منظور آقای رحیم صفوی از اینکه ایران قدرت اول غرب آسیا و کشور های اسلامی می شود چیست؟
وقتی چنین ادعاهایی مطرح می شود اعتماد مردم سلب خواهد شد. مردم ما بی سواد نیستند و درباره این سخنان قضاوت می کنند. مردم ایران مالزی را می شناسند. ایرانیان زیادی تایلند را دیده اند. این کشور ها در گذشته بسیار عقبتر از ایران بودند اما امروز ما با تایلند و مالزی فاصله زیادی داریم.
کره جنوبی بعد از ایران شروع به فعالیت های صنعتی کرد ولی امروز ما به گرد پای کره جنوبی هم نمی رسیم. ژاپن در جهان اول قرار گرفته ولی ما هنوز در جهان سوم هستیم. امروز تایوان با پیشرفتی که دارد حتی حسادت چین را برانگیخته است. ویتنامی که با خاک یکسان شده بود و میلیون ها کشته داشت امروز از ما جلوتر است. اندونزی دیگر با ایران قابل مقایسه نیست. سنگاپور کشور کوچکی جدا شده از مالزی اولیه بود که امروز بزرگترین مرکز مبادله پولی آسیای دور شده است. ایران امروز متاسفانه با بنگلادش قابل قیاس نیست. عمان بیابان بود که امروز به کشور پذیرفته شده در جامعه بین الملل تبدیل شده اند. کویت نیز هفتاد سال پیش بیابانی برهوت بود. ایران می تواند از امارات درس بگیرد که تولید برق پاک را در بستر بیابان های خود با پنل های خورشیدی توسعه می دهد. عربستان به دلیل سنت گرایی از همه کشور های عربی عقب مانده تر بود اما امروز فقط میزان آب شیرینی که از دریا می آورد درس گرفتنی است. صنعت پتروشیمی عربستان را با صنعت ایران مقایسه کنید. ارزش آرامکو با کل صنعت نفت ایران مقایسه می شود. در زمانی که ما مشغول جنگ بودیم کشور های کوچک آسیا و منطقه راه توسعه را در پیش گرفتند و پیشرفت کردند. بهتر است آقای رحیم صفوی نام و جزئیات کشورهایی که ایران از آنها پیشرفته تر است را بیان کند.
شاید با لائوس و کامبوج قابل مقایسه باشیم که هنوز وارد مدارج صنعتی شدن نشده اند. دلیلی ندارد که وعده نشدنی بدهیم زیرا نتیجه این سخنان سلب اعتماد مردم است. مردم دیگر حرف های ما را باور نخواهند کرد. این چه حرفی است که در عصر اطلاعات می زنیم؟! مگر می شود ایران را با ترکیه مقایسه کرد؟!
حتی پاکستان هم که کشوری است بدون نفت و گاز با جمعیتی دویست میلیون نفری که نسبت به ایران نیازهای بیشمارتری دارند، از ایران در برخی موضوعات جلوتر است. هند هم امروز راه چین را می پیماید و رو به رفاه ملت خود قدم بر می دارد.
زمزمه هایی که از شروع مجدد مذاکرات شنیده می شود،نظر شما چیست؟
نباید مردم را دست کم گرفت. مردم در این سبک حرف زدن وجود دارد. چون مخاطب ما نه امروز بلکه از دهه ها قبل بسیار آگاه و باشعور بوده و هستند و سره از ناسره تشخیص می دهند.
متاسفانه عده ای در کشور شناخت درستی از طبقات اجتماعی و جامعه جوان ایران ندارند.
به گروه های تندرو اشاره کردید. آیا می توان نقش این گروه ها را در سرنوشت مبهم برجام و وضعیت امروز توافق برجسته دانست؟
بله، خواسته آن هایی که مخالف برجام هستند نسبت به آن کسانی که منطقی یا اقتصادی فکر می کردند در اولویت بود. اقای صفوی یک ژنرال بازنشسته است و نظر خود را گفته است.
من هم به عنوان یک دیپلمات بازنشسته نظر خودم را می گویم. من به توافق بدبین هستم چون در داخل کشور جناحی وجود داشته که با برجام مخالف بوده. اکنون می بینیم این طیف قدرت را دربست در اختیار دارد و مذاکرات عملا توسط نمایندگان همین گروه انجام می گیرد. به نظر من با این روحیه و اعتقادات و با این برداشت ها ادامه دادن مذاکرات و نتیجه گرفتن از مذاکرات غیر ممکن است.آن ها بر این باورند که طرفداران برجام غربگرا هستند.این در حالی است که موافقان برجام می خواهند از بار مشکلات مردم بکاهند.