معاون اول رئیسجمهور سیزدهم در حالی اعلام کرده ارز 4200 تومانی را مفید نمیداند که جایگزینی برای آن معرفی نکرده و مجلس هم درباره حذف ارز ترجیحی تصمیمی اتخاذ نکرده است. نظر شما دراینباره چیست؟
پرسش این است که مگر همین گروه در مورد ارز 4200 تومانی به جهانگیری فحش نمیدادند؟ چرا حالا درباره آن تصمیمگیری نمیکنند؟ اگر ارز 4200 تومانی بد بود، چرا حالا این ارز ترجیحی را برنمیدارند؟ نظر کارشناسی من این است که دولت برنامهای در مورد ارز ندارد! اگر برنامه دارد، منتشر کند. سال 1400 پایان برنامه ششم است و سال 1401 آغاز برنامه هفتم است. اگر دولت برنامهای درباره ارز یا اقتصاد دارد چرا منتشر نمیکند تا دانشگاهیان، کارشناسان و نخبگان از امروز این برنامه را موردبررسی قرار بدهند. من اعتقاددارم شرایط بهگونهای است که دولت به جای برنامهریزی به برنامه روزی افتاده است و روزمره تصمیم میگیرد. دولت تا شب عید میتواند بگوید که مشکلات موجود باقیمانده از دولت قبل بوده است، پسازآن باید خود جوابگو باشد چون بودجه 1401 را مجلس یازدهم و دولت سیزدهم خواهند بست.
معاون اول دولت اعلام کرده که دولت سال آینده قصد دارد بودجه را بدون کسری تهیه و تدوین کند. به نظر شما آیا این وعده شدنی است؟
کل بودجههایی که مجالس و دولتها تا امروز تدوین و مصوب کردهاند روی کاغذ بدون کسری بوده. کسری بودجه در عمل پیدا میشود بودجه سال 1400 روی کاغذ بدون کسری بسته شد؟ منابع درآمدی دولت مالیات یا نفت یا فروش اوراق بدهی است. منابع هزینهای هم شامل هزینه جاری و هزینه عمرانی است که روی کاغذ بدون کسری بستهشده و میشود. ولی بعد بودجه در اجرا دچار کسری میشود. راهکار کسری بودجه کاهش هزینههای دولت است. برای اداره کشور یا باید درآمدها اضافه شود یا مالیات را افزایش داد که در این شرایط رکودی نمیتوان مالیات را افزایش داد زیرا باعث تشدید رکود میشود و بخش تولید ضرر میکند. درآمد از فروش نفت در سال جاری تحقق پیدا نکرده است. فروش نفت تا وقتیکه با جامعه جهانی مذاکره نکنیم و به نتیجه نرسیم محقق نمیشود. بنابراین شاهد کسری بودجه و بهتبع آن تورم، گرانی و فشار اقتصادی بر مردم خواهیم داشت.
اگر مذاکرات به نتیجه برسد، دولت میتواند وعدههای اقتصادیاش را محقق کند یا خیر؟
اقتصاد ایران جزو اقتصادهای بسته دنیاست که اقتصاد را در این بنبست قرار داده است. البته این نظر به معنی نداشتن سوء مدیریت نیست. مدیریت در ایجاد شرایط بد نقش داشته و دارد. مدیریت مشکل داشته که اقتصاد بسته ایجادشده و ادامه هم دارد. در این بین دو گروه دوست دارند کشور به سمت انزوای بینالمللی برود. طیف اول دشمنان و گروه دوم باندهای قاچاقچیان، کاسبان تحریم و سودجویان هستند مجموعههای فاسدی که تداوم تحریمها به نفع آنها است. متأسفانه پدیده شارلاتانیسم اقتصاد ایران را تهدید میکند و ما را از گوهر پیشرفت در جامعه جهانی دور نگه میدارد. من بارها گفتهام که اگر اقتصاد ایران بسته باشد حتی بهترین اقتصاددانان کشور هم نمیتوانند کاری بکنند. لازم است قبول کنیم که نظام تصمیمگیری اقتصادی دچار مشکل است و تداوم آن به دنبال منافع ملی نیست. نظام تصمیمگیری برای اقتصاد کلان نقش مهم دارد زیرا مشخص میکند اقتصاد آیا در جهت منافع ملی یا تصمیمات سیاسی باعث بدتر شدن اقتصاد میشود. به نظر متأسفانه مخالفان توانستهاند با گمراه کردن تندروها به اهداف پیدا و پنهان به دنبال برنامههای خود هستند، به همین دلیل همه باید تلاش کنند تا اوضاع رو بهبود برود و مخالفان به اهداف خود برسند.
فصل بودجه در پیش است برای کم شدن مشکلات اقتصادی کشور چه پیشنهادی برای بودجه دارید؟
به عنوان یک اقتصاددان عرض میکنم که در همه جای دنیا سیاست خارجی در خدمت توسعه و پیشرفت اقتصادی کشور است. ولی در اینجا اقتصاد درگرو سیاست است. لازم است اقتصاد از گرو سیاست خارج شود. اگر دولت رئیسی با جامعه جهانی و غرب در تعامل نباشد و به سمت نزدیکی با روسیه و چین حرکت کند ایران ضرر خواهد کرد. سیاست خوب توازن بین شرق و غرب است. باید دانست که روسها به دنبال منافع خود هستند. راه نجات اقتصاد ایران در تعامل با شرق و غرب است. به عنوان نمونه بدون عضویت در پیمان جهانی گروه ویژه اقلام مالی نمیتوانیم با بانکهای دنیا کارکنیم. اگر اف ای تی اف بد است چرا روسیه و چین عضو اصلی این پیمان هستند. اگر ایران نخواهد عضو اصلی FATF باشد و تنها به عنوان عضو همکار وارد خواهد شد. دولت چارهای ندارد جز اینکه در مذاکرات با غرب شرکت کند و درباره برداشتن تحریمها به نتیجه برسد.