آمار بانک مرکزی نشان میدهد حجم نقدینگی در پایان تابستان امسال به حدود ۲۳ درصد افزایش یافته است. این بالاترین رقمی است که طی یک دهه اخیر رقم خورده است. اتفاقی نگرانکننده که به باور کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی، پیامی جز تورم بالا برای اقتصاد نخواهد داشت. رئیسجمهور در طول سال جاری دو بار به دستگاههای اجرایی برای کنترل نقدینگی و عدم چاپ پول دستور داده است. در این ارتباط احمد حاتمییزد، مدیر عامل پیشین بانک های صادرات و تجارت در گفتوگو باخبر آنلاین گفت: تورم بیشتر در راه است. در ادامه گزیدهای از نظرات وی را میخوانید.
افزایش تورم
تورم طی ۱۰ سال گذشته همیشه ناشی از افزایش نقدینگی بوده است. وقتی نقدینگی افزایش پیدا کند، اگر تولید به همان نسبت رشد نداشته باشد، درنهایت قیمتها بالا میرود. حجم زیادی نقدینگی در جامعه وجود داشته باشد و مردم با این پول بروند خرید کنند؛ در صورتی که تولید کالا در کشور یا واردات کالا افزایش نیافته باشد. درنتیجه مقدار زیادی پول در پی خرید مقدار کمی کالاست. این اتفاق باعث افزایش نرخ تورم میشود. در این شرایط، تورم ۴۰ درصدی امسال امکان دارد به عددهای بالاتر هم برسد.
افزایش نقدینگی در سه ماه آخر سال است
معمولاً افزایش نقدینگی در سهماهه آخر سال اوج میگیرد؛ آن هم به دلیل اینکه آخر سال میخواهند حقوق وعیدی کارمندان بازنشستگان و کارگران را پرداخت کنند و هزینهها افزایش پیدا میکند. دولت بودجه که ندارد، درنتیجه مجبور میشود پول چاپ کند. درنتیجه افزایش نقدینگی در سهماهه آخر سال احتمالاً معادل ۲۳ درصد نیمه اول هم بشود. در این شرایط من احتمال میدهم که تورم امسال به ۵۰ درصد برسد.
بودجه متوازن نیست
دستورالعملهای رئیسجمهور برای کنترل نقدینگی و چاپ پول بیاثر بوده زیرا زمینه این کار در دولت فراهم نیست. در صورتی دولت میتواند این دستورالعملها را اجرایی کند که بتواند بودجه متوازن ارائه دهد. بودجه متوازن یعنی بودجهای که دخلوخرج آن باهم بخواند. به عبارتی، مقدار درآمدی که دولت دارد اعم از نفت و گاز تا گمرک و مالیات و... با هزینهها برابر باشد. اما کاری که اکنون دولت انجام میدهد، این است که هزینههای دولت بیشتر از درآمدهایش است. بودجههای چند سال اخیر، بودجه متوازن نبودهاند. لااقل تا زمانی که تحریم نفتی هستیم، این کار شدنی نیست.
شکاف طبقاتی
تورم، مردم فقیر را فقیرتر میکنند و ثروتمندان را ثروتمندتر. تورم یک نوع مالیات از فقرا به نفع اغنیا است و این شکاف طبقاتی را بدتر میکند از آنچه الآن هستیم. تورم همیشه خبر بدی برای فقرا و کارمندان و کارگران است و برعکس، خبر خوبی برای سرمایهداران است، چون ارزش سرمایههایشان بالا میرود. نتیجه این تورم را در مصرف کالاهای اساسی میبینید که مردم امروز خیلی گوشت کمتر از سالهای قبل مصرف میکنند. یکزمانی مصرف گوشت قرمز حدود یکمیلیون و ۲۰۰ هزار تن بود که الآن به ۸۰۰ هزار تن رسیده است. این یعنی کاهش ۳۰ درصدی مصرف گوشت. مردم طبقات متوسط به پایین امکان خرید خود را از دست دادهاند. همه اینها نتیجه تورم و افزایش نقدینگی است که در پی بودجه نامتوازن دولت و کسری بودجه ایجادشده است.
راهکار
دولت اگر میخواهد منطقی رفتار کند، نباید هزینههایش را بالا ببرد. هزینههای دولت باید در حد درآمدش کاهش یابد. یک شعری از سعدی هست که میگوید بر احوال آن مرد باید گریست، که دخلش بود نوزده، خرج بیست. این عین داستان اقتصاد ایران ما است.