اعتراضات و ناآرامی ها بیش از دو ماه است که ادامه دارد و خشونت دیده می شود. در چنین شرایطی وظیفه دولت چیست و بهترین راهکار و پیشنهاد برای آرام سازی فضا چه می تواند باشد؟
اگر به تاریخچه اعتراضات و نا آرامی های پس از انقلاب در کشور نگاهی بیندازیم می بینیم تا امروز 30 مورد از حوادث این چنینی داشته ایم.
قبلا هم گاهی اعتراضاتی در سطح وسیعی وجود داشت. تعدادی از این اعتراضات مانند بحث بنزین در سال 98 و مواردی که در اوایل انقلاب داشتیم به خشونت کشیده شده بود. همانطور که مسئول و مدیر و وزیر و قانون گذار باید مراقب باشند که نحوه عملکردشان در رسیدگی به مسائل و مشکلات مردم منجر به نارضایتی و سو استفاده دشمنان از این نارضایتی ها نشود. نارضایتی زمینه اعتراض را ایجاد می کند و اعتراض به آشوب منتهی می شود. در اینجا عدم کارآمدی مسئولان خود را نشان می دهد. اگر مسائل و مشکلات مردم حل نشود و حرف از گفتگو و تغییر و تحول بزنیم و فقط به شنیدن اعتراضات اکتفا کنیم یقینا در مرحله بعدز اعتراضات تند تر و خشن تر می شود. مردم بیدار شده اند و دست کم گرفتن آنها خطا است.
تحلیل شما از شرایط و روند اعتراضات و نتایج این مطالبات چیست؟
تجربه نشان داده که هر 50 سال یکبار در منطقه به خصوص در ایران نسلی بر سر کار می آید که تحول خواه و عصیان گر است. اگر با کسانی که وضعیت موجود را مناسب نمی دانند و به دنبال وضعیتی بهتر هستند تعامل نکنیم و آن را انکار و درک نکنیم فزصت همراهی آنها با نظام را از دست داده ایم. من در 30 سال گذشته در مقالات و گفت و گو هایم گفته ام که انقلاب در انقلاب راه برای تداوم انقلاب است. چون هر انقلابی حرکتی دینامیکی است و برای تداوم نیاز به نسل جدید انقلاب دارد.
اگرنسل جدید و تحول خواه را مدیریت شود می توانیم شرایط موجود را تبدیل به فرصت کنیم و اگر مدیریت نکردیم همین شرایط تبدیل به آشوب و نا آرامی و خشونت می شود. راهکاری که در حال حاظر من به دولت مردان و به مسئولین پیشنهاد می دهم توجه به مسائل معیشتی است که با بحث برجام گره خورده و دشمن از این فضای سختی معاش مردم استفاده می کند.
همه پرسی انجام شود و از مردم بپرسیم که آیا می خواهند ما در برجام بمانیم یا از برجام بیرون بیاییم؟ مانند اتفاقی که در انگلیس و در بحث برگزیت افتاد که خروج انگلیس از اتحادیه اروپا به انتخاب مردم این کشور واگذار شد.
نکته دوم اصلاح و بازبینی قانون اساسی است. قانون اساسی کارآمدی لازم را ندارد و این موضوع با کرسی آزاد اندیشی در فرصت مناسب و با آرامش می شود حل کرد. همانطور که در زمان امام بازنگری قانون اساسی انجام شد و موانع و مشکلات حل شد.
راهکار سوم این است که اعتراضات مردم را به رسمیت بشناسیم و راه کارهای قانونی برای ساماندهی اعتراضات در قانون اساسی دیده شود تا مردم بتوانند اعتراضات خود را علاوه بر این که در صندوق رای نشان می دهند در مواردی دیگر نیز با آمار و ارقام و به طور رسمی بیان کنند.
نگاهی وجود دارد که تن دادن به مطالبات معترضان یا منتقدین را عقب نشینی می دانند. نظر شما درباره این دیدگاه چیست؟
این حرف را آقای رئیسی بیان کرده و آقای حداد عادل نیز اخیرا به نوعی از عدم عقب نشینی حرف زده است. برخی از مسئولین و شخصیت های نظام نیز چنین حرفهایی زده اند که از نظر من غلط است. از هر کجا که جلوی ضرر را بگیریم منفعت است. مخصوصا نسبت به مطالبات مردم که اگر خود را خدمتگذار مردم می دانیم باید در مقابلشان خاضعانه رفتار کنیم. ادبیات انتخاب شده مناسب نیست.اصطلاح عقب گرد و عقب نشینی و این واژه ها در مقابل دشمن کاربرد دارد. مردم دشمن ما نیستند که ما بخواهیم در برابرشان عقب نشینی یا پیشروی کنیم. ما باید با آغوش باز مردممان را پذیرا باشیم و حرفهایشان را بشنویم و پاسخ گوی نقد و نظر آنها باشیم. فراموش نکنیم که نظام مشروعیت اش را از مردم گرفته است. اگر نمی توانیم کاری را انجام دهیم و نمی توانیم به وعده های داده شده عمل کنیم، شفاف اعلام کنیم. لازم است مسیر تغییر کند، وزاری کابینه تغییر کنند. اگر نمی توانیم تغییر انجام دهیم کنار برویم تا راه برای کسانی که می توانند مشکلات کشور را حل کنند باز شود.
در جریان اعتراضات شاهد تندروی و برخورد هایی هستیم که منجر به فوت برخی هموطنانمان می شود. روند اطلاع رسانی، انتشار اخبار و شفاف سازی در این موارد نیز به درستی انجام نمی شود و به چرخه خشونت دامن می زند. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟
خشونت از هر فرد و یا هر جریانی باشد محکوم است. زیرا خشونت ایجاد خشونت می کند به این معنا که خود خشونت نه تنها به آرام سازی فضا کمک نمی کند بلکه خشونت را بیشتر می کند. خشونت مانند بنزین بر روی آتش است. در تمام نظام های اطلاعاتی امنیتی دنیا افرادی که مسئولیت کار اطلاعاتی دارند با لباس شخصی وارد میدان می شوند. به عنوان مثال فرانسه هر یکشنبه تظاهرات دارند و لباس شخصی ها در کنار افراد نظامی هستند و افراد معترض را دستگیر می کنند؛ اما این کار که ما اجازه دهیم گروه های خودسر و یا افرادی که روششان جنبه زور و فشار و تهدید و ارعاب دارد و در کار نیروهای نظامی دخالت می کنند، محکوم است. رهبری فرمودند هر برخوردی با اخلالگران و تروریست ها باید توسط قانون و قوه قضاییه انجام شود. این که کسانی بگویند ما در مسیر ولایت هستیم ولی خودمان تصمیم گیرنده ایم و خودمان عمل می کنیم این یعنی هرج و مرج. در حال حاضر فقط نیروهای انتظامی در صحنه مجاز به برخورد است و می بینیم در موارد زیادی آنها جلوی لباس شخصی ها و افراد خارج از رده های نظامی را می گیرند. ولی قبول کنیم وقتی شهر شلوغ می شود گاهی دوست و دشمن قابل تشخیص نیست و دشمن از این فرصت ها به خوبی استفاده می کند. دشمن حتی سپر انسانی درست کرده اند به این معنا که تروریست ها برای رسیدن به خواسته های خودشان از زنان، کودکان و شهروندان عادی سپر انسانی درست کرده اند و برای تیراندازی به نیروهای امنیتی استفاده می کنند.