نگرانی مردم از به مخاطره افتادن نان، آب‌وهوا

نگرانی مردم از به مخاطره افتادن نان، آب‌وهوا

علی صالح‌آبادی

دبیر ستاد بسیج اقتصادی کل کشور در دولت دفاع مقدس

 

نویسنده، منتقد سیاست‌ها، روش‌ها، برنامه‌ها و شعارهای عوام‌فریبانه اصولگراها در «قوه مقننه» و «قوه مجریه» بوده و هست. علت این است که این جریان فکری هرگاه که دستشان به مجلس، دولت و ... رسیده است، نخست به مردم چراغ سبز ایجاد «ژاپن اسلامی»، مدل رشد اقتصادی «چینی»، آوردن پول نفت بر سر «سفره مردم»، پوزه آمریکا را به خاک مالیدن، اسرائیل را نابود کردن و... را سر داده‌اند؛ اما در انتها هیچ‌یک از ادعاها و شعارهای خود را به سرانجام نرسانده‌اند، بلکه وضع مردم را بدتر هم کرده‌اند.

این جماعت در مجلس هشتم و در دولت دهم راهکار «جراحی اقتصادی» کشور را در پرداخت 45 هزار تومان پول نقد به مردم دانستند. اکنون هم که مجلس و دولت در کنترل آن‌هاست، دوباره سیاست شکست‌خورده و تورم‌زای احمدی‌نژاد را با دادن 400 و 300 هزار تومان پول نقد به 9 دهک جامعه بدون توجه به نظر صاحب‌نظران، کارشناسان، اقتصاددانان و جامعه شناسان در حال تکرار هستند. نویسنده به چند دلیل پیش‌بینی می‌کند این سیاست مثل سیاست قبل به تورم و فقر بیشتر می‌انجامد و در انتها شکست خواهد خورد.

1-تجربه در ایران و دیگر کشورها نشان داده که تزریق پول بدون پشتوانه به جامعه منجر به افزایش حجم نقدینگی، افت تولید، بیکاری، تورم و کاهش قدرت خرید مردم می‌شود.

2-حجم نقدینگی در سال‌های 56 و 57 حدود 100 میلیارد تومان بوده است، دولت‌های پس از انقلاب مرتب با چاپ اسکناس حجم نقدینگی را افزایش داده‌اند. به‌گونه‌ای که حجم نقدینگی در پایان دولت اصلاحات (1384) به حدود 70 هزار میلیارد تومان رسیده بود؛ اما باروی کار آمدن دولت اصولگرای احمدی‌نژاد در سال 1392 این مبلغ به 490 هزار میلیارد تومان یعنی 7 برابر شد. اکنون این رقم به حدود 4600 هزار میلیارد تومان رسیده است. افزایش نقدینگی رابطه مستقیم با افزایش تورم دارد.

3-دولت سیزدهم اگر دو ماه یارانه نقدینگی به افراد بدهد، باید 46 هزار میلیارد تومان پول در جامعه تزریق کند که این مبلغ باعث افزایش سطح قیمت کالاها، قیمت مسکن، اجاره‌بها، خودرو و ... خواهد شد؛ بنابراین دولت و مجلس دانسته یا نادانسته به تورم با این سیاست دامن می‌زنند.

نویسنده که از سال 1397 پیگیر کوپنی شدن کالاهای اساسی و ضروری به فرودستان بوده و هست، بر این عقیده است که دادن پول نقد به افراد شوک تورمی ایجاد می‌کند و بهتر است جلوی آن گرفته و کالا از طریق کارت هوشمند مثل کارت بنزین به قیمت پایین صرفاً به دهک‌های پایین داده شود. «نه» به فقیر و ثروتمند به‌طور یکسان داده شود که این روش به نفع پولدارها و به ضرر کم‌درآمدها و ضد عدالت است.

