واکنش وزیر بازرگانی دولت دفاع مقدس به ادعای غنی نژاد
اقتصاد در دولت دفاع مقدس قابل قبول بود
وزیر بازرگانی دولت دوران جنگ گفت: دوران جنگ با وجود هزینههای جنگ، نبود و کمبود کالا، تحریمها، مسدود شدن تمام بنادر کشور و با اجرای همان دستگاهی که آقایان امروز مدعی هستند که این دستگاه غلط است، آن دوره بهترین دوره اقتصادی بود. در آن شرایط با وجود تمام مشکلات فقط ۶تا ٨ میلیارد دلار بودجه برای اداره کشور داشتیم، حالا میتوان همین اعداد را در اختیار آقایان قرارداد تا ببینید با کدام دستگاه آزادی میتوانند هزینههای جنگ و پشت جنگ و اداره کشور را بپردازند؟ حسن عابدی جعفری در گفتوگو با ایلنا درباره اظهارات اخیر دکتر غنی نژاد مبنی بر اینکه ریشه اقتصاد دستوری به دهه 60 برمیگردد و انتقاد وی از سیاستهای دستوری دولتها گفت: در آن دوره همزمان با کاهش درآمدها و افزایش جمعیت، هزینههای جنگ هم تحمیل شد، در این شرایط نقش دولت چه بود؟ قطعاً نمیتوانست تماشاچی باشد که عدهای غارتگر وعدهای گرسنه باشند.
دگماتیسم علمی
عابدی جعفری افزود: علمی بودن این نیست که یونیورسال، یک نظریه در همه شرایط جهان مؤثر باشند، بلکه علمی بودن این است که شرایط موردبررسی قرار گیرد و درباره راهحل آن شرایط تصمیم گرفته شود و این شیوه و منطق در اقتصاد، جامعهشناسی، مدیریت و ... به کار گرفته میشود. برای شرایط خاص راهکار خاص به کار میگیرند. اصرار بر استفاده از یک نظریه یک دگماتیسم علمی است و اینکه افراد اصرار دارند که بر روی یک روش بایستند ولو اینکه هر روشی باشد چه دولتی و چه ملتی؛ دگماتیسم است. این همه تفکرات گوناگون در دنیا رواج پیداکرده و لیبرال شدن، دموکراتیک شدن و .... ایجادشده و در طول زمان تفکرات تغییر کرده است. الآن منطق آقایان این است که اصلاً روش لیبرال پیادهسازی نشده و اگر به اجرا برسد درست از آب درمیآید. اما آیا میتوان بروکراسی را در تمام شرایط به کار گرفت؟ بهطور قطع نمیتوان، درحالیکه این روش برای موقعیت و شرایط مناسب با این منطق خوب کار میکند اما اگر شرایط تغییر کرد بروکراسی کارایی نخواهد داشت. میتوان گفت چون بروکراسی را پیاده نکردند افراد عقبمانده هستند؟ اینکه ما دگماتیسم علمی داشته باشیم و اصرار داشته باشیم که این هست و غیر این نیست، به لحاظ علمی مردود است. آیا انگلستان در دوران جنگی که گرفتار آن شد، اقتصاد آزاد را کنار گذاشت و به تعبیری یک اقتصاد بسته استفاده کرد، بزرگان این نظریهها انگلیسیها و اسکاتلندیها بودند اما به خوبی متوجه بودند که برای شرایط جنگ این راهکارها کارایی ندارد.
عابدی جعفری ادامه داد: اگر شرایط آزاد بود و نه تحریم و نه جنگ بود و نه با کمبود ارزی و افزایش جمعیت مواجه بودیم، میتوانستیم از روشهایی دیگری استفاده کرد. عقل است که ایجاب میکند در چه شرایطی چه تصمیمی گرفته شود. این همه نظریه به چه دلیل ایجادشده به این دلیل که شرایط تغییر کرده و افراد ناچار شدند نظریه جدیدی را اعمال کنند و منطق تولید نظریه جدید این است که نظریههای گذشته برای شرایط جدید کارایی ندارند و بهطور مرتب هم نظریه جدید تولید میشود. توصیه دانشمندان این است که به تجربه دنیا نگاه کنید و بهترین نسخه شرایط خودتان را به اجرا برسانید.
نتیجه اجرای اقتصاد آزاد در دولت هاشمی و احمدی نژاد
عابدی جعفری درباره توان اجرای سیاستهای بازار آزاد در دولتها گفت: در مقاطعی سیاستهای بازار آزاد را به اجرا رساندیم و نتیجه آن را هم دیدیم. در دوره دوم دولت هاشمی، این آقایان اصرار داشتند که شرایط عادی است و باید دستگاه آزاد استفاده شود اما کار به جایی رسید که از سوی رهبری دخالت صورت گرفت تا سیاستها تغییر پیدا کند و نتیجه این شد که در آن دوره به تمام کشورها بدهکار شدیم و به دلیل منشا ارزی، تمام بازارها به هم ریخت و مجبور شدند که رئیس بانک مرکزی را عزل کنند و سیاستها را تغییر دادند. در دوره دوم دولت احمدینژاد، میلیاردها دلار درآمد ارزی در اختیار بود و همین سیاست دوباره تکرار شد که درنتیجه آن، تولید دیگر از همان دوره تا به امروز نوت است پا بگیرد و در همان دوره هم درآمدها به سمت واردات انواع کالا رفت و از تبعات اجرای آن سیاست، اقتصاد گرفتار این مصیبت شد که هنوز هم نتوانسته کمر راست کند. با اجرای سیاست بازار آزاد در کشور اقتصاد ما به باد رفت.
لینک کوتاه:
http://www.setaresobh.ir/fa/main/detail/99811/