نظر شما درباره حکم اعدام برای سارق اتوبان نیایش چیست؟
جزئیات پرونده و انگیزه های مجرم به صورت علنی اعلام نشده است.نمی توان به طور دقیق نظر داد که مجرم در شرایط "اضطرار" بوده است یا خیر.اما به طور کلی حاکمیت اضطرار برای مجرم به جرم ارتکابی مرتبط است.آنچیزی که در اخبار و فضای مجازی منتشر شده این است که فردی با استفاده از قمه به زور در اتومبیل را باز می کند و سرقتی را انجام می دهد.چنین عملی نمی تواند با مفهوم اضطرار موجب برائت یا تخفیف مجازات مرتکب شود.
یکی از شرایط اضطرار این است که ارتکاب جرم در حد رفع ضرورت باشد.مثال عینی آن داستان بینوایان است که ژانوالژان برای رفع گرسنگی خود یک قرص نان سرقت می کند.نمی شود فردی پول هنگفتی را بدزد و بگوید به دلیل رفع گرسنگی این کار را انجام دادم.
آیا می توان به فرد زورگیر اطلاق "محاربه" داد؟
یکی از ابهامات پرونده زورگیر اتوبان نیایش این است که جزئیات پرونده و رای قاضی منتشر نشده است.مشخص نیست فرد خاطی با چه استدلالی محکوم به اعدام شده است.عمل ان فرد بسیار خشن است اما مشخص نیست این نوع سرقت چگونه مستحق مجازات محاربه دانسته اند.تردید وجود دارد که سرقت مشمول عنوان محاربه باشد.عمل مجرم با تعریفی که درباره محاربه وجود دارد چندان سازگار نیست.
به نظر شما چرا آمار سرقت توام با خشونت در حال افزایش است؟
گرایشی در جامعه در حال شکل گیری است که خشونت را در ارتکاب جرایم افزایش داده است.برخی مواقع فیلم های این نوع سرقت در فضای مجازی بازتاب های گسترده ای دارد.ارتکاب جرم از لحاظ ساختار روانی تابع تحلیل هزینه و فایده است.کسانی که مرتکب جرمی می شوند به میزان ریسک و خطر جرم و در نهایت منفعتی که از آن کسب می کنند توجه می کنند. مشاهدات و گزارشات اجتماعی نشان می دهد که تحلیل هزینه- فایده به سمت نامعقولی حرکت می کند.زورگیری 3جوان در روز روشن از یک خانم برای گرفتن طلاهای او رفتار معقولی در ارکان جرم نیست.زیرا ضریب دستگیری خاطیان زیاد است.خطر دستگیری با منفعت کسب شده در این جرم تراز منطقی ندارد. متاسفانه جامعه ایران روز به روز جرم زا تر می شود.بافت جرایم به سمت خشونت می رود.استفاده از سلاح های سرد خطرناک مثل قمه ،شمشیر و چاقو های بزرگ در حال افزایش است.بعضا درگیری با سلاح گرم در برخی نقاط کشور وجود دارد.این نکات مهمی است که باید مورد توجه نظام حکمرانی قرار گیرد.
رسیدگی ویژه قوه قضاییه در برخورد با این جرایم و برقراری گشت های ویژه پلیس آیا می تواند آمار این جرایم را کاهش دهد؟
خیر،این برخوردها تاثیر معناداری در کاهش آمار سرقت نخواهد داشت.پرسش این است که نیروی انتظامی چه میزان نیرو می تواند در سراسر کشور مستقر کند و به مقابله با سارقین بفرستد؟فراوانی جرایم خشن جلوتر از امکانات اجتماعی و پلیسی است.نمی توان نیروی انتظامی را مقصر دانست.تغییر رنگ اتومبیل های پلیس در کاهش جرایم تاثیری ندارد. شرایط اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور جامعه را به سمت جرم زایی سوق داده است.کسی مخالف برخوردهای پلیسی و قضایی نیست.اما مهمتر و موثر تر از آن سیاست های پیشگیرانه است که در نظام برنامه ریزی کشور باید مورد توجه قرار گیرد. وقتی سطح قیمت ها درمدت کمتر از دو سال 200تا 300 درصد افزایش می یابد فقر،تبعیض و محرومیت ها توسعه پیدا می کند.این آسیب ها روی روان جامعه اثرات منفی دارد.در نظام برنامه ریزی کشور به جرمزایی در کشور توجه کمی می شود.