مطالبات مردم که در دهه‌های گذشته آزادی، اصلاحات، انتخابات آزاد، رأی من چه شد؟ اجرای قانون اساسی، آزادی رسانه‌ها بود، اکنون به مطالبه «نان»، «آب» و «هوا» تنزل پیداکرده است. علت این است که درگذشته نان، آب، هوا را یا کامل داشتند یا به‌طور نسبی؛ اما اکنون مردم احساس می‌کنند این سه بیش از هر زمان دیگری به خطر افتاده است به همین دلیل مطالبات دیگر خود را فراموش کرده‌اند و به فکر تأمین نان و آب و هوا هستند. مهم‌ترین مؤلفه در اقتصاد، قدرت خرید افراد جامعه است. قدرت خرید مردم در 9 ماه گذشته نسبت به شش‌ماهه نخست سال 1400 کاهش معناداری پیداکرده که ریشه آن را باید در سیاست‌هایی دید که مجلس و دولت اتخاذ کرده‌اند. دولت برای اداره کشور نیاز به منابع «ارزی» و «ریالی» دارد. کسب منابع ارزی به دلیل تداوم تحریم‌ها و به نتیجه نرسیدن احیای برجام با مشکل مواجه است. کسب منابع ریالی هم از طریق مالیات به دلیل رکود اقتصادی، تلاطم در بازارها با مشکل جدی روبروست. چون امکان درآمد ارزی و ریالی به‌اندازه کافی نیست، بنابراین دولت با کسر بودجه روبروست، کسری بودجه یعنی تورم و افزایش سطح قیمت‌ها؛ به همین دلیل است که در روزهای گذشته شاهد اعتراض فرهنگیان، کارگران و گروه‌هایی از مردم به گرانی و بی‌توجهی به پرداخت یارانه نقدی 300 یا 400 هزارتومانی بوده‌ایم.

.

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/87862/

دیدگاه‌های دیگران

ن
ناشناس |
بدون آزادی و بخصوص آزادی انتخابات و احزاب و رسانه ها نان و آب و هوا هم نخواهیم داشت.البته تحلیل اقتصادی نویسنده محترم هم شایان تشکر است.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه

نگرانی مردم از به مخاطره افتادن نان، آب‌وهوا

نگرانی مردم از به مخاطره افتادن نان، آب‌وهوا

علی صالح‌آبادی

دبیر ستاد بسیج اقتصادی کل کشور در دولت دفاع مقدس

 

نویسنده، منتقد سیاست‌ها، روش‌ها، برنامه‌ها و شعارهای عوام‌فریبانه اصولگراها در «قوه مقننه» و «قوه مجریه» بوده و هست. علت این است که این جریان فکری هرگاه که دستشان به مجلس، دولت و ... رسیده است، نخست به مردم چراغ سبز ایجاد «ژاپن اسلامی»، مدل رشد اقتصادی «چینی»، آوردن پول نفت بر سر «سفره مردم»، پوزه آمریکا را به خاک مالیدن، اسرائیل را نابود کردن و... را سر داده‌اند؛ اما در انتها هیچ‌یک از ادعاها و شعارهای خود را به سرانجام نرسانده‌اند، بلکه وضع مردم را بدتر هم کرده‌اند.

این جماعت در مجلس هشتم و در دولت دهم راهکار «جراحی اقتصادی» کشور را در پرداخت 45 هزار تومان پول نقد به مردم دانستند. اکنون هم که مجلس و دولت در کنترل آن‌هاست، دوباره سیاست شکست‌خورده و تورم‌زای احمدی‌نژاد را با دادن 400 و 300 هزار تومان پول نقد به 9 دهک جامعه بدون توجه به نظر صاحب‌نظران، کارشناسان، اقتصاددانان و جامعه شناسان در حال تکرار هستند. نویسنده به چند دلیل پیش‌بینی می‌کند این سیاست مثل سیاست قبل به تورم و فقر بیشتر می‌انجامد و در انتها شکست خواهد خورد.

1-تجربه در ایران و دیگر کشورها نشان داده که تزریق پول بدون پشتوانه به جامعه منجر به افزایش حجم نقدینگی، افت تولید، بیکاری، تورم و کاهش قدرت خرید مردم می‌شود.

