فرشاد مؤمنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در نشست «بررسی نسبت بودجه 1403 با مسائل اصلی کشور» گفت:«در شرایطی که ما یک منطقه پرآشوب داریم، نسبت اندازه هزینههای حاکمیتی به تولید ناخالص داخلی به زیر ۱۰ درصد رسیده است! درحالیکه در «دولت حداقلی» که آدام اسمیت تعبیر کرده بود این نسبت باید حداقل ۱۵ درصد باشد. من اعلام خطر میکنم. » گزیده نظرات وی را به نقل از جماران در ادامه میخوانید.
کسریهای آشکار و پنهان بودجه بیش از چند صد هزار میلیارد تومان است. متملقان و چاپلوسهایی که باانگیزه کسب رانت به ساختار قدرت نزدیک میشوند تعلقخاطری به حیثیت و آینده کشور ندارند. یکی از پنج مؤلفه کلیدی تشدیدکننده فساد این است که در مسندهای کلیدی، افراد فاقد صلاحیت اما چاپلوس گماشته شوند. با داغ و درفش هیچ کشوری به توسعه نمیرسد. شیوه برخورد با دانشگاهی ها درست نیست. حکومتی که ارز و ریال، شمشیر و اسلحه، و عِده و عُده دارد، باید راه را باز کند که اندیشه ورزان آنچه را که عالمانه می فهمند بیان کنند و اگر نقد می کنند حکومتی که آن همه قدرت و ثروت دارد هر کدام از نقدها را که به صلاح خود دید جدی بگیرد. بعضی فاسدها و چاپلوسان اکنون در کشور قدرت بیشتری گرفته اند و در این شرایط؛ آنچنان همه چیز سیاسی دیده می شود که متوجه نشده اند که نقد، اعتلابخش است و کمک به رشد می کند.
فقر پیامد کسری بودجه
کسری های آشکار و پنهان بودجه بیش از چند صد هزار میلیارد تومان است.
دولت با این بودجه قادر نیست ثبات اقتصاد کلان را فراهم کند. دولت قادر نیست حتی وضع موجود را هم حفظ کند. چشم انداز بیثباتی است. این بودجه بر گستره و عمق فقر و نابرابری خواهد افزود. چرا جهت گیری های سند بودجه نسبتی با یک برنامه توسعه با کیفیت ندارد. ما در حال مصوب کردن اتلاف منابع بزرگ هستیم که بهایش برای کشور سنگین است. جامعه از نظر امنیت ملی و فقر و فلاکت و عقب ماندگی است.
فساد در دوره احمدی نژاد
ما فرصت زیادی برای متوقف کردن اقدامات پرخطا، مشکوک و پرفساد نداریم. حیاتی ترین زاویه ارزیابی بودجه، ارزیابی از سطح توسعه است. نباید فراموش کرد که در زمینه تکذیب ها و انکارها احمدی نژاد پدیده ای بود. او می گفت هر کسی که ما را مورد انتقاد قرار می دهد، از تلاش های فساد ستیزانه ما زخمی شده! در همان زمان بیسابقهترین سقوط در رتبه ایران به سمت فاسدترین کشورهای دنیا رخ داد. در دوره احمدی نژاد در کل دنیا فقط ۸ کشور از نظر فساد از ما وضعیت بدتری داشتند. قیمت نان سفره فقرا در ۸ سال ۳۲ برابر و شاخص فلاکت ۲ برابر شد. در زمان احمدی نژاد دیوان محاسبات در گزارشی نشان داد آن دولت از کانال بودجه سالانه، ۲۵۰۰ خلاف قانون انجام داده است!
افزایش فقرا
برای اولین بار در تاریخ اقتصادی ایران در ۱۱۵ سال گذشته فاصله زمانی برای اینکه اندازه جمعیت فقیر ایران دو برابر شود به سه سال رسیده است! ما تاکنون چنین چیزی نداشتیم. از سوی دیگر تولید ناخالص سرانه ایران در سال ۱۳۵۶ تقریبا دو برابر کره جنوبی بود اما در سال ۱۳۹۴ تولید ناخالص سرانه کره بالغ بر پنج و نیم برابر ایران شد. یعنی روند کیفیت زندگی مردم در ایران نسبت به نظام جهانی نزولی است.
هزینه های دولت دو برابر زمان جنگ
با گذشت بیش از ۳۵ سال خصوصیسازی اندازه هزینه های تصدی گرانه دولت، تقریبا نزدیک به دو برابر اندازه تصدی گری های دولت در دوره جنگ شده است. فکر می کردند خصوصیسازی راه نجات ایران است اما به گونه ای خصوصیسازی کرده اند که دولت از نظر مالی نسبت به سال های جنگ با بعضی از شاخص ها بدتر شده است. مداخله های تصدی گرانه دولت جهش پیدا کرده و میزان مداخله های توسعهگرای دولت نسبت به زمان جنگ سقوط کرده است.
وضعیت بد مشمولان قانون کار
این شیوه حکمرانی که حذف سوبسیدها و آزادسازی را اجرا کرد، حکومت به دست خود در اثر این سیاست ها از بازار پول، سرمایه، ارز و کالا تا حدود زیادی حاکمیت زدایی کرده است. غم انگیزترین و فاجعه بارترین این حاکمیت زدایی نیز از بازار کار بوده است. مظلومترین و بیپناهترین گروه اجتماعی مشمولان قانون کار هستند . معتبرترین نظریه توسعه این است که حکومت ها را با معیار کنترل خشونت طبقهبندی می کنند و درباره آن راجع به سطح توسعه و توسعه نیافتگیشان قضاوت می کنند، داده های تکان دهنده در این رابطه وجود دارد که فقر و نابرابری خشونت را افزایش می دهد. در صورت تداوم این شیوه بودجه نویسی و برنامهریزی دولت شکننده حرکت خواهد کرد. اگر بابی برای گفت وگوهای اعتلابخش درباره سازوکارهای طراحی برنامه های با کیفیت توسعه طراحی و بودجهریزی با کیفیت سالانه باز شود، میتواند برای کشور مفید باشد.