گستره اعتراضات
به گزارش خبرنگار جماران، سعید معیدفر در این نشست با اشاره به گذشت دو ماه از اعتراضات شکلگرفته پس از مرگ مهسا امینی، گفت: از آخر شهریور که مرگ مهسا امینی اتفاق افتاد، اعتراضات وارد فاز جدیدی شد. به اعتقاد من جنس اعتراضات در این دوره از هر جهت یک تفاوت اساسی با دورههای گذشته پیدا میکند. به لحاظ زمانی، الآن دو ماه است که این اعتراضات پیوسته و روزانه دارد استمرار پیدا میکند و به لحاظ مکانی هم میشود گفت که حتی شهرهای 20 هزارنفری و 30 هزارنفری را هم در برگرفته است جایی از ایران نیست که درگیر اعتراضات نشده باشد. از نظر گروههای اجتماعی هم اگرچه زنان و جوانان در محور این اعتراضات قرار دارند، ولی به یک عبارت میتوانیم بگوییم تمام گروههای سنی دیگر با توجه به زمینه گسترده اعتراضاتی که از قبل وجود داشته، همدلی دارند. درواقع پشتوانه اینها گروههای سنی هستند که خودشان را ناکام یافتهاند؛ پدران و مادرانی که خودشان را پیوسته در دورههای زمانی مختلف ناکام دیدهاند و الآن احساس میکنند جوانان آنها دارند عملاً با شجاعت خودشان جنبههای ناخودآگاه تقاضاها و درخواستهای آنها که سرکوبشده و مورد بیتوجهی قرارگرفته را بازنمایی میکنند.
شکاف نسل تاریخی
وی اظهار داشت: اگرچه بعضیها راجع به گروههای سنی گفتهاند که ما شاهد یک «شکاف نسلی» هستیم، ولی تحقیقات من نشان میدهد که این شکاف، «شکاف نسل تاریخی» است و «شکاف نسل سنی» نیست. یعنی به عبارتی ما شاهد یک شکاف عمیق فرهنگی و نسلی هستیم بین گروههای جوان، میانسال و سالمندی که باارزشهای دهه 50 هویت پیداکردهاند با گروههای جوان، میانسال و سالمندی که خودشان را در هویت جدید شناسایی کردهاند و به تدریج هرروز دارد شدیدتر و وسیعتر میشود. بر اساس آمارهایی که از نگرشهای سه گروه سنی انجامشده، هرچه جلوآمدهایم درست است که ارزشهای جوانان نسبت به میانسالان و سالمندان کمی متفاوت است اما گروههای سنی دیگر هم دارند به آنها نزدیک میشوند و آنها هم خودشان را با آرمانها و اندیشههای جدید وفق دادهاند.
ورود به دنیای مدرن
وی اظهار داشت: ایران همیشه در ورود به دوران مدرن دارای یک پیش ذهنیت یا پیشزمینه فکری بوده تا ورود به دنیای مدرن را با یک هویت پیشینی آغاز کند. بنابراین، یا هویت باستانی یا با هویت اسلامی میخواسته که این ورود را انجام دهد و با یک هویت پیشینی میخواسته این ورود را انجام دهد؛ نتایجی که در هر دوره بهدستآمده شکست بوده است. باستانگرایی و غرور ملی دوره پهلوی به کجا انجامید؟ در دوره اسلامی هم این غرور کار جامعه را به اینجا رسانده که این قدر شکافهای عمیق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی را در همه ابعاد پیداکرده است. عملاً به نظر میرسد که ما وارد دنیای جدیدی شدهایم که به هیچوجه نمیخواهد بر مبنای هویتهای پیشینی وارد دنیای مدرن شود. اگرچه به حدی دارای زمینههای ارزشی و فرهنگی درگذشته هست، ولی بدون پیشداوری و هرگونه ذهنیت قبلی پذیرفته که ما باید وارد دنیای مدرن شویم و ارزشهای خاص آن را بپذیریم.