2-حجم نقدینگی در سال‌های 56 و 57 حدود 100 میلیارد تومان بوده است، دولت‌های پس از انقلاب مرتب با چاپ اسکناس حجم نقدینگی را افزایش داده‌اند. به‌گونه‌ای که حجم نقدینگی در پایان دولت اصلاحات (1384) به حدود 70 هزار میلیارد تومان رسیده بود؛ اما باروی کار آمدن دولت اصولگرای احمدی‌نژاد در سال 1392 این مبلغ به 490 هزار میلیارد تومان یعنی 7 برابر شد. اکنون این رقم به حدود 4600 هزار میلیارد تومان رسیده است. افزایش نقدینگی رابطه مستقیم با افزایش تورم دارد.

3-دولت سیزدهم اگر دو ماه یارانه نقدینگی به افراد بدهد، باید 46 هزار میلیارد تومان پول در جامعه تزریق کند که این مبلغ باعث افزایش سطح قیمت کالاها، قیمت مسکن، اجاره‌بها، خودرو و ... خواهد شد؛ بنابراین دولت و مجلس دانسته یا نادانسته به تورم با این سیاست دامن می‌زنند.

نویسنده که از سال 1397 پیگیر کوپنی شدن کالاهای اساسی و ضروری به فرودستان بوده و هست، بر این عقیده است که دادن پول نقد به افراد شوک تورمی ایجاد می‌کند و بهتر است جلوی آن گرفته و کالا از طریق کارت هوشمند مثل کارت بنزین به قیمت پایین صرفاً به دهک‌های پایین داده شود. «نه» به فقیر و ثروتمند به‌طور یکسان داده شود که این روش به نفع پولدارها و به ضرر کم‌درآمدها و ضد عدالت است.

مطالبات مردم که در دهه‌های گذشته آزادی، اصلاحات، انتخابات آزاد، رأی من چه شد؟ اجرای قانون اساسی، آزادی رسانه‌ها بود، اکنون به مطالبه «نان»، «آب» و «هوا» تنزل پیداکرده است. علت این است که درگذشته نان، آب، هوا را یا کامل داشتند یا به‌طور نسبی؛ اما اکنون مردم احساس می‌کنند این سه بیش از هر زمان دیگری به خطر افتاده است به همین دلیل مطالبات دیگر خود را فراموش کرده‌اند و به فکر تأمین نان و آب و هوا هستند. مهم‌ترین مؤلفه در اقتصاد، قدرت خرید افراد جامعه است. قدرت خرید مردم در 9 ماه گذشته نسبت به شش‌ماهه نخست سال 1400 کاهش معناداری پیداکرده که ریشه آن را باید در سیاست‌هایی دید که مجلس و دولت اتخاذ کرده‌اند. دولت برای اداره کشور نیاز به منابع «ارزی» و «ریالی» دارد. کسب منابع ارزی به دلیل تداوم تحریم‌ها و به نتیجه نرسیدن احیای برجام با مشکل مواجه است. کسب منابع ریالی هم از طریق مالیات به دلیل رکود اقتصادی، تلاطم در بازارها با مشکل جدی روبروست. چون امکان درآمد ارزی و ریالی به‌اندازه کافی نیست، بنابراین دولت با کسر بودجه روبروست، کسری بودجه یعنی تورم و افزایش سطح قیمت‌ها؛ به همین دلیل است که در روزهای گذشته شاهد اعتراض فرهنگیان، کارگران و گروه‌هایی از مردم به گرانی و بی‌توجهی به پرداخت یارانه نقدی 300 یا 400 هزارتومانی بوده‌ایم.

.

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/87862/

دیدگاه‌های دیگران

ن
ناشناس |
بدون آزادی و بخصوص آزادی انتخابات و احزاب و رسانه ها نان و آب و هوا هم نخواهیم داشت.البته تحلیل اقتصادی نویسنده محترم هم شایان تشکر است.

ارسال دیدگاه شما