بارش‌های موسمی فرصت طلایی یا تهدید ویرانگر؟

بارش‌های موسمی فرصت طلایی یا تهدید ویرانگر؟

علی صالح‌آبادی مدیرمسئول

تجربه نشان داده که بشر بدون روشنایی یا برق می‌تواند زندگی کند، اما بدون آب هرگز نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد. به همین دلیل است که آب مایه حیات بشر نامیده شده است. هرچند ایران یک کشور کم بارش و نیمه‌خشک به‌حساب می‌آید، اما کارشناسان بر این عقیده‌اند که کشور ما آن‌طور که تصور می‌شود، کم آب نیست. نتایج مطالعات ۱۷ ساله محقق ایرانی دانشگاه "اشتوتگارت" نشان می‌دهد که در این بازه زمانی، کشور ۲۱۱ میلیارد متر مکعب آب از دست داده است و به اعتقاد وی در رأس همه عوامل مؤثر بر این رخداد، "عدم مدیریت منابع آبی" قرار دارد. همچنین به استناد مستندات ارائه شده از سوی شرکت آب و فاضلاب کشور در سال ۱۳۹۹ میزان هدر رفت آب در کشور در قالب آمار آب بدون درآمد، نزدیک به ۵ برابر کشور توسعه یافته آلمان است، در حالیکه متوسط بارش سالانه در کشور آلمان ۳ برابر متوسط بارش در ایران برآورد می‌شود.

کشور آلمان با جمعیت 80 میلیونی سالانه حدود 350 میلیارد مترمکعب آب دارد. این در حالی است که ایران به گفته کارشناسان سالانه حدود 300 تا 400 میلیارد مترمکعب جذب آب دارد. یعنی معادل آلمان فلات قاره ایران آب در سال دارد. پرسش این است که در این شرایط چرا آلمان سبز و پرآب و ایران خشک و کم آب است؟ پاسخ این است که در آلمان به دلیل پوشش گیاهی فراوان وقتی بارش صورت می‌گیرد، جذب زمین می‌شود؛ اما در ایران به دلیل نبود پوشش گیاهی و عدم مدیریت منابع آبی وقتی بارش صورت می‌گیرد، به دلیل نبود پوشش گیاهی آب جذب زمین نمی‌شود، بلکه با گل‌ولای مخلوط شده و قدرت تخریب بالا پیدا می‌کند.

سرانه مصرف آب در ایران ۲۵۰ و در جهان ۱۵۰ لیتر نفر در روز است. ایران از سال ۱۳۸۵ وارد تنش آبی شد. متأسفانه کشور اکنون با خشکسالی «خودساخته» مواجه است، یعنی ساخت بنا در مسیر رودخانه‌ها، ویلا سازی در جنگل‌ها، تبدیل باغات به بنا، تبدیل مزارع کشاورزی به بنا مثل ساخت مسکن مهر، تخریب بوستان‌ها در دل پایتخت، نبود کمربند سبز در اطراف شهرها از جمله دلایلی هستند که باعث بروز سیل، ویرانه و خسارات جانی و مالی می‌شوند.

به گزارش مرکز پژوهش‌های اتاق ایران، بیش از ۸۸ درصد مساحت کشور در معرض بیابان‌زایی قرار دارد. این در حالی است که برای تشکیل هر سانتی‌متر خاک در ایران ۷۰۰ تا 1000 سال زمان نیاز دارد.

کمربند سبز به عنوان یک اکوسیستم پایدار حداقل ۴۰ ساله، علاوه بر جذب آلودگی هوا و آلودگی صوتی باعث حفظ لایه سطحی خاک و ممانعت از فرسایش خاک می‌شود. به عبارتی کمربند سبز از یک‌سو مانع گسترش شهرها می‌شود و از سوی دیگر علاوه بر پمپاژ اکسیژن به «ریه» شهرها و افراد مانع بروز حوادثی مانند سیل نیز می‌شود. پیش از انقلاب قرار بود در اطراف تهران کمربند سبز احداث شود و جنگل‌های چیتگر و لویزان حاصل همین طرح است، ولی متأسفانه نه‌تنها طرح کمربند سبز به سرانجام نرسید، بلکه بخش‌هایی از جنگل‌های چیتگر، لویزان و ... از بین رفتند. در برنامه ششم توسعه قرار بود 10 میلیون هکتار درختکاری در سطح کشور انجام شود. در این ارتباط لازم است مسئولان پاسخ دهند که چقدر درخت کاشته‌اند؟

از طرف دیگر کشور عراق در احیای «تالاب هورالعظیم» با ایران همکاری نمی‌کند و حتی در مواقع آتش‌سوزی هم در مهار آتش همکاری نمی‌کند.

