«استفانو سندرون» مصاحبهای با ۲۴ برنده جایزه نوبل انجام داده است و آن را در قالب کتابی به نام «زندگی نوبل» منتشر کرده است. او از شکستها و چالشهای این دانشمندان میگوید و درسهایی که میتوان از آنها آموخت. به گزارش ایسنا، همه ما لحظهی برنده شدن جایزه نوبل را میبینیم، اما اینکه چه تلاشها و شکستهایی پشت این لحظه پنهان شده است برای ما نامعلوم است. سندرون میگوید: هنگام شروع هر حرفهای توصیههایی میشنویم مانند رؤیاهایت را دنبال کن، کنجکاو باش، خارج از چارچوب فکر کن. من هم هنگام شروع کارم بهعنوان یک عصبشناس جوان این موارد را شنیدم اما هرچه ازنظر حرفهای رشد کردم بیشتر این موارد به نظرم ناخوشایند و کلیشهای آمد. دانشمندان بیشتر از آنکه با جایزه و رؤیا سروکار داشته باشند با چالشها و ناامیدی روبرو هستند. کتاب «زندگی نوبل» در ماه ژوئن سال ۲۰۲۱ منتشر شد. این کتاب شامل داستان زندگی برندگان نوبل، توصیههای آنها برای نسل آینده و نظراتشان در مورد مواردی است که هنوز کشف نشدهاند. علاوه بر آن من چندین توصیه شغلی بر اساس مصاحبهها جمعآوری کردهام که در ادامه میخوانید.
نمرهها تعیینکننده سرنوشت نیستند
«پیتر آگره» دانشآموز مدرسهای در مینیاپولیس بود. او نمرات پایینی در درس شیمی که پدرش مدرس آن در دانشگاه آگسبورگ در همان شهر بود، کسب میکرد. پس از پایان تحصیل در مدرسه او پیش از آنکه به تحصیل در رشته شیمی در دانشگاه آگسبورگ بپردازد در کلاسهای شبانه شرکت کرد. او که اکنون پزشک دانشگاه جان هاپکینز در بالتیمور مریلند است در سال ۲۰۰۳ برای تحقیقاتش در زمینه کانالهای مرتبط در غشاهای سلولی و کشف کانالهای آب و «مکینون» موفق به دریافت جایزه نوبل شیمی شد.
برای رسیدن به هدف چندین راه
در نظر داشته باشید
«ونکی راماکریشنان» رئیس سابق انجمن سلطنتی بریتانیا که در سال ۲۰۰۹ نوبل شیمی را دریافت کرده است پس از دریافت دکترای خود از رشته فیزیک به زیستشناسی روی آورد و تحصیلات خود را از سر گرفت. او درحالیکه در رشته زیستشناسی به تحصیل میپرداخت برنامه دوم و سومی نیز برای شغلش داشت. ازجمله مواردی که در نظر داشت معلم شدن و برنامهنویسی بود. او میگوید: با تغییر رشته، من گزینههای متعددی برای خودم به وجود آوردم. بررسی تواناییها و در نظر گرفتن مسیرهای شغلی جایگزین اهمیت زیادی دارد.
اتفاقات غیرمنتظره اهمیت دارند
داشتن برنامه میتواند کمککننده باشد، اما فراهم کردن فضایی برای رخ دادن اتفاقات غیرمنتظره میتواند موقعیتهای شغلی بالقوهای فراهم کند. «روبرت سولو» که در سال ۱۹۸۷ برنده نوبل اقتصاد شده است، همزمان با فعالیت در موسسه فناوری ماساچوست، تحصیل در رشته جامعهشناسی و مردمشناسی را آغاز کرد. او پس از جنگ در ایتالیا در طی جنگ جهانی دوم به ایالاتمتحده آمریکا بازگشت و به گذراندن دوره اقتصاد در دانشگاه هاروارد مشغول شد. همسرش، «باربارا سولو» نیز در همین رشته تحصیل میکرد و مشوق او بود. این آغاز حرفهای بود که طی آن به چندین رئیسجمهور مشاوره داد و هشت نفر را که برنده جایزه نوبل شدند، راهنمایی کرد.
کار گروهی با دانشجوها
بهاندازه صبور بودن ضروری است
«الیزابت بلکبرن» بیوشیمیست، کشفی که منجر به دریافت نوبل شد را با همراهی «کارول گریدر» دانشجوی کارشناسی ارشد و زیستشناس مولکولی در روز کریسمس سال ۱۹۸۴ در دانشگاه کالیفرنیا به انجام رساند. پس از گذشت تقریباً ۲۵ سال، آنها جایزه نوبل پزشکی را برای پژوهشهایشان در زمینه کشف مکانیزم حفاظت تلومر از کروموزومهای خطی دریافت کردند.
تابآوری
درنهایت بهعنوان آخرین نکته مهم باید گفت زندگی همیشه با چالش همراه است، اما نحوهی برخورد ما با این چالشها است که تفاوتها را ایجاد میکند. در طول جنگ جهانی دوم، «ریتا لووی مونتالسینی» عصبشناس، از دانشگاه تورین اخراج شد، اما او آزمایشگاه کوچکی در خانه خود ساخت و تحقیقاتش را ادامه داد. او موفق به کشف فاکتور رشد عصبی، پروتئینی که رشد سلولها در سیستم عصبی را تنظیم میکند، شد. این کشف جایزه نوبل پزشکی را در سال ۱۹۸۶ بهصورت مشترک با «استنلی کوهن» برای او به ارمغان آورد. این مثالها ارزشمند هستند. مشاهده برندگان نوبل و یادگیری از آنها یکی از راههای مؤثر برای دستیابی به توصیههایی است که میتواند برای نسلهای آینده مفید باشد.