علی صالحآبادی – مدیرمسئول
ریشه مشکلات کشور در عدم شناخت درست از سیاست، فرهنگ، اقتصاد، تجارت و روابط خارجی است. اگر در دهههای گذشته رویه انقلابی گری، مقاومت و کوتاه نیامدن امر پسندیدهای بوده، اکنون به دلیل تغییرات نسلی و ژئوپلیتیکی در جهان، خاورمیانه، خاور دور، آسیای میانه و مرکزی اتخاذ سیاستهای تند و رادیکالی در ارتباط با مطالبات قانونی شهروندان در داخل و روابط خارجی در قاعده هزینه – فایده نمیگنجد.
امروز دولتها و ملتها تغییر نگرش داده و به این در و به آن در میزنند تا برای مردمشان کسب درآمد ایجاد کنند تا فرد در پرتو آن به «رفاه»، «آسایش» و «امنیت» برسد و امید به زندگی داشته باشد نه اینکه از آینده ناامید باشد. فلسفه ایجاد «دولتهای رفاه» و «دولتهای مدرن» در غرب و جاهای دیگر ازجمله ترکیه، مالزی، اندونزی، بنگلادش، ویتنام و... دستیابی به چنین اهدافی است. فقدان ساختار سیاسی دموکراتیک در کشورهای جهان سوم سبب شده تا حرکت به سمت دولت رفاه در این کشورها به پوپولیسم منجر شود.
مشاهدات میدانی نویسنده حاکی از آن است که مردم ایران دیگر به دنبال مطالبات قبلی خود مثل انتخابات، اجرای قانون اساسی، حذف نظریه استصوابی، نابودی اسرائیل، به خاک مالیدن پوزه آمریکا و کشورهای غربی نیستند. وضع بهگونهای پیش رفته که مطالبه مردم از حاکمیت به سطح نیازهای اولیه معیشتی مانند «نان»، «آب» و «هوا» نزول کرده است. سخن از «نان» به معنی سخن از شغل، درآمد، رفاه، تأمین اجتماعی، ثبات اقتصادی، داشتن پول قدرتمند و ... است. «آب» هم مایه حیات است و اگر نباشد زندگی جریان نخواهد داشت. «هوا» هم اگر نباشد یا سالم نباشد، نظام سلامت فرد و جامعه مختل میشود. در دنیا برای موضوعاتی مانند نان، شیر و ... سیاستهایی اختصاص میدهند و دولتها موظف هستند نیازهای مردم را تأمین کنند؛ زیرا مردم نباید در رابطه با تأمین نان و معیشت اولیه خود دچار استرس باشند.
متأسفانه درحالیکه خواسته مردم به سطح نان، آب و هوا تنزل پیدا کرده است، رئیسجمهور و عدهای دیگر صحبت از مقاومت، ایستادگی، کوتاه نیامدن، خروج از NPT (معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای) و ... میکنند. عده دیگر هم در مجلس و جاهای دیگر به دنبال ایجاد محدودیت در فضای مجازی هستند. وقتی سخنان مقامات را از منظر رفتارشناسی بررسی میکنیم به این نتیجه میرسیم که اولویت آنها، اقتصاد و تأمین معیشت اولیه مردم و... نیست؛ زیرا اگر بود مثل ترکیه و دیگر کشورها سیاست تهاجمی در روابط خارجی را کنار میگذاشتند و باهدف کسب درآمد برای ملت با کشورها تعامل سودمند و سازنده میکردند و در داخل هم مجلس و دولتی را روی کار نمیآوردند که عملکردشان بهگونهای است که اکنون اصولگراها بیشتر از اصلاحطلبان منتقد این دو نهاد شدهاند.
هرچند بعد سیاسی و امنیتی نزدیکی کشورهای عربی به اسرائیل بر دیگر ابعاد آن میچربد، ولی شواهد و قرائن نشان میدهد که امارات، بحرین، اردن، مصر، عربستان و سودان به دنبال تجارت، سرمایه و تکنولوژی این رژیم اشغالگر هستند. به همین دلیل این کشورها درهای خود را به روی تجار و سرمایه تکنولوژی اسرائیلی گشودهاند تا به مردمان خود سود برسانند.
اینکه تندروها به دنبال ایدئولوژی و... باشند اشکال نیست، ولی بدانند که مولا علی (ع) میفرمایند: «از دری که فقر وارد شود از در دیگر ایمان خارج خواهد شد.» درحالیکه سیاسیون، اقتصاددانان، حقوقدانان، اتاق بازرگانی و ... بر این عقیدهاند که برجام میتواند اقتصاد کشور را از حالت بحرانی خارج و در زندگی مردم بهبود حاصل کند، امامجمعه مشهد روز گذشته گفت: «معاهده برجام از ابتدا ایده خوبی نبود و ادامه آن نیز بدتر است!» برای این قبیل افراد ایدئولوژی و تنش بین ایران، آمریکا، اسرائیل و کشورهای غربی نسبت به تأمین معیشت اولیه مردم، اولویت دارد.
به عقیده نویسنده تفکر توپوتشر، ایستادگی، تهدید و ... وضع را ازآنچه هست، بدتر میکند؛ زیرا عالم سیاست عالم انعطاف است، نه عالم تخاصم و تقابل. نگارنده دو اقدام همزمان را برای حل مشکلات موجود در کشور پیشنهاد میکند؛ اول رجوع به افراد متخصص، تکنوکرات و خبره و دوم برگزاری رفراندوم در ارتباط با برجام، روابط خارجی و دیگر موضوعات مهم کشور. اگر این دو اتفاق رخ دهد امید به بهبود امور وجود خواهد داشت.