فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر روابط بینالملل در گفتوگو با ستاره صبح با اشاره به اینکه طی روزهای گذشته، بحثهای فراوانی پیرامون قرارداد همکاری 25ساله ایران و چین مطرحشده است، درباره ریشه شکلگیری این توافق گفت: «من وقتی متن این پیشنویس را خواندم نمیتوانم اسم قرارداد روی آن بگذارم، زیرا اینیک نوع تفاهمنامه همکاری برای اجرای مقداری پروژه است. ما میدانیم که در حال حاضر نفت ایران به فروش نمیرسد و فروش نفت منبع اصلی تأمین ارز است. پتروشیمی نیز مورد تحریم آمریکا قرار دارد و سایر فعالیتهای بازرگانی مشمول تحریم است و کشورهای دیگر نیز به دلیل نگرانی از تحریمها پیروی و اجرا میکنند. آیا قرار است ما برای همیشه در این تحریمها بمانیم و نفت و پتروشیمی را بهطورکلی از اقلام صادراتی خود خارج کنیم و ارتباط با دنیا را قطع کنیم؟ ما با مشکل تحریمها روبرو هستیم. سیاستمداران ما در درجه اول باید بکوشند تا تحریمها از بین برود؛ بهعبارتدیگر باید بیماری تحریم را از بین برد. اقدامات دیگری ازجمله دور زدن تحریمها مُسکّن است و ابزارهایی است تا بتوانیم از عهده برنیامدن در علت اصلی را به این طریق جبران کنیم.»
دلیل مخالفتها با توافق
این دیپلمات پیشین درخصوص علت مخالفتها با انعقاد این توافقنامه، در پاسخ به این سؤال که «آیا چین میتواند عملکرد مناسبی در این خصوص داشته باشد؟» افزود: «در مخالفتها بهشدت از مسائلی که ممکن است در رابطه با چین پدید بیاید اظهار نگرانی شده است. چین تاکنون بهطورکلی به تحریمهای آمریکا عمل کرده است و مقدار واردات نفت از ایران را بهشدت پایین آورده است. پول مقدار نفتی که چین از ایران میبرد کاملاً بلوکه است و نیازهای وارداتی ایران را بدون ارتباط بین خریدار و فروشنده برطرف میکند. چین در پروژه آزادگان در خلیجفارس با توتال همکاری میکرد اما بعد از رفتن توتال، چینیها هم رفتند. آزادراه تهران شمال 25 سال طول کشیده است. ما پروژهای اصولی با چین اجرا نکردهایم؛ صرفاً تعدادی پتروشیمی ساختهایم و تولید سیمان را چندین برابر کردهایم، شاهراههایی ساختهایم که زمینهساز توسعه اقتصادی خوبی است ولی کار عمرانی جدیدی نکردهایم. مسئله دیگر مواجهه این تفاهم 25 ساله با اختلافات بین چین و آمریکا است. آیا چینیها با ایران سازگاری بیشتری نشان میدهند؟ باید از بابتی از چین ممنون بود که در عین تحریم، بهعنوان تنها پنجره بازرگانی خارجی با ایران رابطه مستقیم خود را با کشور ما حفظ کردهاست. این نکته جای سپاسگزاری دارد و در آینده نیز باید روی این موضوع حساب کرد، ولی در شرایط فعلی تعریف پروژهها بدون پاسخ گرفتن از چینیها نکته مهمی است آیا این حرکت از لج آمریکا و به دلیل اختلاف با آمریکا است؟ باید منتظر ماند و دید.»
اشکالات قرارداد 25 ساله
مجلسی همچنین درباره اشکالاتی که به این قرارداد و همچنین مدتزمان آن وارد است، توضیح داد و خاطرنشان کرد: «عیب این برنامه در این است که در دنیایی که رقیبی وجود ندارد و نمیتوان برای این پروژهها بهجایی رجوع کرد، نمیتوان تصمیم دیگری گرفت. چینیها در بسیاری جهات توانمندی و تکنولوژی قابل اتکایی دارند، اما در چنین شرایطی آیا درخواستهای دیگری نیز از ایران داشتهاند؟ ما اطلاعی از این وضعیت نداریم و نمیتوانیم داوری کنیم؛ اینکه آیا قیمتها مناسب است یا چون در شرایط استیصال هستیم ناچار به تن دادن هستیم. دولت باید این موارد را شفاف کند تا بدانیم چه خواهد شد. ضمن آنکه مشخص نیست در طول 25 سال آینده چه تحولاتی در عرصه داخلی و بینالمللی برای ایران رخ دهد. من بعید میدانم که این قرارداد حتی اگر بهصورت 25 ساله نوشتهشده باشد، به شکل یک امتیاز قاجاری باشد که ایران را از امضای قرارداد با سایر کشورها در آینده بازدارد. اگر اینچنین باشد مشمول امتیازاتی خواهد شد که متعلق به قرن 19 بودند و زمان آنها سپریشده است.»
