به نظر شما چرا علی رغم تلاش های دولت و صدا و سیما،سرمایه اجتماعی تیم ملی فوتبال را همراهی لازم نکرد؟
به نظر بنده این مسئله مربوط به دیروز و امروز نیست بلکه مجموعه ای از عملکردها و رویکردها نسبت به حوادث درون کشور باعث رقم خوردن چنین اتفاقی شده است.این رویکرد دو قطبی ایجاد کرده که یک سمتش صاحبان قدرت اعم از دولت و همراهانش و طرف دیگر بخش بزرگی از مردم که احساس قرابتی با بدنه دولت و مجلس ندارند.
نحوه عملکرد برخی مسئولان به گونه ای بوده که جز نام خودزنی نمی توان نام دیگری بر آن نهاد. عمده لایه های میانی و جریان واسط که در تمام این سال ها پلی بین مردم و حاکمیت بودند از میان برداشتند.
شرایط در کشور به گونه ای رقم خورد که تیم ملی فوتبال در بین دو قطبی موجود در جامعه گفتار شد.تیم ملی نمی دانست باید به سمت معترضان برود و یا به سمت دولت حرکت کند.حرکت کردن به سمت هر کدام از این دو قطب عواقب سنگینی برای تیم ملی داشت.متاسفانه مسئولان حوزه ورزش هوشمندی لازم را به خرج ندادند تا اعضای تیم ملی فوتبال مجبور به انتخاب بین یکی از طرفین نشوند.حفظ هواداران و کسب کمک های دولت دو بال برای تیم ملی فوتبال بود تا بتواند در بازی های جام جهانی موفق شود اما با سوء مدیریت مسئولان یکی از بال های اصلی اعضای تیم فوتبال برچیده شد.
به نظر شما برای اینکه یک جامعه در عرصه بین المللی بتواند موفق عمل کند سرمایه اجتماعی چه جایگاهی دارد؟
مهمترین مسئله برای بروز و ظهور در عرصه های بین المللی سرمایه اجتماعی است.برای موفقیت در عرصه های ورزشی به خصوص فوتبال که یک ورزش کاملا اجتماعی و پر طرفدار است حضور مردم همانگونه که از آن به عنوان یار دوازدهم یاد می شود لازم و ضروری است.خصوصا اگر فوتبال در قالب یک آوردگاه مهم بین المللی مانند جام جهانی باشد.
امروز دولت ها و صاحبان ثروت تلاش می کنند با تقویت جایگاه تیم ملی یا خریدن باشگاه های معروف و معتبر سرمایه اجتماعی را برای کشور،شهر و یا حتی خودشان فراهم کنند.حال اگر مسئولان متوجه چنین سرمایه ارزشمندی نباشند و بخواهند به این سادگی آن را از بین ببرند باعث می شود در عرصه های گوناگون نیز ضررهایی ایجاد شود.
فارغ از بحث های فنی به نظر شما اگر این بازی در شرایط فعلی کشور رقم نمی خورد آیا نتیجه ی دیگر حاصل نمی شد؟
بنده تصور می کنم مشکل اصلی تیم ملی فوتبال در مقابل انگلیس مسئله روحی بازیکنان بود.بازیکنان در یک شرایط متزلزل وارد زمین شدند.تماشاگران همیشه به عنوان یار دوازدهم حضور جدی و حامیانه داشتند اما با توجه به اینکه کشور محل برگزاری بازی ها تاکنون انقدر نزدیک به ایران نبوده اما حضور ایرانیان در قطر و علی الخصوص ورزشگاه چشمگیر نبود.در حقیقت اگر اتفاقات اخیر در کشور رخ نمی داد و مردم تمام قد حامی تیم فوتبال بودند حضور پر رنگ برای هواداری از تیم ملی داشتند.
بخش زیادی از تماشاگران از سفر به قطر انصراف دادند.حتی بخشی از تماشاگران که به ورزشگاه رفتند به جای تشویق تیم ملی یکی از اعضای سابق تیم ملی که در اعتراضات حضور داشته را تشویق کردند.
این اتفاقات حاشیه های زیادی را برای اعضای تیم ملی و کادر فنی ایجاد کرد.
-به نظر شما باخت 6 بر 2 مقابل انگلیس چه شبهاتی به شرایط حال حاضر کشور دارد؟
باخت تیم ملی با این تعداد گل خورده حاکی از آن بود که تیم ملی غیر منسجم،بدون پشتوانه و در موقعیت جامعه دو قطبی که مجبور شد به یک سمت برود داشت. شرایط هماهنگی و انسجام لازم برای بازیکنان فراهم نبود.این مسئله در آمار بازی مانند درصد مالکیت توپ،تعداد اشتباهات و یا ضربه ای که دو بازیکن خودی به یکدیگر خوردند و باعث تعویض اجباری شد سردرگمی در تیم ملی را نشان داد.نحوه بازی تیم ملی فوتبال مقابل انگلیس نمایانگر شرایط امروز کشور است.
با اینکه اعضای تیم یکی از بهترین ترکیب های تیم ملی در طول تاریخ بازی ها هستند اما نتیجه ای که حاصل شد بسیار نا امید کننده بود.این تیم می توانست باعث برافراشته شدن پرچم کشور و انسجام ملی در یکی از بزرگترین مسابقات جهانی شود اما با شکست سنگین رو به رو شد.
با توجه به تیتر خبرگزاری فارس به نظر شما بهره برداری سیاسی از تیم فوتبال چه تاثیری در نحوه عملکرد افراد خواهد گذاشت؟
بنده فکر میکنم همین رویکرد خبرگزاری فارس و همفکرانش باعث بروز این اتفاقات در کشور شده است.این تفکر شکست 6 بر 2 را نمی بیند،عدم انسجام را نمی بیند،بدون روحیه بودن تیم را نمی بیند، بی توجهی به سرود ملی را نمی بیند اما آدرس غلط می دهد که این بازی دستاورد داشته است.
این تفکر می خواهد از یک سرمایه فوتبالی مانند مهدی طارمی منافع خود را یک سویه بهره برداری کند.برای موفق عمل کردن لازم است نقاط ضعف و قوت شناسایی شود و نسبت به مسئله شناخت لازم بدست آید تا در مسائل دیگر دچار مشکل نشویم.