همچنین ترکیه با احداث سد بر روی رودخانه‌های «دجله»، «فرات» و «ارس» به گفته وزیر نیرو 160 میلیارد مترمکعب آب سرشاخه‌های این سه رودخانه را می‌بلعد و تاراج می‌کند و هیچ فریادی هم بلند نمی‌شود. سازمان ناسا چندی پیش گزارشی منتشر کرد و پیش‌بینی کرد از روز 5 تا 10 مرداد بارش‌های شدید و سیلاب‌ها، بخش بزرگی از ایران را فرا خواهد گرفت. این پیش‌بینی درست از آب درآمد و در روزهای اخیر تعدادی از هموطنانمان کشته یا مفقود شده‌اند و خسارت فراوان مالی نیز به بار آمده است.

نویسنده بر این باور است که بارش‌ها و سیلاب‌ها می‌توانند برای کشوری مثل ایران که تشنه است، «فرصت طلایی» باشد مشروط بر اینکه از قبل مسیر سیل‌های احتمالی پیش‌بینی و در این مسیرها، پروژه‌های آبخیزداری آماده شود. همچنین آب سیلاب‌ها به گودال‌های بزرگ هدایت شوند تا هم از این آب چاله‌های بزرگ استفاده شود و هم بانفوذ آب، سطح آب‌های زیرزمینی افزایش یابد. مهم‌تر اینکه سیلاب‌ها را می‌توان به تالاب‌هایی مثل تالاب «گاوخونی» که به گفته مسئولان 98 درصد خشکیده و دریاچه‌ها و پشت سدها هدایت کرد. اگر چنین اتفاقاتی رخ دهد، آنگاه می‌توان به بارش‌های شدید و سیلاب به چشم فرصت نگاه کرد و نه تهدید. متأسفانه خسارت ناشی از سیلاب‌ها خودساخته است نه طبیعی.

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/90501/

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه

بارش‌های موسمی فرصت طلایی یا تهدید ویرانگر؟

بارش‌های موسمی فرصت طلایی یا تهدید ویرانگر؟

علی صالح‌آبادی مدیرمسئول

تجربه نشان داده که بشر بدون روشنایی یا برق می‌تواند زندگی کند، اما بدون آب هرگز نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد. به همین دلیل است که آب مایه حیات بشر نامیده شده است. هرچند ایران یک کشور کم بارش و نیمه‌خشک به‌حساب می‌آید، اما کارشناسان بر این عقیده‌اند که کشور ما آن‌طور که تصور می‌شود، کم آب نیست. نتایج مطالعات ۱۷ ساله محقق ایرانی دانشگاه "اشتوتگارت" نشان می‌دهد که در این بازه زمانی، کشور ۲۱۱ میلیارد متر مکعب آب از دست داده است و به اعتقاد وی در رأس همه عوامل مؤثر بر این رخداد، "عدم مدیریت منابع آبی" قرار دارد. همچنین به استناد مستندات ارائه شده از سوی شرکت آب و فاضلاب کشور در سال ۱۳۹۹ میزان هدر رفت آب در کشور در قالب آمار آب بدون درآمد، نزدیک به ۵ برابر کشور توسعه یافته آلمان است، در حالیکه متوسط بارش سالانه در کشور آلمان ۳ برابر متوسط بارش در ایران برآورد می‌شود.

کشور آلمان با جمعیت 80 میلیونی سالانه حدود 350 میلیارد مترمکعب آب دارد. این در حالی است که ایران به گفته کارشناسان سالانه حدود 300 تا 400 میلیارد مترمکعب جذب آب دارد. یعنی معادل آلمان فلات قاره ایران آب در سال دارد. پرسش این است که در این شرایط چرا آلمان سبز و پرآب و ایران خشک و کم آب است؟ پاسخ این است که در آلمان به دلیل پوشش گیاهی فراوان وقتی بارش صورت می‌گیرد، جذب زمین می‌شود؛ اما در ایران به دلیل نبود پوشش گیاهی و عدم مدیریت منابع آبی وقتی بارش صورت می‌گیرد، به دلیل نبود پوشش گیاهی آب جذب زمین نمی‌شود، بلکه با گل‌ولای مخلوط شده و قدرت تخریب بالا پیدا می‌کند.