رابطه با چین و روسیه
این تحلیلگر برجسته روابط بینالملل در پاسخ به این سؤال خبرنگار ستاره صبح مبنی بر اینکه «برخی مخالفان معتقدند که این برنامه همکاری 25ساله، مؤید رویکرد و سیاست نگاه به شرق در جمهوری اسلامی است و بر اساس آن به روابط تاریخی ایران با کشورهای بلوک شرق ارجاعاتی میدهند. آیا این کشورها، قابلاعتماد هستند؟» تصریح کرد: «در شرایطی که ما با دنیا ارتباط داشته باشیم، چین و روسیه دو کشور از مهمترین کشورهایی هستند که میتوانیم و باید با آنها در رابطه باشیم. ما نمیتوانیم فقط با کشورهای فقیر و ناتوان و کشورهایی که فقط از ایران پول میگیرند ارتباط بگیریم و برای کشوری پارلمان بسازیم و به دیگری قرضالحسنه بدهیم... باید روابط ما با چین، ژاپن، روسیه، کره جنوبی و... در شرق و همچنین فرانسه، آلمان، انگلیس و... در غرب باشد تا ارزش اقتصادی به همراه بیاورد. ضمن آنکه من اعتقادی به مفهوم بلوک غرب و شرق ندارم. این موارد مسائلی ایدئولوژیک بود که به زمان کمونیسم تعلق داشت، اما آن دنیا امروز وجود ندارد. امروز رقابت قدرت بین آمریکا و چین مطرح است و شاید مجدداً منافع آمریکا در ارتباط با کشور بزرگ چین مطرح شود. روسیه در آن دوران کشوری فلکزده و عقبمانده بود که امروز با ثروتی فراوان بهسرعت در مسیر صنعتی شدن قرارگرفته و جزو جهان غرب بهحساب میآید. این موارد رقابت و حسادت را بین قدرتها ایجاد کرده است. اروپا و روسیه به هم متصل هستند و گاز اروپا از روسیه تأمین میشود این بخشها باید باهم بسازند. امروز ذهن ایرانیانی که همچنان رسوبات کمونیستی دارد با آن دید به روسیه مینگرد و عدهای نیز فکر میکنند میتوان روسیه را در مقابل آمریکا قرار داد. این نگاهها توهم است.»
تعامل با شرق و غرب
وی با یادآوری این نکته که روسیه و چین همان دو کشور همپیمان ایران بودند که در تحریمهای احمدینژادی ما را به شورای امنیت بردند و شش قطعنامه تصویب کردند؛ افزود: «حتی روسیه سامانههای دفاعی اس300 فروختهشده به ایران را تحویل نداد و در پروژههای مختلف خرید سلاح و اسلحه ایران را ممنوع کرد. چین نیز همینطور بود. اما این موضوعات به عدم تعامل ما با آنان بازمیگشت. اصل حرف من این است که ما دیگر در دنیای ایدئولوژیک و رقابتی شرقی و غربی نیستیم. این تفکرات فقط به بازار سیاسی ایران مربوط است که به دلایل فرهنگی روابط خود را با دنیای اروپا و آمریکا قطع کرده است و نگران است که مبادا فرهنگ آنان خواستاران بیشتری در ایران پیدا کند، ولو که گروههای ناامید و مهاجر ایرانی رو بهجانب غرب کردهاند.»
پایان بلوکبندیها
مجلسی در پاسخ به این سؤال که آیا «نگاه به شرق» سیاستی سازنده برای ایران است یا خیر، خاطرنشان کرد: «بلوک مفهومی در دوران جنگ سرد بود. امروز بلوک وجود ندارد. چین نیز فقط نام کمونیست را یدک میکشد. عکس مائو فقط روی پول چین باقیمانده است و امروز پادشاهی مشروطه آنجا حکمفرمایی میکند. ثروتمندان جهان و بانکداران و سرمایهداران امروز دنیا در چین قرار دارند. باید دانست که توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی را به دنبال میآورد. چین و روسیه و اروپا تفاوت دیگری ندارند. شانگهای امروز بسیار زیباتر از پاریس و لندن است و تمام جذابیتهای زندگی را در خود دارد. بنابراین «نگاه به شرق» نه بهعنوان یک تهدید، بلکه یک واقعیت است. البته بهجز چین دیگر به کجا میتوان نگاه کرد؟ حتی نمیتوان نگاهی جدی به روسیه داشت. ما با بازار داخلی روسیه آشنا نیستیم و نمیدانیم این کشور چقدر میتواند نیازهای کشور ما را تأمین کند. شاید بتوان کمی اسلحه از این کشور تهیه کرد. از طرفی چطور میتوان با روسیه پول مبادله کرد؟ در مورد چین میدانیم که با نفتی که از ایران میبرد میتوان مبادلاتی داشت ولی در مورد روسیه اینطور نیست. این مسئله ارتباط با روسیه را سخت میکند. چون با صادرات پرتقال و کیوی نمیتوان واردات صنعتی داشت. بزرگترین و ارزانترین بزرگراه مستقیم بین ایران و روسیه دریای خزر است که میتوان از این ظرفیت استفاده کرد.»
