علی صالحآبادی – مدیرمسئول
پس از پایان گرفتن جنگ جهانی دوم و جنگ ویتنام معلوم شد که «دیپلماسی» مناسبترین ابزار برای کاهش جنگافروزی، تنش و نزدیکی دولتها و ملتها به یکدیگر بوده و هست. علاوه بر این دیپلماسی ابزار مناسبی برای «جلب منفعت» و «دفع ضرر» باهدف تأمین منافع ملی و حقوق ملتها به شمار میرود. پایان یا سرانجام تمام مناقشات دیپلماسی بوده و هست. در ایران هم در این حداقل سه مسئله مهم گروگانگیری، جنگ و پرونده هستهای پس از کشمکشها، درگیری و توپوتشر درنهایت دیپلماسی کارساز شد و با بهرهگیری از قاعده بده و بستان off) (Trade مشکلات و تنشها از میان برداشته شد. در ایران دولتهای اصلاحات و تدبیر و امید به دلیل باور به ابزار دیپلماسی و دانستن فن مذاکره از این ابزار در راستای تنش با غرب ازجمله ایالاتمتحده بهره گرفتند و سود آن را نیز بردند. دولتها و مجالس اصولگرا به دلیل بهرهگیری از سیاست «تهاجمی» در روابط خارجی بهجای اینکه برای کشور و مردم جلب منفعت کنند و ضرر را دفع کنند، هزینه ایجاد کرده و میکنند. اکنونکه مجلس و دولت در ید قدرت آنهاست دوباره ساز گذشته را کوک کردهاند و بر طبل تنش میکوبند و هرروز برای اینوآن خطونشان میکشند تا آنجا که صدای یک مرجع تقلید (آیتالله صافی گلپایگانی) در ارتباط با چنین سیاستی در آمد و او در دیدار با رئیس مجلس خواستار برقراری رابطه با همه کشورها باهدف کاستن از بار مشکلات مردم شد. دولت سیزدهم و مجلس یازدهم با شرط و شروط گذاشتن برای احیای برجام ناخواسته باعث شکلگیری اجماعی شامل ایالاتمتحده، اروپا و تعدادی از کشورهای عربی علیه ایران شدهاند. دراینارتباط فرانسه گفته در جلسه شورای حکام که چهارشنبه این هفته در وین برگزار میشود باید پیام محکم به ایران داده شود. او همچنین گفت که اگر ایران بهصورت نمایشی در مذاکرات ظاهر شود، برجام پایان خواهد گرفت.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی موضوع فعالیتهای هستهای ایران را به «مجمع عمومی سازمان ملل متحد» کشاند و در آنجا از ایران به دلیل غنیسازی بالای 20 و 60 درصدی شکایت کرد. مهمتر اینکه تعدادی از کشورهای عربی بهعلاوه اروپا و آمریکا پس از گردهمایی در ریاض بیانیه مشترکی صادر و از ایران خواستند به برجام بازگردد. حادثه تلخ دیگر برگزاری مانور مشترک در منطقه با مشارکت آمریکا، اسرائیل و چند کشور عربی باهدف مقابله با ایران بود. «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی طی گزارشی به شورای حکام از عدم همکاری ایران با بازرسان این سازمان خبر داد. آمریکا در تلاش است تا از طریق بده و بستان با چین و روسیه، این دو کشور را مشابه دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما» که این دو کشور پای شش قطعنامه علیه ایران را امضاء کردند، با خود همراه کند. ایالاتمتحده تلاش میکند این بار نیز آنها را با خود همراه کند تا ایران در شورای امنیت حامی نداشته باشد. وقتی این مجموعه رویدادها را کنار هم بگذاریم میتوان نتیجه گرفت که فشار دیپلماتیک بر جمهوری اسلامی نسبت به گذشته بیشتر شده است و چنانچه ایران بر شروط پنجگانه
1-برداشتن همه تحریمها
2-پرداخت خسارت توسط آمریکا بابت خروج از برجام
3-تعهد اینکه آمریکا دیگر از برجام خارج نخواهد شد
4-راستی آزمایی اقدامات آمریکا که امری زمانبر است
5-عدم مذاکره درباره فعالیتهای هستهای و موشکی
اصرار ورزد، احتمال موفقیت در مذاکرات 8 آذرماه کاهش مییابد.
پرسش این است که اگر شرایطی پیش آید که ایران از برجام و بهتبع آن از معاهده N.P.T (معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای) خارج شود چه پیش خواهد آمد؟ اگر چنین اتفاقی رخ دهد احتمالاً مشابه گذشته چین و روسیه همسو با امریکا خواهند شد و علاوه بر بازگشت آثار شش قطعنامه که در قالب قطعنامه 2231 بلااثر شدند این قطعنامهها دوباره احیاء و آثار زیانبار آن بر اقتصاد و زندگی مردم تأثیرگذار خواهد شد؛ بنابراین در شرایط پیچیده و درهمتنیدهای که غرب علیه ایران طراحی کرده، بهتر است تیم دیپلماسی با خواسته حداقلی مثل امکان فروش نفت و آزادسازی تمام یا بخشی از داراییهای بلوکه شده ایران در خارج بهپای میز مذاکره برود نه خواسته حداکثری. به عقیده نویسنده اگر شانس پیشآمده از بین برود، اوضاع در عرصه بینالمللی به سمت بدتر شدن از آنچه اکنون هست پیش خواهد رفت و امکان بازگشت ایران به ذیل بند 7 منشور ملل متحد که در دولت احمدینژاد در آن قرار داشت، وجود دارد؛ بنابراین اکنون توپ در زمین ایران است تا از فشارها بکاهد و از بازگشت ایران به ذیل بند 7 منشور ملل متحد جلوگیری کند.