به نظر شما بی ثباتی قیمت ارز چه آسیبی به بخش تولید میزند ؟
متاسفانه شرایط اقتصاد خوب نیست. یکی از متغیرهایی که باعث شده شرایط نامطلوب فعلی رقم بخورد عدم ثبات نرخ ارز است.
افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی دو دلیل افزایش قیمت تمام شده کالاهای وارداتی است. زیرا عمده موادر اولیه از خارج وارد می شود در نتیجه، هزینه های تولید افزایش پیدا می کند .بالا رفتن هزینه های تولید عرضه را کاهش داده ولی تقاضا برقرار است سطح عمومی قیمت ها افزایش می ابد. این فرآیند فقر و عدم توان خرید مردم شده است. نرخ ارز لنگر کنترل تورم است. چه در دوره رونق اقتصادی و چه در بی ثباتی فعلی،بنابراین با افزایش ملایم و یا شوک های ناگهانی نرخ ارز مواجه می شویم. نا اطمینانی در تجارت خارجی باعث خرید مواد اولیه برای تولید با اختلال روبه رو شده است. این موضوع به قیمت فروش برای سفارش های آینده کالای تولید شده ضربه می زند و در نتیجه چرخه تولید با مشکل مواجه می شود. به همین دلیل بخشی از بنگاه های تولیدی تعطیل می شوند یا با 50درصد ظرفیت خود کار می کنند. در حال حاظر کفه ترازو به نفع تراز تجاری منفی شده و تقاضای کل اقتصاد منقبض تر شده است . در سال های اخیر شاهد رشد اقتصادی نبوده ایم.
به نظر شما دولت چگونه می تواند نرخ ارز را ثابت نگه دارد؟ آیا طرح هایی مانند اختصاص پنج هزار یورو به هر فرد تاثیر گذار است ؟
برای کنترل نرخ ارز باید تورم را مهار کرد . حجم نقدینگی با رشدی در حدود 35 تا 40 درصد و نرخ تورم 40 تا 50 درصد می باشد . یکی از راه های تثبیت نرخ ارز ، تزریق ارز به بازار است. در حالی که این روش تثبیت نیاز به حل معضل تورم دارد ، در غیر اینصورت موجب تحدید صادرات و تولید و تشدید واردات و خروج سرمایه و در نهایتاز هم پاشیدگی اقتصاد می شود . برای کنترل تورم سیاست پولی باید انقباضی باشد . یعنی نرخ بهره مثبت شود البته باید تکلیف بانک های نا تراز مشخص شود تا بالا بردن نرخ سود بتواند موجب کاهش تقاضا و فشار تورمی شود . لایحه بودجه سال 1402 از لحاظ ساختاری تغییری نسبت به سنوات قبل نکرده است . در این بودجه بر درآمدهای غیر قابل تحقق و فرض های غیر واقعی و رشد نامتوازن هزینه های جاری دیده می شود ، همچنین بر مالیات بیش از حد تاکید شده که با توجه به شرایط سخت اقتصادی مردم ، آثار نا مطلوبی در جامعه دارد . یکی از عوامل معضل تورم مزمن و درد اقتصاد، زیاده خواهی و زیاده خرجی دولت است . که بصورت کسری بودجه سالانه ظهور میکند . حکمرانی غلط اقتصادی یعنی اینکه نهادها ، وزارتخانه ها و نهادهای نظارتی همه از بانک مرکزی تخصیص بی محل میخواهند . عامل مهم تاثیر گذار بر تورم ،معضل ناترازی رو به رشد بانکهای خصوصی و دولتی است .
با توجه به اینکه کسری بودجه عامل تورم و بی ثباتی در بازار است ، به نظر شما دولت از چه راه هایی میتواند جلوی کسری بودجه را بگیرد ؟
با نگاهی به بودجه سال 1402 ، می توان پی برد که این لایحه همان اشکال ساختاری سنوات قبل را دارد که در آن تغییر اعداد توفیری برای اقتصاد نمیکند . با توجه به زیاد شدن چالش و بحران، روند بودجه بندی همان مسیر روزمره گی خود را طی میکند . ابتدا مالیات میگرفتیم که هزینه های جاری و حقوق و دستمزد بدهیم . بعد با افزایش هزینه های بدنه دولت نفت را به آن اضافه کردیم . در مرحله بعد اوراق منتشر کردیم و الان میخواهیم اموال بفروشیم . این مسیر ارتباطی با حل معضلات کشور ندارد . چندین سال است که برای پروژه های عمرانی تخصیص لازم صورت نمی گیرد. دردنیا وقتی اموال میفروشند یا اوراق منتشر میکنند برای توسعه زیر ساخت ها است و نه برای پرداخت حقوق و مزایا . در مولد سازی ، تبدیل دارایی با هدف ارزش افزوده بیشتر در آینده انجام میشود و نه فروش اموال و اوراق جهت روزمرگی . برآیند خروجی این بودجه مثبت نیست و بالا و پایین کردن عدد دلار در بودجه و یا کم و زیاد فروختن نفت نیتجه چندانی نخواهد داشت . مسایل کشور باید از طریق بودجه حل شود که این بودجه بندی نتیجه مثبت ندارد.