مصطفی هاشمی طبا،معاون رئیس دولت اصلاحات گفت:ما شعار نه شرقی، نه غربی را اجرا نکردهایم. شعار نه شرقی نه غربی در یک دیدگاه اینگونه تعبیر میشود که نه باید با شرق رابطه داشته باشیم و نه با غرب. این در حالیست که ما با تسخیر سفارت آمریکا، غرب را به لحاظ تئوریک کاملا کنار زدیم. این که غرب چقدر در ابعاد فرهنگی، اقتصادی و دیگر ابعاد در کشور ما تاثیر میگذارد، بحثی دیگر است، اما از نظر سیاسی، ما غرب را با تسخیر سفارت آمریکا، کاملا رد کردهایم و طبیعتا در آن زمان نمیتوانستیم شرق را رد کنیم، چون بالاخره اگر قرار بود سفارت روسیه یا سفارت چین را هم میگرفتیم و شعار نه شرقی و نه غربی را اینگونه تعبیر میکردیم، دیگر با هیچ کشوری در جهان مراوده نداشتیم و این در حالیست که شعار نه شرقی، نه غربی به این معناست که تحت سلطه غرب [و شرق] نباشیم.او افزود:کاخ سفید همیشه تحت نفوذ طرفداران اسرائیل یا لابیگریهای اسرائیل بوده است، اما اکنون در اختیار اسرائیل است. داماد ترامپ، ویتکوف و وزیر امور خارجه آمریکا، همگی یهودی هستند؛ بنابراین کاخ سفید در اختیار یهودیان یا بهتر است بگویم صهیونیستها است. حتی مسیحیان حاضر در کاخ سفید، طرفدار اسرائیل هستند. از این جهت است که میگویم اکنون ترکیب شعارهای ترامپ و سلطه صهیونیستها ترکیب نامناسبی را برای رسیدن به آن تعادل کرده است.این سیاستمدار اصلاح طلب درخصوص برخی مخالفان مذاکره در داخل کشور گفت:متاسفانه، اگرچه این افراد در اقلیت قرار دارند، اما تریبونهای زیادی در اختیار دارند. در شرایطی که رهبری با وزیر دفاع سعودی ملاقات میکنند و نظام جمهوری اسلامی تشریفات دیدار با این مقام سعودی را برگزار میکند، ناگهان صدا و سیما که در سلطه افکار اقلیتیها است، برنامهای پخش میکند که بسیار مهم است چرا که بیش از آن که به سعودیها حمله کند به نظام جمهوری اسلامی دهن کجی میکند. نظام تصمیم گرفته است اکنون در حوزه سیاست خارجی اینطور عمل کند و همه ارکان باید به این تصمیم احترام بگذارند. در چنین شرایطی، برنامهای عامدانه از تلویزیون پخش میشود که همه تصمیمات را به سخره میگیرد. جالب است که در متن توضیح درباره این برنامه گفته شد این اقدام سهوا انجام شده است، اما این سهو نیست. سهو این است که یک مجری تپق بزند یا کلمهای را اشتباه تلفظ کند، اما وقتی برنامهای از پیش ضبط شده به آن مدت طولانی پخش میشود آیا میتوان گفت ناظری برای پخش وجود نداشته و سهو است؟
خطای استراتژیک و رفتار ضدامنیتی صداوسیما
عباس آخوندی نوشت: آنچه از آنتن شبکه یک صداوسیما در برنامه ضبطشده خانواده در روز چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ در توهین به خلیفه نخست انتشار یافت، قطعا خطایی استراتژیک بود که وحدت و امنیت ملی و سرزمینی ایران را در مخاطره قرار میدهد. بنابراین، اتفاقی سرسری نبود که بتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. و تا کُنهِ آن شناخته نشود نباید حکومت در کلیت خود، مرجعیت و نهادهای دینی بهعنوان نهادهای مسئول و تمام شهروندان ایران از تمام مذاهب و ادیان موضوع را رها کنند.امنیت ایران، مسئله سادهای نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. البته، این امر باید توسط مقامات مسئول انجام شود و آنچه به ذهنمان میرسد باید با آنان در میان بگذاریم. صداوسیما در بیانیه خود از این اتفاق تحت عنوان خطای نابخشودنی و مشکوک یاد کرده است و بلافاصله موضوع را به دستگاه قضا ارجاع دادهاست. البته از نظر این قلم، اتفاق صورتگرفته، خطای راهبردی و استراتژیک است که اگر ریشههای آن شناخته نشده و بنیانکن نشود، میتواند وحدت و امنیت ملی و تمامیت سرزمینی ایران را بهمخاطره اندازد. بنابراین، خطایی بزرگتر از خطای نابخشودنی و مشکوک است. لیکن، نکته کانونی این یادداشت این نیست. خطای صورتگرفته، استراتژیک است و باید در سطحی بالاتر با آن برخورد شود. ارجاع کار به دستگاه قضا بهظاهر اقدامی قاطع برای مجازات خاطیان است. لیکن، آیا واقعا هیچ کمکی به کشف ماهیت اقدام صورت گرفته و عوامل آمر، پشت پرده و دستاندرکار خواهد کرد؟ آشکار است که دستگاه قضا وظیفهای در این باب ندارد و وظیفه آن پس از بررسی و تحقیق نهادهای مسئول و تبیین صورت مسئله، توسط آنان است. واقعیت آن است که دستگاه قضا امکان کشف حقیقت در اینگونه موارد را ندارد. میتوان پیشبینی کرد این ارجاع کارایی و کارآمدی لازم برای رسیدن به نتیجه واقعی را نخواهد داشت. چرا که ابزار کافی برای انجام این کار را ندارد و موارد مشابه پیشین نیز به جایی نرسیده است. این اقدام احتمالا موجب آن خواهد شد که ریشههای این موضوع برای همیشه پنهان بماند. در یک نگاه انتقادی، این اقدام پوششی برای عدم پذیرش مسئولیت از سوی مسئولان صداوسیماست. قاعدتا مدیریت صداوسیما میبایست ضمن پذیرش مسئولیت خود مسئله را ردیابی و عوامل را شناسایی و معرفی میکرد. و اگر هم میخواست که مدیران جاری پنهانکاری نکنند، رئیس و مسئولان ذیربط میبایست دستهجمعی استعفا میکردند تا مسئولان بعدی رسیدگی درونی کنند. حتی، ورود دستگاه امنیتی هم سالب مسئولیت مدیریت صداوسیما نیست. رئیس این دستگاه باید شخصا مسئولیت کشف موضوع را برعهده بگیرد.