اتوبوس خوابها هم ایرانی هستند
دکتر محمد زینالی اناری- جامعهشناس
موضوع افراد اتوبوس خواب در شبهای تهران از چند جنبه قابلبررسی است. چمران، رئیس شورای شهر تهران میگوید: «در لندن همچنین آدمهایی هستند.» جورج او رول در داستان آس و پاس ها به این آدمها اشارهکرده و حتی برای نگارش کتابش مدتی با آنها زندگی کرده است. آس و پاسهای لندن آثار مهاجران جهانی هستند. انگلیس بردگانی را از مستعمرههای خود وارد کشور مادر کرده بود. این انسانها در انگلستان صاحب ملک و کسبوکاری نبودند. این افراد کارگر زادگانی بودند که به فلاکت رسیدند. تفاوت آس و پاسهای لندن با اتوبوس خوابهای ما در این است که این مردم عموماً ایرانی و هموطنان ما هستند!
در مورد اتوبوس خوابها گفتهشده که این افراد کار میکنند ولی درآمد آنها به میزانی نیست که بتوانند خانه یا اتاقی کرایه کنند. نسل من و افرادی در طبقه اجتماعی متوسط نیز هستیم به خوبی مشکل مسکن را درک میکنیم. ما برای بزرگ کردن مسکن و اضافه کردن تنها یک اتاق به خانههایمان باید چیزی معادل قیمت ملک را بپردازیم. وقتی در تهران با حقوق کارمندی به سختی میتوان از عهده پرداخت اجارهبهای مسکن برآمد، یقیناً کرایه کردن خانه برای اقشار کمدرآمد کار دشوارتری است.
اتوبوس خوابها عموماً کسانی هستند که فاقد مشاغل ثابت و مهارتهای رسمی هستند. این قشر از مدتها پیش فقیر شدهاند. این طیف دیگر امکان تهیه سرپناه ندارد. آوردن گزارههای صادق به بررسی عمیق نیاز دارد ازاینرو نویسنده تنها میتواند فرضیههایی مطرح کنیم. اگرچه شهرداری میتواند تمام اطلاعات این افراد را از طریق مددکاران استخراج کند. تمام این افراد برای اینکه شب را در بی آر تی بخوابند دلایل مشخص دارند. آنها به دلیل بیکاری، فقر، بیآبی و ... از منطقهای مهاجرت کرده و به پایتخت آمدهاند. امروز گزارههای پیشفرض ما این است که در تهران مهاجر زیاد است و اکثر افرادی که در تهران سطح پایین فقر رادارند کسانی هستند که مهاجرت کرده و موردحمایت اجتماعی و اقتصادی نیستند. ولی این افراد عموماً هموطن ما هستند و طبق قانون اساسی از حق داشتن خانه و سرپناه برخوردار هستند.
نکته دیگر این است که همه ایرانیها در سالهای اخیر به دلیل تورم ارزش درآمدشان کاهشیافته است. همه مردم در سالهای اخیر با افت سرمایه روبرو شدهایم. اگر به این منوال پیش رویم با گونههای بدتری از فقر در آینده روبرو خواهیم شد.
از سوی دیگر در سالهای اخیر در ایران عصبهای جامعه ضعیف شدهاند. البته من نمیگویم این حساسیتها به صفر رسیده چون همین آدمها را کسی به جامعه نشان داده است. منظور من از ضعیف بودن عصبهای جامعه این است که شهرداری از این بی آر تی خوابها خبر نداشته یا باخبر بود اما این موضوع مسئله مهم شهرداری تهران نبود! این مسائل باید مطرح شوند نباید فکر شود که این موضوعات برای ما بیآبرویی دارد! به هر حال این تنها مشکل شهرداری تهران نیست بلکه مشکل اقتصاد کشور است. چطور سازمانهای متولی از وجود این اتوبوس خوابها خبر ندارند و یک خبرنگار باید این مسئله را گزارش کند؟ چرا در جامعه ما برای سنجش مسئله مندانه این اطلاعات کاری صورت نمیگیرد؟ چرا عصبهای دستگاههای سازمانی ما نسبت به موضوعاتی که در حیطه وظایف آنها قرار دارد حساس نشده است؟ اما واقعیت این است که در دنیا این عصبها قوی است و در سطح جامعه مطالبه گری وجود دارد.
لینک کوتاه:
http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/83004/