تداوم نگاه به شرق
او در ادامه درباره احتمال تداوم این نگاه و این سیاست در عرصه دیپلماسی گفت: «به نظر من میتوان اینها را برای آینده موردتوجه قرارداد ولی همه این مسائل در شرایطی است که تحریم نباشیم. این موارد را باید ریشهیابی کرد و موانع را از میان برداشت باید مسائل عربها را به خودشان واگذار کرد و از خواستههای بهحق آنها حمایت کرد، ولی حمایت از جنسی که امروز نیز بسیاری کشورها از ایران دارند و تعارفاتی ابراز میشود. ما باید بتوانیم تحریمها را از بین ببریم. امروز حتی لبنان از خرید نفت ایران خودداری میکند. این کشور بزرگترین مرکز نفوذی مسلحانه ایران است و حتی لبنان امروز به دلیل تحریمها حاضر به خرید نفت ایران نیست.»
ضرورت استقلال بازرگانی
فریدون مجلسی در پایان در جمعبندی صحبتهای خود گفت: «قرارداد همکاری 25 ساله ایران و چین، قراردادی نیست که عدهای از انعقاد آن ابراز وحشت میکنند. این قرارداد درواقع نوعی قول و قرار است که طی 25 سال آینده، اگر اعتبارات ایران نزد چین به روال سابق برقرار باشد، آنها در ایران فعالیتهایی در حوزه نفت و گاز، بندرها، راهها و... انجام دهند. البته نکته قابلتوجه آن است که اگر در فضای غیررقابتی این قرارداد منعقد شود، چینیها دست بالا را خواهند داشت زیرا ممکن است قیمتها را بهدلخواه خود تعیین کنند. بنابراین اگر ایران بخواهد به دنیای تجارت بینالملل بازگردد و از انزوای تجاری و سیاسی خارج شود، در آن صورت میتواند به استقلال بازرگانی برسد. استقلال بازرگانی به این معناست که کشور هر کالایی را که بخواهد بفروشد، پول خود را با هر ارزی که بخواهد در کشورها ذخیره کند و با این پول از هر کشوری هر کالایی را که بخواهد خریداری کند. وقتی کشور ناچار به پذیرش محدودیتهایی در تجارت باشد، مجبور است خود را با خواستههای طرف مقابل تطبیق دهد. ضمن آنکه چینیها روابط بازرگانی مهمتری با کشورهای همسایه و کشورهای رقیب ایران نیز دارند و چند برابر ایران، با این کشورها مبادلات بانکی و بازرگانی دارند. بنابراین ممکن است بر اساس منافع خود، حتی مبادلات با ایران را در آینده کمتر کند. به هر حال باید دانست که بدون پذیرش مقررات گروه اقدام ویژه مالی یا FATF ایران نمیتواند وارد نظام بانکی و تجارت بینالمللی شود.»
دو دیدگاه درباره سند
همچنین رحمان قهرمانپور، تحلیلگر روابط بینالملل نیز به ستاره صبح گفت: «در مورد سند 25 ساله بین ایران و چین دو دیدگاه وجود دارد. یکی اینکه این پیامی از سوی ایران به غرب است مبنی بر اینکه ایران سیاست خارجی خود را طوری تنظیم میکند که انگار تحریمها به این زودی رفع نخواهد شد و ایران هم برای آنها راهکار دارد. بنابراین پیامی است به آمریکا که از مواضع خود کوتاه بیابد و تلاشی برای افزایش قدرت چانهزنی ایران در مقابل غرب بهصورت کلی و در مورد هستهای بهصورت خاص است. دیدگاه دیگر معتقد است که این سند چیزی فراتر از مسئله غرب است و آن تغییر قدرت به سود چین در نظام بینالملل است. این دیدگاه میگوید حتی اگر مسئله تحریمها و برجام هم نبود ایران با پکن قرارداد میبست. به این خاطر که همه شواهد و قرائن میگوید که چین در آینده نزدیک تبدیل به قدرت برتر اقتصادی جهان خواهد شد و همه کشورها و همچنین ایران ناچارند تا به این واقعیت توجه کنند و سیاست خارجی خود را با توجه به این موضوع پیش ببرند. اما باید دانست که امضای این سند بدون تأثیر در روابط ایران و امریکا و موضوع برجام نیست.»