تعداد روزهای آلوده پایتخت در نیمه دوم سال بالا است. چرا معضل آلودگی هوای تهران هر سال با جلوه بیشتری خود را نشان می دهد؟ آیا شهروندان باید به تنفس در هوای آلوده عادت کنند یا امیدی به چاره اندیشی مسئولین وجود دارد؟
به عقیده من در مقابله با آلودگی هوا، "عزم" وجود ندارد. در حوزه مقابله با آلودگی هوا قانون وجود دارد. ما طرح و برنامه کم نداریم ولی یا اجرا نشده اند یا بد اجرا شده اند. از این رو من اراده ای برای حل این مشکل نمی بینم.
یکی از دلایل ناموفق بودن در مقابله با آلودگی هوا مساله بودجه است، اما به نظر می رسد هزینه سنگین بی توجهی به این معضل محاسبه نشده است. اگر آن بخش ماجرا و آینده زندگی شهروندان در شهری با هوای آلوده مورد توجه باشد، بودجه لازم برای اجرای طرح ها ناچیز به نظر خواهد رسید.
مرکز پژوهش های مجلس در این رابطه گزارشی تهیه کرد و 15 راه حل ارائه داده شد که هم در کوتاه مدت نتیجه بخش بودند و هم جزو راه حل های کم هزینه به شمار می آمدند.
از جمله این راه حل ها نصب فیلتر جاذب آلودگی بر روی ماشین ها بود. برای خودرو های شخصی و بنزینی بازیابی کاتالیست پیش بینی ده بود. آیا هزینه اجرای چنین طرحی در برابر دستاورد هایش قابل بحث است؟!
یکی از این راه حل ها به سیستم کار کردن درجای وسیله نقلیه عمومی در پایانه های اتوبوسرانی شهری اشاره داشت. اگر چه این موارد درصد ناچیزی از میزان آلودگی هوا را می کاهد ولی حرکتی موثر در این مسیر است. آیا به این راه حل ها توجه شد؟! یک سیاست کوتاه مدت و به ظاهر ناچیز می توانست ماجرای آلودگی هوای تهران را در مدت زمانی کم تغییر بدهد.
در ارزیابی اثرات محیط زیستی به این قبیل کار ها می گوییم: "اثر تجمعی" یعنی با انجام هر کاری ولو کوچک می توان نتیجه ای مضاعف گرفت. شاید هر کدام از این گام ها کوچک به نظر برسد ولی وقتی روی هم جمع می شود به حرکت شکل می دهد.
بسیاری از کلان شهر های جهان در دهه های گذشته با معضل آلودگی هوا دست به گریبان بودند. آیا استفاده از تجربه جهانی می تواند به بهبود کیفیت هوای تهران کمک کند یا خیر؟
کشور می تواند فناوری های جهانی در حوزه مقابله با آلودگی هوا را وارد کند. امکان اجرای بسیاری از طرح های جهانی در داخل وجود دارد.
یکی از موارد مهم زباله سوزی است. فناوری دستگاه های زباله سوز را می توان وارد کرد، می توان آموخت و می توان ساخت. فناوری های جدید این حوزه بدون ذره ای آلودگی هوا مشکل زباله ها را حل می کنند. ولی در عمل حرکتی جدی در این زمینه انجام نمی شود.
جهان از خلاقیت استقبال می کند، ایده پردازان تشویق می شوند و از فناوری ها در جای خود استفاده می کند. متاسفانه ارتباط صنعت و دانشگاه و بروکراسی اداری در ایران، مسیری صعب العبور دارد و نمی توان از نخبگان و نوآوری ها در حوزه مقابله با آلودگی هوا استفاده کرد.
انحصار خودرو که یکی از مشکلات کشور است در آلودگی هوا هم سهم قابل توجهی دارد. اینجا به تصمیمی دولتی نیاز داریم و کاری بلند مدت پیش رو است. هر چند که دهه ها است این موضوع مطرح است و اگر در همان زمان چاره می شد امروز مشکل خودرو های پر مصرف نداشتیم.
ورود شرکت های دانش بنیان و رقابتی شدن بازار خودرو می تواند در کاهش آلودگی هوا موثر واقع شود اما فساد، تعارض منافع و مافیای خودرو همانطور که در اقتصاد جا پای ننگینی دارد، در حوزه محیط زیست و در مساله آلودگی هوا هم اثر منفی و مخرب خود را نشان می دهد. بیشترین سهم آلودگی هوا به آلاینده های متحرک مربوط است. مردم ماشین و بنزین تولید نمی کنند، صنعت باید پاسخگوی تبعات عملکرد اش باشد.
از نگاهی دیگر نقش اجرایی دولت، نقش نظارتی مجلس و همچنین وظایف قوه قهریه در قبال اجرای درست قانون مورد توجه است. در مواردی به اجبار و استفاده از اهرم های فشار نیاز است. اگر جریمه از سود بیشتر باشد برای متخلف صرف نمی کند که به قانون شکنی ادامه بدهد.
متاسفانه در مورد آلودگی هوا در مرحله اجرا با تسامح برخورد می شود. درحالیکه تخطی از قوانین این حوزه به دلیل ارتباط مستقیم با سلامت جان انسان ها باید به طور ویژه مورد توجه واقع شود.
مبنای بی توجهی به محیط زیست و به طور خاص بی توجهی نسبت به آلودگی هوا چیست؟ به نظر شما چرا مساله ای با این اهمیت در حاشیه قرار گرفته است؟
در کشور اولویت اقتصادی وجود دارد. این اولویت بسیاری از مسائل را به حاشیه برده است در حالیکه آلودگی هوا به اقتصاد لطمه می زند.
کتاب تکنیک ها و ابزار های مدیریت محیط زیست در دنیا مرجع است ولی در ایران ترجمه نشده و مورد توجه نیست. یکی از مباحث این کتاب به ارتباط سود صنایع و کمپانی ها با رعایت مسائل زیست محیطی پرداخته و چگونگی توجه به محیط زیست که موجب ایجاد رونق اقتصادی می شود را بررسی کرده است.
صنایعی که با توجه به منافع محیط زیست فعالیت دارند، اعتماد مخاطبان را جلب می کنند. بسیاری از صنایع موفق جهان امروز با این نگاه فعالیت می کنند. اولین سطح این نگاه بازیافت بود سپس پسماند به عنوان طلای کثیف در این چرخه مورد استفاده قرار گرفت و امروز پساب را خریداری می کنند. امروز جهان درمرحله کار روی هوای آلوده است.
ولی متاسفانه سیاست های ما در این مسیر نیست. برنامه های محیط زیستی جواب گو نیست و نشان می دهد که ما به اندازه کافی به این حوزه توجه نکرده ایم. بنای حکمرانی باید با نگاه های محیط زیستی مفروش شود.
محیط زیست امروز مساله جهان است، اجرای اصلاحات ساختاری در حوزه محیط زیست نگاه جهان را نسبت به ما تغییر خواهد داد.