ایران متفاوت از چین، روسیه
یا ونزوئلاست
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به اینکه اساس این جنبش بر «زندگی» و «تعامل با دنیا» است، گفت: شاید خیلیها معتقدند که ایران هم چین، روسیه یا ونزوئلا است؛ ایران بهکل متفاوت است و بر اساس شرایط جغرافیایی و استراتژیکش همیشه مبدأ تحول بوده و اینجا همواره جامعه در حال تحول و پوستاندازی است. وقوع این همه انقلاب و جنبش در تاریخ 120 ساله اخیر شاهد همین است که اساساً ایرانی دائم در حال تغییر و دگرگونی است و عملاً فرهنگ سنتزی این منطقه هم نشاندهنده چنین وضعیتی است. وی افزود: به نظر میرسد که این جنبش توانسته خودش را حق نه کند و تقریباً همه بپذیرند که اتفاقی افتاده اما هر نوع افزودنی بر این جنبش میتواند آن را دچار زوال کند. اینکه این جنبش درصدد است انقلاب شود، بدون در نظر گرفتن مبانی دیگر چنین انقلابی، میتواند برای آن خطرساز باشد. هر نوع چیز دیگری چه در داخل و چه در خارج بر این جنبش بار شود آن را بر زمین خواهد زد و میتواند آن را به عنوان یک تجربه ناموفق در تاریخ این کشور ثبت کند. اگر این جنبش مبانی خودش را بپذیرد و بر پایه آن حرکت کند میتواند برای آینده کشور تحول ساز و یک نقطه عطف در تاریخ کشور باشد. اگر این جنبش فهم شود و کسانی که میتوانند از لحاظ تفکر به آن کمک کنند میتواند حفظ شود ولی اگر درگیر تندرویها شود میتواند مثل بقیه اتفاقات دیگری که در کشور ما افتاد، به عنوان یک تجربه ناموفق باشد.
آیا گوش شنوایی هست؟
میر طاهر موسوی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، نیز در این نشست با تسلیت جانباختن تعدادی از جوانان کشور در اعتراضات اخیر، گفت: نکته ناگفتهای در مورد اعتراضات باقی نمانده و مهم گوش شنوایی است که این مطالب را دریافت و فهم کند و مبنای عمل و تغییرات قرار دهد؛ گرفتاری ما بیشتر در این قسمت است. وی تأکید کرد: در هر جامعه «اعتراض» جزو حقوق اولیه شهروندان است. نسبت به حاکمیتی که در جامعه مستقر هست، اصالت با حقوق بشر و کرامت و منزلت انسانها است و حتی در حکومتهای نیمه آزاد هم این پذیرفتهشده است. حکومت اجازه ندارد دست به خشونت بزند. «اعتراض» اصالت دارد و حکومت مأمور و خدمت گذار جامعه است.
پایه تشکیل این جنبش هم به انقلاب 1357 برمیگردد
او در خصوص چیستی و تبارشناسی این جنبش نیز گفت: پایه تشکیل این جنبش به انقلاب سال 1357 برمیگردد. وعدههای محکمی که سال 57 توسط کارگزاران اصلی انقلاب در زمینه آزادیهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، قومی، دینی، مذهبی، عقاید و ایدئولوژیهای مختلف داده شد. نماگرهای اصلی کشور و قضاوت افکار عمومی نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از این وعدهها نهتنها تحققنیافته بلکه به نحوی زیر سؤال هم رفته و تغییرات محتوایی در این وعدهها به وجود آمده است. نسل جوان در اصل دارد حافظه پدران خودش را به صورت هیجانی و واقعی در کف خیابان بیان میکند.
نتایج پژوهشها
موسوی افزود: بارها و سالها در جلسات مختلف همه گفتهاند و فریاد زدهشده که سرمایه اجتماعی در ایران کم هست و سمت فلش آن به سمت کمتر است. 85 کم بوده و 93 به صورت هیجانی ناشی از انتخابات یک افزایش کاذب داشته و 97 بهشدت نزول کرده است؛ این کاهش دمادم جامعه را دچار شرایط نامتعادل میکند. 44 درصد از مردم در سال 85 اعتقاد داشتند که مسئولین هیچ کاری برای رفع تبعیض کشور نخواهند کرد، سال 93 به 63.8 درصد رسیده و در سال 93، 79.4 درصد از شهروندان ایرانی میگویند که دولت و مسئولین در جهت رفع تبعیض کاری نخواهند کرد. در خصوص امید به آینده، در سال 85، 29 درصد، سال 93، 43.8 درصد و سال 97، 62.8 درصد از مردم گفتهاند که وضع ایران بدتر خواهد شد.
وی تأکید کرد: پژوهشگر و جامعهشناس به چه زبانی باید این را به حکمرانان تفهیم کند که افول اجتماعی در ایران دارد اتفاق میافتد؟ در این پیمایش ها تمایل و اعتقاد مردم به اینکه باید در ایران دموکراسی اتفاق بیفتد، 92 درصد است. جنبشهای فرودستان، دانشجویان، زنان، کارگران، سبک زندگی و هویت را میتوانید به صورت مویرگی در این جنبش ترکیبی اجتماعی جدید ببینید.