شما کارنامه اقتصادی و سیاسی ایران را در یک سالی که گذشت چگونه ارزیابی می کنید؟
یازده ماه از سال 1401 از نظر دیپلماسی و سیاست خارجی بدون دستیابی و بدون موفقیت طی شد. چند عامل باعث شد در سیاست خارجی به عدم موفقیت برسیم. اولین عامل مسائل داخلی کشور بود که منجر به تیره شدن روابط ایران و اتحادیه اروپا شد. ایران در سال های قبل روابط مناسبی با اروپاییان داشت و اتحادیه اروپا در دوره ای واسطه بین ایران و آمریکا بود و تلاش می کرد آمریکا را به سمت توافق با ایران هدایت کند. تنش های داخلی و بحران هایی که به دنبال ان ایجاد شد روی روابط ایران و اروپا اثر بدی به جا گذاشت تا جاییکه امروز اروپا در قبال ایران تند تر از آمریکا هستند. عامل بعدی جنگی است که طی یک سال گذشته در شرق اروپا جریان داشت. روسیه و اوکراین درگیر شدند و ایران درحالی متهم به رساندن سلاح به روسیه شد که جهان در حمایت از اوکراین به تقابل با روسیه برخاست. عامل دیگر اختلافات ایران و آژانس بود که در جریان سال 1401 این روابط با کش و قوس فراوانی همراه شد و بر روابط ایران و غرب تاثیر منفی گذاشت. این عوامل روابط ایران و اروپا را تیره تر کرد و بر مسیر گفت و گو ها با امریکا اثر گذاشت و توافق هسته ای را تحت الشعاع خود قرار داد. غرب همواره مشتاق توافق هسته ای بود اما در نیمه دوم سال 1401 این ماجرا معکوس شد و امروز غرب در مورد توافق هستهای با ایران بی میل نشان می دهد و سخت گیر شده است.
آیا می توانیم توافق بین ایران و عربستان را عملکرد مثبت دیپلماسی کشور بدانیم؟
بله، متاسفانه روابط ایران با شرق در سال 1401 دچار افت و خیز شده زیرا روس ها درگیر جنگ بودند و ایران نتوانست کاری اقتصادی با روسیه داشته باشد. چین نیز به سمت اعراب منطقه رفت و ایران در سیاست نگاه به شرق نیز موفقیت و دستاوردی نداشت. در چنین فضایی مذاکرات بین ایران و عربستان با وساطت چین به نقطه حل و فصل شدن رسید و اهمیت خود را به نمایش گذاشت. توافق بین ایران و عربستان از این منظر که می تواند توافق بین ایران کشور های عربی منطقه باشد، اهمیت بالایی دارد. به سرانجام رسیدن این توافق رابطه ما با کشور های عربی منطقه را نسبت به سال های گذشته بهتر می کند و می تواند بر توافق هسته ای تاثیر بگذارد چون عموم این کشور ها همپیمانان غرب در منطقه هستند. همچنین می توان در پس این توافق، به کاهش سرعت عادی سازی روابط اسرائیل با کشور های منطقه اشاره کرد.
اگر توافق با عربستان تا این اندازه مثبت و ثمر بخش است چرا پیش از این محقق نشد؟
ایران در حدود دو سال بود که از طریق عراق با عربستان گفت و گو می کرد ولی این گفت و گو ها به نتیجه نمی رسید نظر من این است که سعودی ها به دنبال توافقی بودند که در پس آن اطمینان خاطر پیدا کنند. چنین توافقی با حضور مستقیم یک ابرقدرت میسر می شد. عوامل مختلفی می توانند تنش های منطقه ای ایجاد کنند و توافق را به هم بزنند. بین ایران و عربستان مسائل تنش زای بسیاری از جمله جنگ یمن، دولت لبنان، وضعیت عراق و سوریه و... مطرح است. هر کدام از این موارد به طور بالقوه قابلیت بر هم زدن یک توافق را دارند. همانطور که ایران قبلا هم با سعودی ها توافقات زیادی داشت و کار به مرحله ای رسید که روابط دو کشور سال ها تنش آلود بود. حضور چین در این معادله را باید از منظر پایدار بودن و جدی بودن توافق دید. چین با اعراب کار اقتصادی می کند. ایران هم با چین روابطی ریشه یا دارد. ایران نمی توانست چین را رها کند و این کشور را بیشتر به سمت اعراب هدایت کند. چین برای وساطتت بین ایران و عربستان از موقعیت خوبی برخوردار بوده و هست. ضمن اینکه چین مایل است با شمال و جنوب خلیج فارس روابط خوبی داشته باشد. با امضای چین، توافق بین ایران و عربستان پشتوانه محکمی دارد و به عنوان دستآورد سیاست خارجی سال 1401 معرفی می شود.
آیا از منظر اقتصادی می توان سال 1401 را پایان سال های سخت دانست؟
نه، ایران نمی تواند به سرعت از مشکلات اقتصادی اش خلاص شود. تا این نقطه، راهی طی شده و برای گذر از این وضعیت باید همین مسیر را برگشت و مشکلات را یک به یک اصلاح کرد و معضلات را از میان برداشت. بهبود روابط با یکی از قدرت های منطقه ای میزانی از گشایش اقتصادی را برای ایران به همراه می آورد همانطور که تاثیرات روانی توافق روی قیمت ارز اثر مثبت داشت. همین مساله که امارات در ورود درهم به ایران آسان گیر باشد به اندازه خود تاثیر مثبت دارد. ولی برای بهبود وضعیت اقتصادی و کاهش تورم به کارهای بزرگتری در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد نیاز است. تا زمانی که با حداکثر ظرفیت به دنیا نفت نفروشیم اقتصاد کشور تکان قابل توجهی نمی خورد. اگر نتوانیم منابع فروش نفت را از طریق سیستم بانکی وارد کشور کنیم نمی توانیم بهبودی در وضعیت اقتصادی کشور ایجاد کنیم.بلکه همچنان باید شاهد تورم بود.