، دومین ساخته شهاب حسینی در مقام کارگردان است؛ بازیگر شناخته‌شده سینمای ایران که این روزها با این فیلم، علاقمندی خود به فرم و محتوایی کمتر تجربه‌شده را به اثبات رسانده و نشان داده که مفاهیمی چون مرگ و حیرانی، تا چه اندازه، به عنوان دغدغه ذهنی و درونی برای او مطرح است. شاید تصور غالب بر این بود که وقتی او، جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره کن ۲۰۱۶ را از آن خود کرد، رویه حضور وی در سینمای ایران کمتر شده و شاید تراز جهانی شخصیتش، اجازه حضور در تولیدات داخلی را به‌مانند گذشته ندهد. اما پس از کسب این جایزه بود که روحیه میهن‌دوستی حسینی، بیشتر به چشم آمد؛ پس از تاسیس یک شرکت فیلم‌سازی در ایران، شرکتی در آمریکا تاسیس کرد که مهم‌ترین وظایف آن، تولید فیلم و حمایت از سینماگران مستعد ایرانی در زمینه تولید و اکران بود.بخشی از گفت‌وگوی ایرنا را با شهاب حسینی در پی می‌خوانید:

مقیمان ناکجا را متاثر از تله‌تئاترهای تلویزیونی ساختم
فیلم مقیمان ناکجا برداشت و اقتباسی از اثر جذاب اریک امانوئل اشمیت یعنی مهمانسرای دو دنیا است که این اثر، حاوی وزن، جذابیت و پرداخت خیلی ویژه و خاص خودش است که بر کسی پوشیده نیست. اینکه چرا این کار را برای فیلم دوم خودم در مقام کارگردان انتخاب کردم، به این دلیل بود که علاقمند بودم به نوعی از این دست کارها را بتوانم مجددا زنده کنم چون یکی از علاقمندی‌های خودم، تله‌تئاترهایی بود که در تلویزیون، ابتدا در شبکه ۲ و سپس در شبکه ۴ پخش می‌شد و این تله‌تئاترها، همواره برای من جذابیت‌های بسیاری داشت چون می‌توانستم با شخصیت‌ها از طریق دوربین، به مخاطب نزدیک‌تر شوم و علاقمند بودم با روشی جدیدتر و متفاوت با ضبط تله‌تئاترها که مبتنی بر ۳ دوربین و سوییچ همزمان است، با یک دوربین و با سبک و سیاق زبان دکورپاژ سینمایی، این کار را به تصویر بکشم و به دلیل ویژگی‌های جذاب و خاصی بود که در این کار وجود داشت.

زندگی‌های خودمان را فراموش کرده‌ایم 
احساس می‌کنم ریشه بسیاری از مشکلاتی که در فضای اطراف ما وجود دارد، به دلیل فراموش شدن اصل و اصالتی است که ما برای آن به وجود آمده‌ایم و شاید به این دلیل است که نمی‌توانیم نقش خودمان را در زندگی درست تعریف کنیم و بپذیریم و بنابراین نمی‌توانیم آن را با نهایت دلسوزی، جذابیت و دقت در زندگی به اجرا درآوریم. وقتی چنین رویه‌ای حاکم شد، طبیعتا مشکلاتی برای خودمان به وجود می‌آوریم چون بیشتر، زندگی‌های خودمان را فراموش کرده‌ایم و چشم بر زندگی دیگران دوخته‌ایم و به جای تجزیه و تحلیل زندگی خودمان، به تجزیه و تحلیل زندگی دیگران روی آورده‌ایم.

در یک لحظه دیدم مالک 
هیچ چیزی نیستم
من همیشه به مرگ می‌اندیشم برای اینکه حقیقتی بزرگ‌تر از زندگی است؛ برای اینکه سایه مرگ همیشه سرتاسر زندگی را تحت سیطره خود دارد و برای اینکه فکر مرگ مهم‌ترین دغدغه‌ها، نگرانی‌ها، ترس‌ها و آرزوها است و همه چیز ما را تشکیل می‌دهد
من همیشه به مرگ می‌اندیشم برای اینکه حقیقتی بزرگ‌تر از زندگی است؛ برای اینکه سایه مرگ همیشه سرتاسر زندگی را تحت سیطره خود دارد و برای اینکه فکر مرگ مهم‌ترین دغدغه‌ها، نگرانی‌ها، ترس‌ها و آرزوها است و همه چیز ما را تشکیل می‌دهد و همه ما در تلاش هستیم که تا فرصت هست، به امیدها و آرزوهایمان برسیم. این جمله تا فرصت هست درواقع نشان می‌دهد که اگر زندگی واقعیت است، مرگ حقیقت است و گذر می‌کنیم. چیزی قابل فراموش شدن نیست و اتفاقا در اوج موفقیت‌ها و خوشی‌ها و در اوج غم‌ها، ناراحتی‌ها و شکست‌ها، فکر مرگ باعث می‌شود که گذران آن لحظات برای ما آسان‌تر شود.

در کارگردانی، کاملا نوآموز هستم
هر آنچه که در رزومه و زندگی کاری آدم در یک لحظه رقم خورده، کمتر به نظر می‌آید که به عنوان ابزاری برای باز کردن راه آینده بتوان استفاده کرد چون آن موقعیت، متعلق به آن زمان و مکان و دلیل موضوعی خود بوده. آدم برای هر پروژه‌ای باید طوری باشد که انگار بار اول است و انگار همه چیز از ابتدا شروع شده و نقطه سر خط. افتخاراتی که تاکنون برای بنده رقم خورده، تماما در کارنامه بازیگری من بوده درحالی‌که من در کارگردانی، کاملا نوآموز بوده و در حال تجربه کردن هستم و تصور نمی‌کنم آثاری که الان کار می‌کنم برای اینکه در جشنواره‌ها حضور پیدا کند، قابلیت خاصی داشته باشد. 

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/103782/

ارسال دیدگاه شما