سرانه مصرف آب در ایران ۲۵۰ و در جهان ۱۵۰ لیتر نفر در روز است. ایران از سال ۱۳۸۵ وارد تنش آبی شد. متأسفانه کشور اکنون با خشکسالی «خودساخته» مواجه است، یعنی ساخت بنا در مسیر رودخانه‌ها، ویلا سازی در جنگل‌ها، تبدیل باغات به بنا، تبدیل مزارع کشاورزی به بنا مثل ساخت مسکن مهر، تخریب بوستان‌ها در دل پایتخت، نبود کمربند سبز در اطراف شهرها از جمله دلایلی هستند که باعث بروز سیل، ویرانه و خسارات جانی و مالی می‌شوند.

به گزارش مرکز پژوهش‌های اتاق ایران، بیش از ۸۸ درصد مساحت کشور در معرض بیابان‌زایی قرار دارد. این در حالی است که برای تشکیل هر سانتی‌متر خاک در ایران ۷۰۰ تا 1000 سال زمان نیاز دارد.

کمربند سبز به عنوان یک اکوسیستم پایدار حداقل ۴۰ ساله، علاوه بر جذب آلودگی هوا و آلودگی صوتی باعث حفظ لایه سطحی خاک و ممانعت از فرسایش خاک می‌شود. به عبارتی کمربند سبز از یک‌سو مانع گسترش شهرها می‌شود و از سوی دیگر علاوه بر پمپاژ اکسیژن به «ریه» شهرها و افراد مانع بروز حوادثی مانند سیل نیز می‌شود. پیش از انقلاب قرار بود در اطراف تهران کمربند سبز احداث شود و جنگل‌های چیتگر و لویزان حاصل همین طرح است، ولی متأسفانه نه‌تنها طرح کمربند سبز به سرانجام نرسید، بلکه بخش‌هایی از جنگل‌های چیتگر، لویزان و ... از بین رفتند. در برنامه ششم توسعه قرار بود 10 میلیون هکتار درختکاری در سطح کشور انجام شود. در این ارتباط لازم است مسئولان پاسخ دهند که چقدر درخت کاشته‌اند؟

از طرف دیگر کشور عراق در احیای «تالاب هورالعظیم» با ایران همکاری نمی‌کند و حتی در مواقع آتش‌سوزی هم در مهار آتش همکاری نمی‌کند.

همچنین ترکیه با احداث سد بر روی رودخانه‌های «دجله»، «فرات» و «ارس» به گفته وزیر نیرو 160 میلیارد مترمکعب آب سرشاخه‌های این سه رودخانه را می‌بلعد و تاراج می‌کند و هیچ فریادی هم بلند نمی‌شود. سازمان ناسا چندی پیش گزارشی منتشر کرد و پیش‌بینی کرد از روز 5 تا 10 مرداد بارش‌های شدید و سیلاب‌ها، بخش بزرگی از ایران را فرا خواهد گرفت. این پیش‌بینی درست از آب درآمد و در روزهای اخیر تعدادی از هموطنانمان کشته یا مفقود شده‌اند و خسارت فراوان مالی نیز به بار آمده است.

نویسنده بر این باور است که بارش‌ها و سیلاب‌ها می‌توانند برای کشوری مثل ایران که تشنه است، «فرصت طلایی» باشد مشروط بر اینکه از قبل مسیر سیل‌های احتمالی پیش‌بینی و در این مسیرها، پروژه‌های آبخیزداری آماده شود. همچنین آب سیلاب‌ها به گودال‌های بزرگ هدایت شوند تا هم از این آب چاله‌های بزرگ استفاده شود و هم بانفوذ آب، سطح آب‌های زیرزمینی افزایش یابد. مهم‌تر اینکه سیلاب‌ها را می‌توان به تالاب‌هایی مثل تالاب «گاوخونی» که به گفته مسئولان 98 درصد خشکیده و دریاچه‌ها و پشت سدها هدایت کرد. اگر چنین اتفاقاتی رخ دهد، آنگاه می‌توان به بارش‌های شدید و سیلاب به چشم فرصت نگاه کرد و نه تهدید. متأسفانه خسارت ناشی از سیلاب‌ها خودساخته است نه طبیعی.

لینک کوتاه: http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/90501/

ارسال دیدگاه شما