دکتر اسماعیل همدانلو-استاد دانشگاه و کارشناس آب
تجمع مسالمتآمیز و مدنی کشاورزان و دیگر مردم اصفهان بعد از چند روز اعتراض با شعار «ما حق آبه میخواهیم»، به دلیل خشکیدن زایندهرود به دلایل گوناگون از جمله سوء مدیریت کمآبی بر مردم تحمیل شده که اگر نیروهای امنیتی دخالت نکنند مردم خود حفاظت از اعتراضات را بر عهده میگیرند و پمپبنزینی هم آتش زده نمیشود و شیشه بانکی هم شکسته نخواهد شد.
پرسش این است که چرا اصفهان به این روز افتاده است؟ نویسنده 10 سال پیش نوشت که زایندهرود، دریاچه ارومیه و رودخانهها در حال خشکیدن و دشتها در حال نشست هستند و کاهش بارشهای پایدار و تغییر اقلیم و افزایش دما همگی فریاد میزنند که به داد مردم برسید، ولی مسئولان هرگز فریادها را نشنیدند و نمیشنوند. برداشت مجاز و غیرمجاز از آبهای زیرسطحی و عدم توجه به آمایش سرزمینی در بخشهای کشاورزی، صنعتی، فقط مشکل اصفهان نیست؛ بلکه یزد، سمنان، چهارمحال بختیاری، سیستان و بلوچستان و حتی تهران و ... اصفهانی دیگر خواهد بود.
اگر بهموقع از فرصتها استفاده میشد امروز دچار چنین مشکلاتی نبودیم. مردم از سوء مدیریتها به تنگ آمدهاند و گرانی، فقر، تورم، طلاق، اعتیاد، بیکاری، بیاعتمادی، فرار از سفرههای خالی و کمآبی مردم را آزار میدهد. دهکهای جمعیتی کشور و کاهش ارزش پول ملی و انتخابها و انتصابهای فامیلی بهجای شایستهسالاری و انتخابهای مهندسی شده تابآوری مردم را پایین آورده است. مردم آب، نان و هوا میخواهند.
مدیریت شرکت تأمین و انتقال آب خلیجفارس که مسئولیت برداشت و شیرین سازی آب خلیجفارس به سمت فلات مرکزی کشور را بر عهده داشت در سال 1395 طرح مالی و فنی برای تأمین دو مترمکعب آب شیرین شده در ثانیه را تهیه و به فولاد مبارکه ارسال کرد، ولی علیرغم پیگیریها پاسخی ارسال نشد. اگر بهموقع و در ارزانی ورق برای ساخت لوله و سایر اقلام موردنیاز این طرح عملیاتی میشد با هزینه 400 میلیارد تومانی از مسیر باز شده شرکت انتقال آب، اصفهان حداکثر دو سال پیش به آب میرسید و بخش بزرگی از نیاز آبی اصفهان تأمین میشد، ولی افسوس که فرصت از دست رفت.
دراینارتباط شرکتها ازجمله شرکت «فولاد مبارکه» و «ذوبآهن» با حمایت استانداری اصفهان شرکت صفه را تأسیس کردند تا از طریق مسیر باز شده انتقال خط لولهای به قطر دو متر منشعب از مسیر انتقال آب را به اصفهان عملیاتی کنند، اما دو سال طول کشید و مدیریت شرکت صفه جلسات گوناگونی با مدیریت شرکت انتقال برگزار کرد و پیشنهادهای متفاوتی از شرکت صفه ارائه میشد، ولی به یک پیشنهاد نهایی نرسیدند. درنهایت دو ماه پیش شرکت صفه عدم تمایل خود برای اجرای طرح را کتباً اعلام کرد و بازهم تأمین آب برای اصفهان فرصتی دیگر را از دست داد.
تأمین آبی پایدار برای استانهای مشابه اصفهان با دستور جدی معاون اول رئیسجمهور به وزرای کشاورزی و نیرو میسر نیست. نهتنها آب، بلکه برق و گاز نیز که مدام مسئولان مربوطه نسبت به کمبود آن هشدار میدهند در کوتاهمدت و میانمدت قابلدسترس نیست، در این ارتباط باید بر اقدامات نگاهی عقلی و علمی حاکم باشد که متاسفانه نیست. نگاهی بلندمدت به افراد کارآمد متخصص نیاز دارد. شوربختانه باید گفت که ایران سرزمین فرصتهای ازدسترفته است.